جواب صریح:
نخیر، علمی نیست. نه فقط علمی نیست، بلکه نژادپرستانه هم هست!
دلیل: وقتی که انگلستان با اهداف کاملاً استعماری خود هندوستان را به اشغال خود درآورد و حکومت اسلامی ـ تورکی را از آن کشور برانداخت، برای توجیه این امر، نظریه پردازان انگلیس اعلام نمودند که نژاد و زبان هندی ها و انگلیسی ها در اصل یکی بوده و به خاطر دوری فاصله محل سکونت هندیها و انگلیسی ها، هم از لحاظ ظاهر فیزیکی و هم از لحاظ زبانی و فرهنگی و مدنی و دینی و اعتقادی باهم فرق نموده اند، حالا وقتش است که با سلطه انگلیسی ها بر هندی ها این تفاوت ها منتهی گردد و برای اینکه کشور فعلی ایران را هم قاطی این اهداف استعماری خود کنند، اعلام نمودند که هندی ها و ایرانی ها هم(در اصل فارس ها)، با یکدیگر، هم نژاد و هم زبان بوده و هندی ها و ایرانی ها دارای نژاد و زبان (هند و ایرانی) هستند. یعنی با مهارت تمام با نادیده گرفتن و احمق انگاشتن کلیه آن اقوام و ملت هایی که مابین شبه قاره هند و قاره اروپا زندگی می کنند جزو نژاد و زبان هند و اروپایی به حساب آورده اند تا حقوق اولیه آنها را پایمال سازند.
در خصوص نژاد و زبان آریائی هم، آلمانی ها پیشقدم شدند و در مقابل نظریه استعماری انگلیسی، اعلام نمودند که نژاد آلمان و ایران(فارس ها) یکی است و آن هم، نژاد و زبان آریایی است. این نظریه فاشیستی و هیتلری، بسیار باب طبع رضاشاه افتاد و در مقابله با انگلیس و متفقین و هم سوئی با متحدین به رهبری آلمان، دیدم که چه اتفاقی افتاد.
البته در مقابل این دو نظریه، روسیه بخصوص شوروی سابق هم بیکار ننشست و اعلام نمود که تمامی نژادهای جهان باهم برادرند! ولی، ما برادر بزرگ هستیم! و همه باید در مقابل این استعمارگران از ما تبعیت کنند!
واقعیت امر این است که نه هندوستان دارای نژاد و زبان واحدی بود و نه ایران دارای زبان و نژاد واحدی است. در اصل آنچه انگلیسی ها به همراه فرانسوی ها و آلمانی ها و نیز روس ها از آن حرف می زدند و می زنند همان زیر سلطه درآوردن کلیه آن ملت هایی بوده است که (تحلیلی) زبان نبوده اند و نیستند.
(تحلیلی) زبانها شامل آن دسته از اقوام و ملت هایی است که زبانشان تحلیلی است یعنی ریشه زبانشان تحلیلی بوده و بطور عمده بی قاعده است مثلا در زبان فارسی مصدر دیدن، گفتن، رفتن و… که به ترتیب فعل امر آنها بی قاعده بوده و به (تحلیل) می رود و می شود: بین، گو، رو… یعنی کلیه آن زبان هایی که به هند و اروپایی معروف شده اند در اصل (تحلیلی) زبان هستند.
در مقابل زبان های تحلیلی، زبان های (التصاقی) ترکی و (قالبی) عربی قرار می گیرند. هدف اصلی نظریه های فوق بخصوص هند و اروپایی و آریائی، نابودی التصاقی زبان ها بوده است. اهداف این نظریه پردازان استعماری، به استعمار و زیر سلطه در آوردن ملت های ما بین شبه قاره هند و قاره اروپا، با اتکا بر آن دسته از اقوامی بوده است که جزیره وار ما بین این دو منطقه سکونت داشته و قادر به همکاری نزدیک با انگلیس و فرانسه و آمریکا و روسیه بوده و پایگاهی استوار و قابل توجیه در مقابله و ضدیت با از بین بردن اقوام التصاقی زبان اند. تلاش های کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز و شرق اروپا در نفی برادر بزرگی روسها، و مبارزات مردم هندوستان و پاکستان و ایران و ترکیه با کشوری های استعماری غرب در راستای استقلال و سربلندی، هر چند با بی راهه گی و تندروی های بسیاری از جمله داعش و طالبان و… همراه بوده و برخی ها تحت پوشش دیدگاه های خاص خودشان همان راه غرب ساخته و پرداخته هند و اروپایی و آریایی و برادر بزرگی روس را می روند اما روند کلی مبارزه با سلطه جویی و نژادپرستی در مسیری پویا و مثبت خواهد بود.
منصور جدی