قم؛ یکی از شهرهای مذهبی جهان است که قداست ائتنوتوپونیم آن بی شک با عناصر فوق مذهبی و دینی مثل( قامان=شامان) به اعصار دولت های تورک حتی به عصر سومریان و ایلامیان می رسد. لغت ترکی قام در بسیاری از فرهنگ لغات و منابع تاریخی و متون ادبی بعنوان یکی از لغات کهن و اصیل ترکی معرفی شده است :” قام:شامان،روحانی،پزشک(شاهمرسی،1387 : 759))؛ قام_لاماق: درمان کردن،معالجه کردن(همان، 1387)
نام قام آتا را متخصصین به شکل قاوم آتا(گئوم آتا) می خوانند.ولی در نوشتار ایلامی آن را به صورت “کامماتتا”[ قام آتا] و در منابع آکدی به صورت “قوماتی” و در لاتین باستان به صورت “کمتسkamates” آمده است که مصوت اولی دیفتنگ(پوستین) نمی باشد. بدان سبب نیز آنتروپونیمی که از قسمت های قام و آتا تشکیل شده و در آوانگاری معاصر نیز بایست به صورت”قم آتا” و “کم آتا”نوشته شود.کلمه ی قام در زبان های تورکی با تفاوت های آوایی در اسامی اشخاص،طایفه و مکان به کار می رود.مانند: “قامان”،”قام بای”،کامبار،”قام آرلی”،”کمرلی”، و غیره”.(مقاله ی عصیان قام آتا،پروفسور جلیل اف،ترجمه دکتر میر علی رضائی، 1392)
محمود کاشغری در دیوان اللغات ترکی نیز نشان داده بود که کلمه ی”قام” در زبان های تورکی در معنای شامان و روحانی نیز به کار رفته است. ترک های “کاراییم” برای نشان دادن شامان زن از عبارت #قام_خاتون استفاده کرده و امروزه نیز به شامان#قامچی_قمچی می گویند”.(همان، ش 147، آبانماه 1392)
در کتاب دده قورقوت نیز در چندین داستان از “بایندورخان” پسر “قام قان ” یا ” قام خان” نیز به نیکی و احترام نام برده شده است(دده قورقوت، ترجمه دفتری و حریری) و حتی در دولت هون ها از “آتیلا” به عنوان “قام آتا” یاد شده است.
دکتر اختیار بخشی با تاکید بر تعلق لغت قام به گنجینه واژه گان ترکی می نویسد:”قامان/شامان/شمن (قام/ شام/شم + ـَن/ ان) و موغان (موغ + ـَن/ ان) که در این واژه¬ها نیز ـَن/ ان نشانۀ جمع یا نشانه صفت فاعلی نیست بلکه نشانۀ بیان نوعی یا طبقۀ ممتازی از انسانهای تورک در فرهنگ واژگان و اجتماعات پروتوتورک است.(بخشی،سایت آذرکتاب توران،آذرماه 1400)
در شاهنامه فردوسی نیز لغت قام در معنای کاهن و روحانی آمده است: شنهشاه را کارساز آمدی / ز قام و ز فغفور باز آمدی (شاهنامه،تصحیح جلالی مطلق، دفتر7و6)؛ در این بیت کلمه ترکی” فغفور” به عطف “قام” آمده که در معنای القاب و شخصیت های ترکان تحت عنوان رهبر و روحانی و شاهنشاه به کار رفته است.
گروس اوغلو در خصوص ریشه “قلعه قامچی قایا” می نویسد :”قامچی قای نام قلعه و روستا در گروس می باشد؛ قام چی قایا(قمچی قای) کلمه ای ترکی و مرکب از قام + چی/چو+ قایا می باشد؛ #قام: به معنای روحانی و چوقای به معنای قایا: اگر ” قام” را با ” چوغای” در نظر بگیریم قمچوقای (کوه مقدس )و اگر ” قامچو” را با ” قایا” ترکیب کنیم معنای صخره ی مقدس به دست می آید فلذا معنای مأخوذه در هر دو فرم یکی می باشد و تفاوت آنچنانی ندارد.
سید کباری می نویسد:”قم در ابتدا محل سکونت اقوامی از زرتشتیان بوده که مِمجان نامیده میشدهاست.( سیدکباری. «جغرافیای تاریخی شهرستان قم)؛
کوچ زاده هم می نویسد:”قم تلفظی از نام کُم است که اعراب آن را به صورت امروزی درآوردند.( محمدرضا کوچک زاده، تاریخچه شهر قم)؛ حسن بن محمد بن حسن قمی» در کتاب “تاریخ قم ” در بیان علت نامگذاری قم نظر متفاوتی داشته و می نویسد«شهر قم را، بدین علت قم نامیدند که چوپانان برای چرانیدن گوسفندان خود، برگرد علف زارها خیمه میزدند و خانههایی را بنا میکردند و خانههای ایشان را در فارسی، کومه نامیدند و به مرور زمان کومه تبدیل به کم شد؛ پس آن را معرب گردانیده و قم نامیدند(قم». پورتال ایران. ۴ شهریور ۱۳۹۲)
به نظر می رسد معنا،مفهوم،هویت تاریخی و ماهیت دینی_مذهبی توپونیم قم بیشتر با قام بعنوان لغتی ترکی و در معنای (انسان و مکان روحانی و مذهبی) مطابقت علمی،عقلی و تاریخی داشته و دارد تا با بافته های غیرعقلی و ابلهانه مانند قمقمه برای قم که نشأت گرفته از تفکرات راسیستی آریاپرستان می باشد.
منابع:
1- اینجی دنیزیم،فصلنامه ی تخصصی،بیجار، انتشار1394-1389
2- پروفسور جلیل اف،مقاله ی “عصیان قام آتا”،ترجمه دکتر میر علی رضائی،نشریه آغری، ش 147، آبانماه 1392
3- سایت “آذرکتاب توران”،بخشی، مقاله ی متون زبان پروتوتورک و سومری،آذرماه 14004
4- سیدکباری. سید علی رضا،«جغرافیای تاریخی شهرستان قم». کتابخانه دیجیتال آستانه مقدسه حضرت معصومه (س)
5- زارع شاهمرسی،پرویز،فرهنگ ترکی- فارسی شاهمرسی،تبریز،نشر اختر،1387
6- ذاکری،حجت الله،ایلامیان یا نخستین صاحبان کشور ایران،نشر شهریار، 1388
7-کوچک زاده، محمدرضا،«تاریخچه شهر قم». استانداری قم،2013
خلیل مختاری نیا