صحبت از اصالت اسامی خاص شد. خبری مبنی بر ممنوعیت استفاده از اسامی خاص ترکی، کردی، شمالی و لری در تهران، پخش شده و سپس تکذیب شد.(پخش خبر و سپس تکذیب آن خود جای بسیار برای پرداخت دارد اما موضوع بحث این مجال نیست) مطلبی نوشته و استوری نمودم در باب عدم اصالت اکثر اسامی خاص در فارسی. بدلیل آنکه این موضوع نیاز به شرح و تفسیر داشت بدینوسیله به اختصار به آن می پردازم.
اسامی_خاص به روشهای گوناگون ساخته میشوند اما میتوان از منظری، آنها را به دو بخش مشتق و جامد تقسیم کرد هر کدام از این دو بخش باز به بخشهای متعددی تقسیم میشوند که بدلیل تنگی فضا از ذکر جزعیات امتناع میکنم.
مشتقات به اصطلاح به واژگانی گفته میشود که از بن فعل ساخته شده باشند و طبیعی است برعکس آن را جامد می نامند.
اسامی مشتق همان #اسم_مصدر یا #حاصل_مصدرها هستند. این نوع اسامی جزو ستونهای یک زبان محسوب میشوند و به نوعی قدرت یک زبان در تعداد و تنوع اسم مصدرها و ابزار ساخت آنهاست.
برخی از زبانها بارزترین شاخصه شان همین ابزار است یعنی ساختن اسم از فعل. و البته این قدرت وقتی چند برابر میشود که برعکس آن نیز صادق بوده و زبان، توان ساخت فعل از اسم را هم داشته باشد که این ویژگی یا در کمتر زبانی وجود دارد و یا اگر باشد بصورت استثناهایی در آن دیده میشود.
جالب است بدانیم #زبان_ترکی در این زمینه کم نظیر است. ساخت اسم از فعل و ساخت فعل از اسم، از مهمترین ویژگی های این زبان بوده آنقدر در این زمینه دارای قدرت و قانون است که یک سرو گردن از تمامی زبانهای دیگر بالاتر است.(البته زبان عربی نیز در این زمینه پرقدرت است). همین ویژگی باعث شده تعداد واژگان زبان ترکی نه تنها بالا باشد بلکه به راحتی واژه ای جدید در آن ساخته شود. هر پدیدهی نوعی که وارد این زبان شود میتوان به راحتی برای آن نامی ترکی تولید کرد.
اسمهایی نظیر یاتاق، اوچاق، یانار، دوندورما و … از فعل ساخته شده و افعالی نظیر باشلاما، آیاقلاما، توپلاما، چایلاشما و… از اسم ساخته شده اند. توجه داشته باشیم ابزاری که برای هر واژه ای که در مثالهای فوق آورده شد برای همه ی افعال یا اسمها صادق بوده و میتوان واژگان دیگری با آن ابزار ساخت.
اما در فارسی اسم مصدرها یا ضعیف هستند یا امکان ساخت ندارند و در صورت ساخت قانون کلی در آنها وجود ندارد و اصولا برعکس آن یعنی ساخت فعل از اسم وجود ندارد و اگر باشد اصالتا فارسی نیست.
در مورد اسم مصدرها، چرا در ساخت آنها ضعف وجود دارد؟
همانطور که ذکر شد امکان ساخت اسم مصدر از افعال مرکب هم وجود ندارد و مورد سوم عدم وجود قانون کلی در ساخت اسم مصدر از افعال ساده است. مثلا میتوان با اضافه کردن ش و یا الف به آخر بن مضارع اسم مصدر ساخت مانند گویش، بینش، گویا، بینا … اما همین قانون برای فعل دویدن نامانوس است(دوش و دوا). البته این ناتوانی دلیل دیگری هم دارد که در پستی مجزا در بخش افعال فارسی به آن خواهم پرداخت. فقط مختصر عرض کنم که فعل دویدن ریشه ای ترکی دارد و این عمده دلیل عدم ساخت اسم مصدر از آن است.
در مورد ساخت فعل از اسم هم در فارسی بدلیل آنکه امکان این امر میسر نیست و اگر هست به نوعی عاریتی بوده فارسی نیست توضیح آنرا به پست مربوط به افعال وا میگذارم.
به دلایلی که ذکر شد و البته دلایل متعدد دیگر اکثر اسمها در فارسی اصالتی فارسی ندارند و در این زبان صدها اسم ترکی، عربی و … وجود دارد و حذف آنها یعنی زمینگیر شدن زبان فارسی.
با همهی این تفاسیر آیا کشیدن دیوار بین زبان فارسی و سایر زبانهای حداقل موجود در کشور اجحاف در حق زبان فارسی نیست؟ متولیان امر اگر کمی تخصص اینکار را داشته باشند (که با ارائه برخی بخشنامه های غیر تخصصی عدم تخصصشان مشهود است) به این نکته نمی رسند که به نوعی با نیت خدمت به زبان فارسی در حقیقت جهت آنرا رو به انحطاط می کشانند؟
زبانهایی نظیر ترکی با قدرتی که دارند نشان دادهاند با بایکوت، سنگ اندازی، ممنوع کردن، سانسور، تحریف و … نه تنها از بین نمیروند بلکه همیشه خودشان را سرپا نگهداشته هر روز آثار ادبی جدیدی از آن استخراج شده، رغبت جوانان به یادگیری اش فزونتر میشود اما مثل روز روشن است فارسی این مزیت را نداشته، به مراقبت و پشتوانه نیاز دارد و پشتوانهی آن، همان سایر زبانهای موجود در کشور هستند.
که حیات زبان فارسی در گرو حیات آنهاست. جای تصمیمات غیرکارشناسی، باید از زبانهای غیر فارسی کشور حراست نمود و به آنها بال و پر داد.
محمدرضا انتظاری