زنان کارگر یک کارخانه نساجی در هشت مارس سال هزار و هشتصد و پنجاه و هفت میلادی نیویورک در اعتراض به ستم شغلی دست به اعتصاب زدند و با کشتار بی رحمانه سرکوب شدند.
پنجاه سال بعد کارگران زن همان کارخانه با حمایت مردان کارگر در سالگرد همان سرکوب دوباره دست به اعتصاب زدند. اربابان برای جلوگیری از سرایت اعتصاب به سایر نقاط، زنان را در سالن کارخانه محبوس کردند. آتش سوزی شد و صدو بیست و نه کارگر زن زنده زنده در آتش سوختند.
دو سال بعد در دومین “کنفرانس بین المللی زنان سوسیالیست” به پیشنهاد “کلارا زتکین” هشت مارس به عنوان روز جهانی زن انتخاب شد.
روز جهانی زن از دل چنین مبارزه خونین برآمده است.
در گذر زمان اراده هائی که ستمگری جهانی را مدیریت میکنند، در افکار عمومی جهان روز جهانی زن را از ماهیت واقعی آن انداخته اند. آنها در رابطه با روز زن، اندیشه های خودساخته و فریبکارانه یشان را به واسطه رسانه های جهانی قدرتمندی که در دست دارند، در افکار جهانیان القا و پمپاژ میکنند. آنها روز زن را به روز مصرف گرایی و تفنن تبدیل کرده اند. یا آنکه روز زن را به روز مبارزه زنان بر علیه مردان معنا میکنند. یا آنکه گویی روز زن صرفا روز مبارزه زنان برای جنسیت است.
البته از این گفته ها نباید برای توجیه فرهنگ غلط مردسالاری سوءاستفاده کرد. زنان حق دارند از حقوقی متناسب با مردان برخوردار شوند، هیچکس نباید به خود حق پایمال کردن این حقوق را بدهد. اما باید دقت کنیم که روز جهانی زن به روز مبارزه “زنان تحت ستم” بر علیه “مردان تحت ستم” تبدیل نشود.
باید در نظر داشت که مبارزه برای حقوق زنان از مبارزه برای سایر حقوق از جمله حق تعیین سرنوشت جدا نیست.
در جامعه امروزی آزربایجان، مناسب ترین عرصه برای احیای حقوق برابری زنان با مردان عرصه حرکت ملی آزربایجان است.
حرکت ملی آزربایجان و جنبش زنان هردو جوهره ای هویت خواهانه دارند. در روند جبری تاریخ این جوهره مشترک، این دو را به همیاری با یکدیگر هدایت میکند. بی دلیل نیست که مردانه ترین عرصه جمعیتی حرکت ملی آزربایجان، یعنی هواداران حاضر در استادیوم تیم تراکتور ، همه باهم برای حمایت از حقوق برابری زنان با مردان آزربایجان یک صدا فریاد می زنند: “آزربایجان قیزلاری گویلرین اولدوزلاری.”
روز جهانی زن مبارک باد.
حسن ارک