به مناسبت زمزمه های انتخاب استانداران جدید آذربایجان: اهمیت استراتژیک غرب آذربایجان در تاریخ/دکتر توحید ملک زاده
در دنیای علم چنین اصلی است: هر پروانه ای مثلا در ژاپن بالی بزند اثرات آن در نقطه مقابل آن بوضوح و حتی بسیار بزرگتر دیده خواهد شد. این موضوع در سده های گذشته آذربایجان بدون دانستن علمی این اصل کاملا اجرا می شد و ولیعهد – شخص دوم مملکت- به عنوان حکمران مستقر در دارالسلطنه تبریز کاملا مراقب عشایر غرب آذربایجان بود بطوریکه حکومت اورمیه و ولایات غرب آذربایجان به دقت انتخاب می شدند. اسناد مختلفی از جمله نامه های شاهان قاجار و اسناد وزارات داخله و خارجه نشان می داد که شاه مملکت به عنوان حافظ امنیت ایران مستقیما و نه از طریق وزیر داخله با والیان غرب آذربایجان و ولایات اربعه آذربایجان (اورمیه خوی سلماس و ساوجبلاغ یا مهاباد امروزین) در ارتباط تلگرافی و مکتوبی بود. اورمیه شهری بود بین المللی و دول مختلف جهان اعم از عثمانی و آمریکا و انگلیس و روس و آلمان و فرانسه و… در این شهر کنسولگری داشتند. آذربایجان غریب زیر تاخت و تاز میسونرهایی که ظاهرا برای ارشاد مردم آمده بودند که در فاجعه جیلولوق دیدیم هر کاری انجام دادند الا کار تبشیری و الهی. عمق فجایع در اورمیه و سلماس به حدی بود که یکی از کشیشان خداترس خطاب به جانیان گفت: « برويد دعا كنيد كه در جهان و در آسمانها خدايي وجود نداشته باشد زيرا آن قتل فجيع و صحنه هيجان آور كه من به چشم خود ديدم يقين كرده ام كه اگر خدايي وجود داشته باشد حتماً قهر و غضبش براي مكافات آنگونه قتل وحشيانه ، نه تنها دامن شما را خواهد گرفت بلكه شامل حال تمام مسيحيان جهان نيز خواهد شد.»(آذربایجان در جنگ جهانی اول یا فجایع جیلولوق، دکتر توحید ملک زاده، نشر اختر تبریز، ص: 204)
ولایات غرب آذربایجان دژی بود در مقابل حملات غارتگرانه غرب آذربایجان و صعود و افول سردار و حکمرانی در این منطقه ارتباط مستقیمی داشت با عملکرد وی در مقابل عشایر و دفع شورش آنان. والیان منطقه نیز با سرخیلان عشایر ارتباط داشتند و با بروز ناآرامی در منطقه، سرخیلها عزل و دولت اداره امور عشایر را بدست می گرفت. دست بدست شدن امور ایل بزرگ شکاک از یکصد و پنجاه سال اخیر مثالی از این سیاستها بود. با وقوع انقلاب مشروطیت ساختار اداری، اجتماعی فرهنگی ایران نیز عوض شد و نیاز به تشکیل ایالتی مستقل در غرب آذربایجان احساس شد. تا سالهای مدیدی نام ایالت «ایالت غربی آذربایجان» بود و سپس به آذربایجان غربی تغییر نام دادند. از همان ابتدای تشکیل استان آذربایجان غربی رجال نامداری چوخ فرخ معتصم الملک- نخست وزیر بعدی- و دیگران به حکمرانی این ایالت استراتژیک انتخاب شد و سالها اداره این ایالت محکی بود به استحقاق رتبه های بالاتر اداری در سیستم ایران. در آن زمان کل سیاست ایران با عثمانی با منافع استراتژیک آذربایجان غربی و اهالی منطقه هماهنگ بود و نه با رضایت عشایر. کلا رفتار عشایر کوهستانهای مرزی دو کشور نسبت به شهرهای آذربایجان غربی سیاست ایران قاجاریه و حتی پهلوی را با کشورهای همسایه تعیین می نمود.حال سوال اینجاست علت افول کیفیت استانداران آذربایجان چیست؟
374