تاراج معادن و منابع آذربایجان توسط دولت مرکزی ایران عمری به قدمت یک قرن دارد و مجتمع مس سونگون با اینکه در روی کاغذ «مس آذربایجان» نامیده شده و مثلا مستقل است ولی سیاستهای کلان و تصمیمگیریهای مربوط به سونگون توسط کرمانیها و دفتر تهران تعیین شده و کنسانترۀ مس تولید شده در معدن مس سونگون برای ذوب به کرمان فرستاده میشود که هم هزینهبر است و هم سود حاصل از تولید مس خالص را به کل نصیب کرمان میکند. در حالیکه اگر کارخانه ذوب در آذربایجان میبود شاید گوشهای از زخمهای آذربایجان را درمان میکرد.
یازده مهر برخی از نمایندگان مجلس شهرهای آذربایجان در نامهای به وزیر صمت نوشتند: «همچنانکه شرکت ملی مس ایران در قالب تحقق مسئولیتهای اجتماعی شرکت موصوف، هزینههای فوقالعادهای برای تیمهای مس رفسنجان، مس کرمان، مس شهر بابک انجام میدهد، ما نمایندگان آذربایجان نیز انتظار داریم پشتیبانی مشابه مادی در قالب قرارداد اسپانسری و متناسب با شان باشگاه تراکتور صورت پذیرد». نماینده کلیبر نیز گفت که بهتر است این تیم را از منابع سرشار معادن آذربایجان پشتیبانی کنید در غیر این صورت وزاری وزرش و صمت در معرض استیضاح خواهند بود.
راهکار عملی برای چنین خدماتی، فقط و فقط احداث کارخانه ذوب مس در ورزقان یا خوجا است و از آنجا که علاوه بر سونگون، ذخایر قطعی و احتمالی مس و کانسارهای مس دیگری مانند مزرعه، مجیدآباد، مشکین و مرند نیز در آذربایجان وجود دارد نیاز به احداث کارخانۀ ذوب در معدن مس سونگون اجتناب ناپذیر است. اما این طرح بعد از احداث چند سوله و مقداری هزینه، هنوز بلاتکلیف مانده و همچنان محل مانور مسئولین بی کفایت استانی میباشد که برای تبلیغ خود، مردم را امیدوار میکنند که کارخانۀ ذوب به زودی احداث خواهد شد.
حال که به لطف روزهای سخت تیم تراکتور و توجه مردمی بدان مسئله، نگاه برخی نمایندگان به مس سونگون معطوف شده، جا دارد موضوع احداث کارخانه ذوب مس جدی گرفته شود تا هم، از استعمار کرمان مستقل شویم که فرت و فرت جملهی «شرکت مس، تیمهای کرمان، رفسنجان و سرچشمه را دارد و لزومی به حمایت از تیم دیگری نمیبیند» را تکرار میکند و هم سهمی از ثروت این منطقه به صاحبان اصلیاش برسد.
ابراهیم رشیدی