ترک یا آذری؟/پرویز شاهمرسی
در ابتدای حکومت رضاشاه که ناسیونالیسم ایرانی در آغاز راه بود، مسئله قومیت و هویت مردم آذربایجان در مرکز توجه منادیان این ناسیونالیسم از جمله محمود افشار، احمد کسروی، کاظم زاده ایرانشهر و … قرار گرفت.
گام اول این بود که به هر صورت باید مردم آذربایجان را از هویت ترکی جدا کرد تا راه ارتباط فرهنگی و تاریخی آنان با مردم ترکیه و آذربایجان شوروی بسته شود. احمد کسروی پیشگام شد و زبان مردم آذربایجان را «آذری» نامید. این ادعا که با توجه به نمونه های اندک از لهجه های تاتی در مناطقی مانند خلخال و هرزند انجام شده بود از نظر علمی ارزشی نداشت. خود کسروی هم به آن معترف است که این نمونه ها با هم هماهنگی ندارند.
این ادعای کسروی مورد توجه قرار گرفت و از حیطة زبان به ساحت قومیت درآمد. یعنی ابتدا زبان مردم آذربایجان و سپس خود این مردم «آذری» نامیده شدند. هدف این بود که اولاً مبانی خودشناسی قومی و هویتی مردم آذربایجان از سرچشمة ترکی جدا شده و ثانیاً آثار فرهنگ و زبان ترکی در آذربایجان برچیده شود. بی تردید نه زبان و نه قومی به نام آذری در طول تاریخ وجود نداشته اند. زبانی جعلی که نه دیوان شعری دارد و نه نسخة خطی. نه دستورزبانی دارد و نه گنجینة واژگان. هیچ کتاب لغت چندزبانه ای در تاریخ آذربایجان وجود ندارد که بخشی از آن «آذری» باشد.
حقیقت آن است که مردم آذربایجان از نظر زبان و فرهنگ ترک هستند. زبان رایج در اینجا هم «ترکی آذربایجانی» است. از نظر قومیت هم مردم کنونی آذربایجان، تلفیقی از قومیتهای مختلف هستند که در طول تاریخ در اینجا می زیسته اند. «آذری» نامیدن زبان و مردم آذربایجان، دسیسه ای قدیمی برای جدا کردن زبان و فرهنگ آذربایجان از پیکره جهان ترکی است.
ترک یا آذری؟
ترک یا آذری؟/پرویز شاهمرسی