نسخهشناس نامدار روس، از جعلی بودن بخش زیادی از کتاب سیاستنامه خواجه نظامالملک به عنوان اصلیترین منبع تفکر ایرانشهری، خبر داده است.
کی از کتابهایی که حلقه باستانگرایی کشور، برای پیشبرد تئوری نژادپرستانه خود، کتابی مقدس و منبع تغذیه تفکر خود انتخاب کردهاند، کتاب سیاستنامه خواجه نظامالملک است، کتابی که جواد طباطبایی با استناد به آن پایههای اندیشه ایرانشهری را بنا نهاد و از نظر او خواجه نظامالملک با نوشتن سیاستنامه اصلیترین تئوریسین «ایرانشهری»است.
این کتاب به ادعای حلقه باستانگرایی، کتاب جامعی در خصوص کشورداری و حکومت بوده که در زمان ملکشاه سلجوقی کتابت شده است اما برخلاف نظر این گروه، همواره در خصوص نویسنده این کتاب تردیدهایی وارد بوده است بطوریکه اشتباهات تاریخی و غلط های نحوی و سهوهای انشائی بسیاری در کتاب موجود است و گفته میشود که احتمالا فردی دیگر در نوشتن آن دست داشته است و شاید این شخص همان کتابدار سلطنتی باشد که در خاتمه ی کتاب نامش محمد ناسخ ضبط است.
البته لازم بذکر است بعد از بازگشت تحصیل کردگان اروپایی به کشور که جذب گروههای فراماسونی انگلیسی به منظور پیشبرد تفکرات خود در چهارچوب باستانگرایی، آریاییگری، کوروشپرستی و … شده بودند در اواخر حکومت قاجار و اوایل دیکتاتوری خاندان پهلوی، دست به ساخت تاریخ جعلی زده و با زدودن تاریخ تورکی کشور، دست به تولید کتاب، آثار باستانی و سنگنوشته با موضوع حکومت باستانی و آرایایی زدند که وجود شاهنامههای رنگانگ با متون متفاوت، برافراشتن ستونهای تخت جمشید، انتصاب محلی برای مقبره کوروش، نوشتن کتیبههایی به زبان میخی و … نمونهای از این اقدامات در راستای تاریخ سازی بود.
در راستای نبود نمونه و مشابه تاریخی برای حکومتداری در تفکر این گروه، آنان به احتمال زیاد دست به گردآوری کتابی به عنوان سیاستنامه خواجه نظامالملک نمودند تا ادعای وجود سند حکومتداری برای خود داشته باشند.
پرفسور آلکسی خسماتولین نسخهشناس نامدار روس صحت انتساب بخشی از کتاب «سیاستنامه» به خواجه نظام الملک را رد کرده است.
خسماتولین میگوید: آکادمی شرقشناسی روسیه که از قدیمیترین مراکز تحقیق و نشر آثار فارسی در سالهای اخیر است با تجمیع نسخ قدیمی پراکنده و تحقیق بر روی آنها متوجه شد که بخشی از آثار مهم ادبی فارسی مثل «سیاستنامه» به قلم امیر معزی شاعر بزرگ دربار ملکشاه سلجوقی نوشته شده و به قلم خواجه نظام الملک نیست.
وی میافزاید: همچنین این بررسیها نشان داد که آثار معروفی از امام محمد غزالی همچون «پند نامه» و «ای فرزند» و چند اثر دیگر بر پایه مقایسه انجام شده این نسخ با نسخههای کهن نویافته دیگر به اثبات رسید که این آثار نه تنها متعلق به امام محمد غزالی نیست بلکه متعلق به نویسنده دیگری است که تقریبا یک قرن پیش از امام محمد غزالی نوشته شده است.
با استناد به سخنان این نسخهشناس روس و با توجه به حافظه تاریخی مردم ایران، هر روز شاهد تهی شدن بنیانهای تفکر نژادپرستی و تورکستیزی از جمله ایرانشهری خواهیم بود.| یول پرس