تصمیم سختِ یک دیکتاتور
هیروهیتو، امپراتور دیکتاتور ژاپن که بین سالهای 1926 تا 1989 فرمانروای ژاپن بود، در پایان جنگ دوم جهانی در سال 1945، در معرض یک دوراهی سترگ و سرنوشتساز قرار گرفت. بعد از شکست هیتلر، ژاپن که متحد آلمان بود، در معرض دو بمب اتمی در شهرهای هیروشیما و ناکازاکی قرار گرفت که در اثر آن 220 هزار نفر کشته شدند و دو شهر هیروشیما و ناکازاکی، بهطور کامل از بین رفت.
آمریکا از هیروهیتو درخواست تسلیم بدون قیدوشرط کرد که این برای امپراتور دیکتاتور ژاپن بسیار گران بود؛ امپراتوری که او را پسر آسمان میخواندند و کسی حق نداشت به چهره او نگاه کند و صدایش را بشنود. اما ژنرال مک آرتور آمریکایی، از او خواسته بود که ژاپن را تسلیم جبهه متفقین کند. او حتی ژاپن را تهدید کرده بود که از رئیسجمهور وقت آمریکا مجوز سومین بمب اتمی را خواهد گرفت. شاید بعد از خودکشی هیتلر، تصمیم هیروهیتو، یکی از ملتهبترین و حساسترین لحظات تاریخ جنگ دوم جهانی باشد اما امپراتور ژاپن تصمیم گرفت تسلیم شود تا از فجایع بیشتر و حزنانگیزتر جلوگیری کند.
ژنرالهای ژاپنی با تصمیم امپراتور مخالفت کردند و با زانو زدن در برابر هیروهیتو از او خواستند که منصرف شود اما پسر آسمان تصمیم خود را گرفته بود. او صدای ضبطشده خود را به رادیو فرستاد که ژنرالها با درگیری خونینی ممانعت ایجاد کردند اما در نهایت نوار ضبطشده به رادیو رسید و مردم ژاپن برای اولینبار صدای امپراتور خود را شنیدند که خبر از تسلیم ژاپن و پذیرش شکست میداد.
هیروهیتو تا سال 1989 همچنان امپراتور ژاپن ماند و ویرانههای جنگ دوم جهانی را دوباره از نو ساخت تا اینبار با تواضع، ارزشهای اصیل ژاپنی را حفظ کند.