تغییر در گفتمان حرکت ملی تنها راه خروج از بحران؛
حرکت ملی آذربایجان گرچه حرکتی نو پایه محسوب میشود لیکن مشهود است که دغدغه و گفتمانش نتوانسته شمول ملت آذربایجان جنوبی خصوصا نسل z را با خود همراه سازد! بزرگترین سبب اتفاق اشاره شده عدم درک روحیه نسل جوان، دغدغه و اندیشه متفاوت عموم ملت خصوصا نسل z که با گفتمان و تفکر اکثر تشکل ها، رهبران و فعالان حرکت ملی آذربایجان در تمایز است می باشد.
در حالی که با شرایط پیش آمده در سالهای اخیر ( بعد ازجنگ دوم قاراباغ) جریان سیاسی موجود در آذربایجان جنوبی می توانست اندیشه فراگیری را در بطن جامعه آذربایجان جنوبی هموار سازد، لیکن به جز ساخت چند شعار حرفه ای ( گر چه پوچی بزرگ قابل توجهی را پر نمود) و چند تجمع غیر فراگیر، به یک باره فرصت به دست آمده از دست داده شد.
بحث تغییر مکتب و یا نادیده گرفتن چارت مشخص شده حرکت ملی آذربایجان در باب اجرای عدالت و خواسته حق تعیین سرنوشت نمیباشد بلکه تغییر ساختار های اساسی که بزرگترین آن قبولی تمایز در اندیشه ها توسط فعالان و رسانه های اکتیو خصوصا ریش سفیدان که کماکان با رویکرد محافظه کارانه و گفتمان سیاه یا سفید حرکت را در بن بست غیر قابل خروج فرو برده اند می باشد.
گفتمان حق تعیین سرنوشت که از لحاظ حقوقی ما را در شرایط حقانیت مطلق قرار داده است اما با توجه به عملکرد های سالیانی ما، نتوانسته ایم این حقانیت را محافظت کنیم و در بسیاری از مواقع خود را در هدف ملت قرار داده ایم.
اگر متوجه شده باشیم بحث معیشت، حقوق های پایمال شده کارگران، زنان، دختران، یتیمان، همچنین بی کاری، دغدغه های طبقه مستضعف، مهاجرت ها، عدم وجود کارخانجات بزرگ و مادر، که کنش اعتراضی مسئله های مزبور از سوی فعالان ملی تنها در حد شعار مانده و این درد ها را به عنوان فعالان ملی گر چه لمس میکنیم اما راه حل و خروجی های تاثیر گذاری از شعار هایمان عاید ملت آذربایجان جنوبی نشده است.
راه چاره چیست؟ بعد از قبولی تمایز در اندیشه ها و راه حل های متفاوت در بین فعالین، از ابتدا شرایط و دغدغه های ملت آذربایجان جنوبی را لازم است براورد نموده و برحسب برنامه های کوتاه و بلند مدت، لجستیک های لازم (البته بحث ما کنش نظامی نمیباشد بلکه از لحاظ فعالیت های مدنی است) برای ارائه یک سری سلسله مراتب فعالیتها، خود را سازمان دهیم.
سالار طاهرافشار