تیر خلاص با ترفند آب آوردهام
✍روزبه پیری
با اینکه هوا تاریک می شد من جرات بلند شدن نداشتم بعد از لحظهای دیدم چند نفر از اکراد در میدان اعدام آمده و نمی دانم از کجا فهمیده بودند که بعضی از اعدام شدگان هنوز کاملا جان نسپردهاند.
لذا شنیدم که می گفتند: “هر کس زنده است جواب دهد آب آوردهایم تا به آنها بدهیم” از بین اعدام شدگان یکی فریاد زد ترا به پیغمبر به من آب بدهید ولی افسوس آن بی انصافها با تیر او را راحت کردند.
تقریبا یک قرن پیش، سیزدهم مهر ۱۳۰۰ افراد مسلح اسماعیل آقا سیمیتقو وارد ساوجبلاغ (مهاباد) شده و هر چه توانستند قتل و غارت کردند. طوری که نائب اسکندر خان فرمانده شصت تیر شخصا نقل کرده بود که حتی آب را وسیله کشتارمان قرار دادند.
نائب خان اسکند در خاطراتش می نویسد “منظره دلخراشی بود در حین گردش (زمانی که در ساوجبلاغ- مهاباد اسیر شده بود) مشاهده کردم که اگر همه آنها را تعریف کنم باید کتاب یک منی نوشته شود.”
“چند نفر ژاندارم لخت را داخل کوچه باریکی پشت سر یکدیگر قرار داده و برای صرفه جویی در فشنگ آنها را بایک تیر زدند و آنهایی که کشته نشده بودند با سنگ و یا چوب به سرشان می زدند که زودتر جانشان در برود و بین خودشان تفریح میکردند که از شرح تجاوز به ناموس زنان خودداری میکنم”
“طرز آدم کشی دیگری را دیدم که نه از کسی شنیده و نه در جایی خوانده بودم و آن عبارت از آن بود که شخصی را آوردند سیمیتقو دستور داد که سرش را بکوبند اکرادی که در آنجا بودند کمر های چرمی خود را که از سربازان گرفته بودند یکی را به دو دستش و دیگری را به پاهایش محکم بستند و با لگد انداختند و کشان کشان سرش را روی سنگی قرار داده بعد سنگ بزرگی را برداشته بر سر این بدبخت کوبیدند و او را له کردند” اینها فقط شرح مختصری از اتفاقات شوم ساوجبلاغ(مهاباد)بود.
جنایات هولناکی که سالها پیش توسط شیخ عبیدالله، جیلوها_ارامنهها، سیمیتقو و فجایع سولدوز در غرب آذربایجان رخ داده است دست کمی از اعمال طالبان و داعش ندارند آنهم در بیخ گوشمان