روزی که صورت حسین اف، مزدور روسیه باکو را محاصره کرد تا با سرنگونی حکومت دموکراتیک جبهه خلق، دولتی روسگرا در آذربایجان ایجاد نماید، رئیس جمهور قانونی آذربایجان که یک سال قبل (1992) در انتخاباتی دموکراتیک بقدرت رسیده بود، گزینه های سختی پیش رو داشت.
سازش با حسین اف ممکن نبود. او در جبهه جنگ خیانت کرده،موجب پیروزی متجاوزان ارمنی شده، با نیروهایش باکو را محاصره کرده بود.
خروج ائلچی بی از کشور یا استعفا نیز موجب قدرت گیری کامل دو فرد فاسد روس گرا (مطلب اف و حسین اف) میشد.
ائلچی بی گزینه هوشمندانه تری داشت:
حیدر علییئو
او چهل سال (از1952) در ارکان قدرت شوروی فعالیت کرده، نفوذ بسیار بر دولتمردان روسیه داشت. بازی قدرت را هم بخوبی بلد بود.
او قرار بود رهبر شوروی سابق شود اما بخاطر مسلمان و تورک بودن، از این مقام محروم و توسط رقیب خود گورباچف از قدرت کنار و به مقام کم اهمیت ریاست شورای نخجوان منصوب شده بود.
ائلچی بی میخواست علییئو، کودتاگران را کنار زده، بیاری همدیگر کشور را از طوفان جنگ و اشغال نجات دهند اما چنین امری عملا ممکن نبود چرا که روسها صدها نیروی نفوذی در دولت و هزاران مزدور در کل کشور داشتند و حیدر هم ارتشی برای سرکوب فوری کودتا نداشت. احتمال اشغال آذربایجان توسط روسها (همچون ژانویه سیاه1990) نیز میرفت.
ائلچی بی با حفظ ظاهری مقام به نخجوان رفت. حیدر رئیس مجلس و حسین اف نخست وزیر شد. چند ماه بعد علیئو از طریق انتخابات رئیس جمهور شد و با انعقاد قرار داد با شرکتهای نفتی بین المللی (قرارداد قرن) به بهبود وضع اقتصادی و بازسازی ارتش و .. پرداخت. اما این اقدم خلاف منافع روسیه بود. حسیناف بیاری روسیه کودتا کرد اما علییئو مقتدر و زیرک کودتاگران را شکست داد. حسین اف نیز به روسیه فرار کرد (5اکتبر1994).
چهار سال بعد، کودتای نافرجام بخشی از اعضای جبهه خلق علیه علییئو، رابطه دو رهبر را تیره تر و فضای سیاسی را بسته تر نمود.
اما اختلافات دو رهبر موجب نمیشود که خدمات آنان را فراموش کنیم.
ائلچی بی که استاد دانشگاه بود، بخاطر اقدامات استقلال طلبانه ( 1975-76 ) راهی زندان شد و در جریان تجاوزات ارامنه به قره باغ در 1989 به بسیج ملی اقدام و جبهه خلق را ایجاد نمود و تلاش کرد آذربایجان را به استقلال برساند که با مداخله ارتش شوروی واقعه ژانویه سیاه رخ داد.
اما نهایتا توانست در سال 92 با انقلاب علیه ایاز مطلب اف روسگرا، دولت ملی را ایجاد و در اولین انتخابات حقیقی رئیس جمهور شود.
او طی یک سال حکومت خود، ارتش چهارم شوروی را اخراج و نیروی دریایی کشور را ایجاد کند.
مخالفت صریح ائلچی بی با مداخلات روسیه و دفاع از حقوق مردم آذربایجان جنوبی در شرایطی که کشور هنوز ضعیف و تحت نفوذ پنهان شوروی بود، توام با امیال قدرت طلبانه بسیاری از اشخاص، منجر به توطئه های مکرر دو همسایه شمالی و جنوبی و تشدید اختلافات داخلی شد. ارامنه نیز با حمایت قاطع روسها توانستند بخشی دیگر از آذربایجان را اشغال نمایند. با این وجود او در احیای روح ملی در دو سوی آراز نقشی بنیادی داشت.
به باور من او یک رهبر ملی و انقلابی بود اما سیاستمدار نبود و بی توجه به معادلات قدرت داخلی و خارجی، عموما بر اساس آرمان هایش حرکت کرد نه واقعیت های تلخ و سخت موجود.
نتیجتا با کودتای حسین اف سرنگون شد.
“حسین اف که در شوروی به مدیریت کارخانه پشم رسیده، با همکاری مافیای روسی در حوزه پشم و پنبه ثروتی اندوخته بود، در جریان حمله ارمنستان توانست حدود هزار نیرو جمع آوری کرده با جنگ علیه ارامنه به درجه سرهنگی نائل آید اما در میانه جنگ به دستور روسها به کشور خیانت کرد و…”
حیدر علییئو همچون ائلچی بی یک انقلابی نبود. او در دوره شوروی برای مدتی رئیس “ک گ ب” و عضو ارشد شورای رهبری شوروی بود .
در دوره ای هم که رئیس جمهور آذربایجان شوروی شد به توسعه صنایع و دانشگاه ها در آذربایجان اقدام کرد.
علییئو بعد از انتخابات 1993 نیز تدریجا توانست حسین اف و بسیاری از مزدوران روسیه را از ارکان قدرت حذف نموده، کشور را به نظم و یکپارچگی رساند. اما این اقدامات که شاید بدون اقتدارگرایی ممکن نبود، به شکل گیری اولیگارش ها و دولت رانتیر منجر شد که شاید مهمترین انتقاد علیه او باشد. انتقال قدرت به فرزند از طریق انتخابات نیز قابل انتقاد، اما شاید جهت تداوم ثبات کشور و حفظ میراث سیاسی علییئو ضروری بود.
توسعه ملی آذربایجان، افزایش سطح دانش و تخصص نسل جوان، توسعه اقتصادی و عمرانی، رشد فرهنگی و علمی جامعه و از همه مهمتر دفع نسبی شر روسیه و دیگر همسایگان متخاصم و ایجاد موازنه قدرت در داخل و خارج کشور از مهمترین خدمات این سیاستمدار لایق و نخبه است.
شاید اگر او نبود، کشور آذربایجان توسط دشمنان داخلی و خارجی از هم می پاشید و همچون چچن، داغستان و … استقلال خود را از دست میداد.
بنا براین اگر ائلچی بی بنیان استقلال و دولت ملی را گذاشت، حیدر نیز بر این بنیان، بنای محکم دولت ملی را ایجاد و مسیر توسعه نسبی کشور را هموار نمود.
به باور من “ائلچی بَی” بانی دولت ملی و “حیدر علییئو” سیاستمدار ملی آذربایجان بوده ، هر دو از معماران آذربایجان معاصر میباشند.
یاد هر دو مرد گرامی
رسول معینی راد