به گزارش آذربایجان خبرلری، داوود بهبودی امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس اظهار داشت: در استان 3 میلیون و 909 هزار نفر زندگی میکنند که یکمیلیون و 228 هزار نفر شاغل بوده و نرخ بیکاری در استان 10.7 درصد بوده که نسبت به میانگین کشوری که 12.1 درصد است، پایینتر است.
وی، تعداد بیکاران استان آذربایجانشرقی را 150 هزار نفر اعلام کرد و گفت: آذربایجانی ها ویژگیهای خاص اجتماعی خود را دارند و اهل کار و فعالیت بوده و تحمل بیکاری را ندارند؛ بنابراین اگر در شهر و دیار خود فرصت شغلی مناسب نباشد به هر کجا که کار باشد، مهاجرت میکنند و در نتیجه در 50 سال گذشته جزو مناطق مهاجرفرست بودیم.
بهبودی با بیان اینکه یکی از ویژگیهای اجتماعی و فرهنگی آذربایجانی ها خوداتکایی و درونگرا بودن آنان است، خاطرنشان ساخت:نرخ بیکاری به این دلایل همیشه پایینتر از نرخ کشوری است و این امر لزوماً ناشی از این نبوده که خیلی شکوفایی اقتصادی داشتهایم و کار خاصی انجام دادهایم.
وی تصریح کرد: مردم آذربایجان تحمل بیکاری ندارند؛ اگر کار شد در روستا، شهر و استان خود کار میکنند و اگر نشد به هر جای ایران که فرصت شغلی باشد، مهاجرت میکنند.
بهبودی ادامه داد: در واکاوی بحث مهاجرت شاهد آن هستیم که برخلاف برداشت اولیه که مهاجرت به نیروی کار معمولی منتسب میشود، ابتدا بخشی از نخبگان، سرمایهگذاران و متخصصان از این استان مهاجرت میکنند و این امر موجب میشود که هم تراز کیفی نیروی انسانی و هم میزان سرمایهگذاری و اشتغالزایی در استان پایین بیاید.
وی با بیان اینکه حلقه اول مهاجرت در استان آذربایجانشرقی فعالان اقتصادی، نخبگان و کارآفرینان هستند نه کارگران، اظهار داشت: سهم اقتصادی آذربایجانشرقی از 6 درصد به چهار درصد و سهم جمعیتی استان به پنج درصد رسیده است.
بهبودی اضافه کرد: معمولاً سرمایهگذاران و فعالان اقتصادی در محیطهایی که زیاد دیده شوند یا به عبارتی دیگر توسط افکار عمومی رصد و تابلو شوند، نمیتوانند به راحتی فعالیت کنند و معمولاً مهاجرت را انتخاب کرده و به استانهای بزرگتر میروند.
این اقتصاددان با بیان اینکه این پدیده اتفاقی جهانی است، اذعان داشت: مهاجرت از شهرهای کوچکتر به بزرگتر و از کشورهای کمتر توسعه یافته به کشورهای توسعه یافته مقوله مشترک است، ولی با وقوع مهاجرت، نخبگان جای خود را به نیروهای ساده میدهند و علاوه بر خروج نیروی انسانی خروج سرمایه هم روی میدهد و جریان انباشت سرمایه کند میشود که بیتردید این امر در توسعه و پیشرفت آن منطقه اثرگذار است.
رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی آذربایجانشرقی در ادامه به مقوله چسبندگی مردمان برخی از استانها اشاره کرد و افزود: یکی دیگر از دلایل بالا بودن نرخ مهاجرت در برخی استانها از جمله آذربایجانشرقی مقوله عدم چسبندگی به زمین است.
این مسوول تاکید کرد: مردم برخی از استانها با وجود بالا بودن نرخ بیکاریشان همچنان در استان و شهر خود باقیمانده و زندگی در فقر و بیکاری را ادامه میدهند، به عبارتی چسبندگی بالایی دارند ولی مردم برخی استانها از جمله آذربایجانشرقی به دلیل دارا بودن حس کار و فعالیت و غیرت اقتصادی و اجتماعی چسبندگی زیادی به موطنشان ندارند و اگر شرایط کار در استان خود را نداشته باشند، مهاجرت میکنند.
وی بار دیگر تاکید کرد: در استان آذربایجانشرقی چالشهای خاصی هم داریم که بخشی مربوط به ترکیب نیروی انسانی و ترکیب مشاغل ما بوده و یکی از عارضههای اقتصادی ما پدیده مهاجرت است که اول در قشر کارآفرین و متخصص اتفاق میافتد بعد به دنبال آن در بدنه نیروی انسانی معمولی رخ میده،د یعنی در مرحله اول فرصتهای شغلی و توانمندیها را با خود میبرد و بعد نیروی انسانی معمولی را.
بهبودی خاطرنشان کرد: تداوم این روند در بلندمدت سبب شده درآمد سرانه در آذربایجانشرقی 70 درصد کشور باشد.
رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی آذربایجانشرقی ادامه داد: آنچه که مهم است بازیابی جایگاه استان و رسیدن به سطح قابل قبول برای مردم شریف مستلزم تلاش و اهتمام بیشتر است، به نحوی که با مدیریت انگارهها و اصلاح باور و تغییر نگرش کارآفرینان، سرمایهگذاران، نخبگان و متخصصان آنها را به ماندن در استان ترغیب کرد.
این اقتصاددان ابراز داشت: البته دستیابی به این مهم مستلزم اقداماتی در جهت بهبود فضای کسب و کار، اصلاح افکار عمومی، توسعه ظرفیتهای اجتماعی، تقویت اعتماد و انسجام اجتماعی است که این دو گروه اقدام اساسی ابتدا میتواند به توقف جریان مهاجرت و سپس معکوس شدن آن بیانجامد.
وی افزود: در تداوم این جریان باید جاذبههای استان بتواند ارزشآفرینان و سرمایهگذاران را از خارج از استان و حتی خارج از کشور به استان آذربایجانشرقی بکشاند و با شکلدهی فرصتهای شغلی نوین و مدرن، درآمد سرانه و رفاه استان را به میانگین کشوری و فراتر از آن را ارتقاء دهد.
بهبودی اذعان داشت: مهمترین و کلیدیترین نکته در این خصوص، باور مشترک و عزم جزم عمومی در تمام سطوح مدیریت کلان و عالی، مدیران میانی، کارشناسان، نهادهای مدنی و سازمانهای مردمنهاد و حتی مردم عادی شهر و روستاست.