رابینو دیپلمات اروپایی اقوام ساکن در گیلان را گیلک ها و تورک ها معرفی می کند
یاسنت لویی رابینو تاریخنگار، جغرافیدان و دیپلمات فرانسوی-بریتانیایی از سال ۱۹۰۶ به مدت ۶سال نایب کنسول دولت بریتانیا در شهر رشت بود.
او در طول این مدت با بررسی و تحقیقات فراوان کتابها و مقالات متعددی را در رابطه با مردمان ساکن در جغرافیای گیلان و مازندران به نگارش درآورد و هدف از این نوشته بررسی کتاب «ولایات دارالمرز ایران، گیلان» به قلم رابینو که در سال ۱۹۱۷ در پاریس به چاپ رسیده است و نگاهی بر تصویر ارائه شده توسط او از تورکهای ساکن در سواحل جنوبی دریای خزر است.
رابینو در مقدمه این کتاب چنین مینویسد که :« در طول اقامتی حدوداً شش ساله در گيلان، از تمام اوقاتی كه فرصتی به دست میآمد برای جمعآوری اطلاعات در زمينه مسائل مختلف اين ايالت كه خوب شناخته نشده است استفاده میكردم. اطلاعات من نه فقط به وسيله مسافران، روستاييان، بازرگانان و كدخداها، بلكه از مالكان اراضی و كارمندانی كه به سبب علاقهمندی به محيط كار خود اطلاعات سودمندی داشتند جمعآوری شده و مسافرتها و مطالعات و مشاهدات شخصی من نيز به اين امر كمك كرده است.» و به گفته خود رابینو «در چنین اثری وجود اشتباهات اجتناب ناپذیر است.»
او در معرفی اقوام ساکن در گیلان به بررسی گیلکها، گالشها، تورکها و تالشها که شاکله اصلی مردم این استان را تشکیل میدهند و اقوام در اقلیت دیگری همچون یهودیان، ارامنه و کوردها میپردازد.
گالش نامی است که مردم جلگه و دشت به رمه داران و گاوچرانان کوهستان ها دادهاند و گالشها تیرهای از قوم گیل، و گالشی نیز نام لهجه ای از زبان گیلکی است.
رابینو تالش هارا نیز از نژاد تورک میداند و چنین مینویسد که :« گفته میشود تالش ها از نژاد تورک میباشند. اجداد آنها از سپاهیانی بوده اند که چنگیز خان به ایران فرستاده بود. یکی از پسران امیرچوپان “تالش” نامیده میشد.» (امیر چوپان از امیران مغول بوده که همراه با هلاکو به ایران امده است)
و در برسی نژاد سکنه کرگانرود (کرگری چایی) که از شمال به آستارا و نمین، از غرب به اردبیل و خلخال و از جنوب به اسالم محدود میگردد، به نقل از خوچکو آورده است که :« در قرن یازده یک تن از اخلاف چنگیز خان که شاید خدابنده باشد، با راهنمایی و کمک وزیر خود امیر چوپان چند صد قبیله را در ساحل شرقی دریای خزر میان کسگر و آذربایجان مسکن داد. رئیس و سرپرست این جماعت شخصی به نام “تالش” بود.»
او در بخش زبان و مذهبِ این منطقه نیز آورده است که :«در این منطقه به زبان تالشی و تورکی تکلم میشود» و رابینو “آق اولر” را ییلاق خان های کرگانرود معرفی میکند.
رابینو در رابطه با تورکهای گیلان چنین مینویسد که : «چند قبیله از تورک ها در عمارلو ، رحمت آباد و رودبار سکونت دارند» و در بررسی زبان های گیلان زبان غالب و رایج در ساحل دریا را تورکی معرفی میکند.
سپس رابینو به مردم ساکن در رشت میپردازد و یکی از دو طایفه مهم رشت را تورک و تبریزی معرفی میکند . او میگوید که : « در رشت دو طایفه مهم وجود دارد که یکی طایفه حاج سمیع و دیگری طایفه امشه ای است.
طایفه حاجی سمیع که معمولاً به نام طایفه شناخته شده اند به “حاجی سمیع نامی” ،که از تبریز به رشت آمده است منسوب میباشد . او ثروت فراوانی به دست آورد ولی با نارضایتی شاه مواجه شد و به دستور نادر یا عادلشاه چشم هایش را درآوردند.
حاجی سمیع دارای ۹ پسر شد که این پسران و فرزندان آنها در گیلان و سایر نقاط ایران دارای اهمیت و صاحب مشاغل عمده گردیدند ( پروفسور سمیعی نیز از همین طایفه است ).
رابینو در قسمت زبان و مذهب مردم رشت از زبان تورکی به عنوان یکی از سه زبان رایج در این شهر ( گیلکی، فارسی، تورکی ) نام برده و مینویسد که : « زبان مردم رشت یکی از لهجه های گیلکی است ، طبقات ممتاز و متوسط به زبان فارسی تکلم میکنند و تورکهای این منطقه به زبان تورکی حرف میزنند.»
همچنین رابینو در قسمت معرفی مساجد از مسجد شیخ صفی رشت که اکنون به نام مسجد اردبیلیان معروف است به عنوان قدیمی ترین مسجد شهر رشت نام میبرد و میگوید : « مسجد دیگری که احتمالا قدیمی ترین مسجد شهر رشت میباشد مسجد صفی نامیده میشود. حسن بیگ مولف احسن التواریخ از آن نام برده و میگوید هنگامی که شاه اسماعیل صفوی از اردبیل به گیلان گریخت مدتی در جوار این مسجد گذراند »
براساس روایتی این مسجد توسط شیخ صفی الدین اردبیلی در سفری که به گیلان داشته بنا شده است.
محمد عینی