ریشه دشمنی رژیم ایران با جمهوری آذربایجان چیست؟
برای درک بهتر این مسئله، باید توجه داشت که دشمنی رژیم ایران با آذربایجان تنها به اختلافات سیاسی یا اقتصادی محدود نمیشود. بلکه این دشمنی بازتاب یک خصومت عمیق و ریشهدار نسبت به ترکها به طور کلی است – چه ترکهای آذربایجانی و چه ترکهای آناتولی. در طول قرن گذشته، هم رژیم پهلوی و هم جمهوری اسلامی به طور فعال تلاش کردهاند تا تاریخ، زبان و فرهنگ ترکهای آذربایجانی را تحریف یا سرکوب کنند.
زمینه تاریخی: میراثی از سرکوب
ریشه این دشمنی در ترس رژیمهای صد سال اخیر حاکم بر ایران، از تنوع قومی و فرهنگی کشور نهفته است که آن را تهدیدی برای وحدت ملی میدانند. در دوران پهلوی، سیاستهایی به منظور ایجاد یک هویت همگن ایرانی(یک ملت-یک دولت) بر اساس زبان و فرهنگ فارسی دنبال شد. این سیاست، گروههای قومی غیرفارس از جمله ترکها، کردها، عربها و بلوچها را به حاشیه راند. جمهوری اسلامی ایران نیز، این سیاستهای قوم فارسمحور را به ارث برد و با ترکیب آنها با ایدئولوژی شیعهمحور خود، سرکوب گروههای اقلیت را شدت بخشید.
فرهنگ خودشیفتگی در جامعه ایرانی
سیاستهای تبعیضآمیز رژیم ایران به یک مسئله عمیقتر اشاره دارد: فرهنگ گسترده برتریجویی و حقطلبی در بخشهایی از جامعه. این ذهنیت، نژادپرستی نظاممند و سرکوب اقلیتهای قومی غیرفارس را تقویت کرده است. برخی تحقیقات نشان میدهند که آسیبهای اجتماعی حلنشده، همراه با ماهیت استبدادی رژیم، نگرشهای خودشیفتهای را پرورش داده که در سیاست و ایدئولوژی دینی نفوذ کرده است.
برای بررسی بیشتر، ده ویژگی اصلی افراد خودشیفته و بازتاب آنها در رفتار رژیم ایران را بررسی میکنیم.
ده ویژگی کلاسیک خودشیفتگی
- احساس بزرگمنشی از اهمیت خود
- بزرگنمایی دستاوردها و انتظار برای به رسمیت شناخته شدن به عنوان ژن برتر بدون شایستگی.
- مشغولیت به خیالات موفقیت، قدرت یا کمال
- دائماً رؤیای موفقیت نامحدود، قدرت و برتری را در سر میپروراند.
- باور به خاص بودن و منحصربهفرد بودن
- باور دارد که فقط گروههای خاص میتوانند او را درک کنند یا جایگاه او را داشته باشند.
- نیاز به تحسین بیش از حد
- به طور مداوم به ستایش و تأیید نیاز دارد تا عزت نفس خود را حفظ کند.
- حس حقطلبی
- انتظار برخورد ویژه و اطاعت خودکار دیگران از خواستههای خود را دارد.
- سوءاستفاده از دیگران
- بدون پشیمانی(پرروئی) از افراد یا شرایط موجود برای منافع شخصی استفاده میکند.
- عدم همدلی
- توانایی تشخیص یا درک احساسات دیگران را ندارد.
- حسادت به دیگران یا باور به حسادت دیگران نسبت به خود
- اغلب حسادت میکند یا باور دارد که دیگران به او حسادت میکنند.
- رفتار متکبرانه یا خودبزرگبینانه
- مدام رفتار متکبرانه و تحقیرآمیز نسبت به دیگران از خود نشان میدهد و اغلب آنها را کوچک میشمارد.
- عزت نفس شکننده که با اعتماد به نفس کاذب پنهان شده است
- ناامنی که در زیر ظاهر اعتماد به نفس پنهان شده و به راحتی از انتقاد آسیب میبیند.
شباهتهای خودشیفتگی و ایدئولوژی شیعه
اسلام شیعه، همانطور که توسط رژیم ایران تفسیر میشود، بسیاری از ویژگیهای مرتبط با خودشیفتگی را منعکس میکند. شیعه برتری خود را بر سایر مذاهب اسلامی، بهویژه اهل سنت، با افتخار اعلام میکند و اغلب آنها را غیرمعتبر یا گمراه میداند. برخی از علمای برجسته شیعه حتی اهل سنت را کافر میخوانند.
اعتقاد شیعه بر اقتدار با منشأ الهی امام علی و فرزندانش تأکید دارد و حس انحصارطلبی و حقطلبی را ایجاد میکند. این جهانبینی در نگرش رهبرانی مانند خمینی و خامنهای که خود را رهبران برحق جهان اسلام و نابی امام زمان میدانند، منعکس میشود. در ادامه، مقایسهای دقیق از ده ویژگی خودشیفتگی و شباهت آنها با باورهای شیعه ارائه شده است:
ویژگیهای خودشیفتگی و دیدگاه شیعه
- احساس بزرگمنشی از اهمیت خود
- خودشیفتگی: دستاوردها را بزرگنمایی کرده و خود را ذاتاً برتر میداند.
- دیدگاه شیعه: علمای شیعه اغلب ادعا میکنند که اعتقادات و وفاداری به امام علی، آنها را از سایر مسلمانان برتر میسازد.
- مشغولیت و اعتقاد به درست بودن
- خودشیفتگی: وسواس به دانستن و موفقترین بودن.
- دیدگاه شیعه: اعتقاد به اینکه تفسیرهای شیعه از اسلام، هدایتشده از جانب الهی است و تنها مسیر درست است.
- احساس تعلق ویژه و انحصاری
- خودشیفتگی: خود را بخشی از یک گروه ویژه و خاص میداند.(بنده برگزیده)
- دیدگاه شیعه: شیعیان خود را پیروان منتخب دوازده امام میدانند.
- نیاز به تحسین و تأیید
- خودشیفتگی: به طور مداوم به دنبال ستایش و تأیید از جانب دیگران نسبت خود است.
- دیدگاه شیعه: در مراسم دینی، مانند عاشورا، اغلب تلاش میکنند تا تحسین برای مقاومت و شهادت شیعه را برانگیزند.
- حس حقطلبی
- خودشیفتگی: انتظار برخورد ویژه و رعایت خواستهها.
- دیدگاه شیعه: باور به حق الهی برای رهبری سیاسی و دینی.
- استفاده از روایتهای تاریخی
- خودشیفتگی: دستکاری شرایط برای منافع شخصی.
- دیدگاه شیعه: تأکید بر شهادت امام حسین برای تقویت وفاداری و هویت دینی اسلام ناب محمدی.
- عدم همدلی با دیدگاههای مخالف
- خودشیفتگی: احساسات و دیدگاههای دیگران را نادیده میگیرد.
- دیدگاه شیعه: تفاسیر اهل سنت اغلب نادیده گرفته یا بیاعتبار میشوند.
- حسادت و سوءظن به دیگران
- خودشیفتگی: احساس حسادت یا باور به حسادت دیگران نسبت به خویش.
- دیدگاه شیعه: کشورهای دارای اکثریت اهل سنت را به عنوان دشمن یا حسود خود میپندارد.
- رفتار متکبرانه یا تحقیر دیگران
- خودشیفتگی: رفتار متکبرانه و کوچک شمردن دیگران.
- دیدگاه شیعه: افتخار به میراث دینی و تاریخی ایران، اغلب با نادیده گرفتن دستاوردهای دیگران.
- عزت نفس شکننده که با اعتماد به نفس کاذب پنهان شده است
- خودشیفتگی: ناامنی استرسدار که در زیر ظاهر اعتماد به نفس پنهان شده است.
- دیدگاه شیعه: بیان قوی هویت دینی اغلب برای پنهان کردن آسیبپذیریها به کار میرود.
رژیم جمهوری اسلامی ایران، به شدت به روحانیون یا آخوندها متکی است تا چارچوب ایدئولوژیک خود را اجرا کند. افرادی مانند عاملی (امام جمعه اردبیل)، اغلب از لفاظیهای تحریکآمیز برای ایجاد تنش و انشقاق جوامع استفاده میکنند. نقش آنها این است که روایتهای ایدئولوژیکی رژیم را ترویج دهند و دشمنی با عنصر ترک (اعم از داخلی و خارجی) را تقویت کنند و در عین حال سیاستهای سرکوبگرانه را توجیه کنند.
تاریخ نشان داده است که روحانیون نقش محوری در مشروعیت بخشیدن به رژیمهای استبدادی داشتهاند. با تطبیق آموزههای خود با برنامههای سیاسی، آنها از دکترین دینی برای کنترل و سرکوب مخالفان سوءاستفاده میکنند.
بنابراین، صرف نظر از این که چه کسی در رأس قدرت باشد – چه پزشکیان یا دیگران؛ همه آنها مجبورند نقش دستوری و تفرقهافکنانهای که این رژیم فاشیستی تعیین کرده است را ایفا کنند. هنگامی که رژیم با موفقیتهای اقتصادی و سیاسی کشورهای همسایه مانند ترکیه، آذربایجان یا کشورهای عربی خلیج (کنگر کؤرفزی) مواجه میشود، خصوصیت و خباثت باطنی خودشیفته خود را نشان میدهد و ناتوانی در تحمل این پیشرفتها را آشکار میسازد. در عوض، رژیم به سرزنش نیروهای خارجی مانند ایالات متحده، اسرائیل یا دیگر دشمنان فرضی برای ناکامیهای خود روی میآورد.
در این میان مسعود پزشکیان هنر فریب را به خوبی آموخته است و از نهجالبلاغه بهطور ماهرانهای برای منحرف کردن افکار عمومی و پوشاندن ناکارآمدیهای خود و رژیم به نحو احسن استفاده میکند. با وجود تلاشهای او برای نشان دادن کارآمدی، پزشکیان بارها و بارها در حل چالشهای اساسی که این رژیم با آنها مواجه است ناکام مانده است. ناتوانی او در ارائه راهحلهای مؤثر به تدریج آشکارتر میشود؛ و دیر یا زود، او مجبور به استعفا خواهد شد پیش از آن که اوضاع را بدتر کند.
جنایات فراموشنشدنی رژیم ایران علیه آذربایجانیها
مردم آذربایجان، چه در این سوی مرز و چه در آن سوی مرز (فعلی موسوم به خطوط مرزی ایران- جمهوری آذربایجان)، هرگز فراموش نخواهند کرد که این رژیم{ایران} چگونه در طول اشغال بیستدرصد از اراضی شناختهشده بینالمللی جمهوری آذربایجان توسط ارمنستان {البته با پشتیبانی محرز روسیه}، به این کشور از نظر نظامی و اقتصادی کمک کرد و جنایات و کشتار علیه آذربایجانیها را ممکن ساخت. به همان اندازه نگرانکننده، سکوت یا حتی حمایت ضمنی بسیاری از فارسیزبانان ایرانی در این دوران بود، که نژادپرستی، فاشیسم و گرایشهای خودشیفتگی ایرانی-فارسی عمیقاً ریشهدار رژیم را بیشتر آشکار ساخت. این اقدامات، حوادثی جداگانه نبودند بلکه بخشی از یک سیاست سیستماتیک ناشی از تعصب و عدم تمایل به پذیرش حقوق و کرامت برحق دیگران بودند.
حرکت به سمت اتحاد و پاسخگویی
سیاستهای رژیم ایران زخمهای عمیقی بر جوامع اقلیت، به ویژه آذربایجانیهای دارای اکثریت نفوس انسانی، بر جای گذاشته است. با این حال، این اقدامات همچنین اراده مردم غیرفارس ایران را برای مقاومت، جستجو و تحقق عدالت تقویت کرده است. مقابله با ایدئولوژیهای تفرقهافکنانه مستلزم آموزش، تحمل تفکر انتقادی، و روایتهای تاریخی دقیق است.
ترویج اتحاد و پاسخگویی برای ساختن آیندهای مبتنی بر احترام و برابری متقابل بین گروههای قومی و مذهبی ضروری است. با درک ریشههای ظلم و ستم، جوامع میتوانند برای غلبه بر ایدئولوژیهای تفرقهافکنانه و ایجاد جهانی فراگیرتر همکاری کنند.
نویسنده: یوسف صمدی نمین