شعوبیه/ رسالۀ «مزیّه اللسان الفارسی علی سائر الالسنه ماخلا العربیّه» (برتری زبان فارسی بر دیگر زبان ها به جز زبان عربی)
از مقطع تاریخی آغاز کار صفویان رساله ای در دست است، که در آن کوشش شده زبان فارسی در فصاحت و بلاغت هماورد زبان عربی و برتر از دیگر زبان ها معرّفی گردد. محتوای این رساله نیز چیزی جز میراث تاریخی شعوبیّه نیست و عنوان آن هم با محتوا سازگاری ندارد و با وجود اینکه عنوان نوشته بر برتری زبان فارسی بر دیگر زبان ها به جز عربی، تأکید دارد، محتوای رساله بر برابری و هماوردی فارسی نسبت به عربی نیز تصریح می کند.
این رساله به زبان عربی نوشته شده و نویسندۀ آن فردی ترک، ولی دوستدار زبان فارسی معرّفی شده است. در این رساله به روایات تاریخی ساخته و پرداختۀ شعوبیّه و نیز عرب گرایان قرون اوّلیۀ هجری استناد شده، تا آنجا که می توان رساله را نوشتۀ شعوبیّۀ مسلمان ایرانی آن عصر دانست.
صاحب نظران شعوبی گری اعتقاد دارند به احتمال قریب به یقین این رسالۀ توسّط یک ایرانی و به عبارت بهتر یک فارس زبان دارای تمایلات شعوبی نوشته شده و به مؤلّف ترک نسبت داده شده تا به صورت توامان برتری فارسی بر عربی و ترکی را اثبات کرده است. (رک. شعوبیّه ناسیونالیسم ایرانی، ص 362)
رسالۀ مذکور در قرن ده پدید آمده و در باب نویسندۀ آن از شخصیّت نامداری به نام «شمس الدّین احمد بن سلیمان بن کمال پاشا» از علمای عثمانی در قرن دهم سخن رفته است. کمال پاشا ملقّب به مفتی الثّقلین، حنفی مذهب، لغوی، ادیب، فقیه و شاعر بوده و دارای تألیفات بسیار به زبان های عربی، ترکی و فارسی می باشد. در گذشت کمال پاشا در سال 940 هجری قمری اتّفاق افتاده و دوران مفید نویسندگی وی با ایّام پادشاهی شاه اسماعیل صفوی مقارن بوده است.
محقّقان معاصر شعوبیّه علّت پیدایی چنین رساله ای در سرآغاز حکومت صفویان را بی توجّهی بنیانگذاران این سلسله به زبان فارسی و توجّه افزون تر به ترکی و عربی قلمداد کرده و رفتن شاعران و نویسندگان ایرانی به عثمانی و هند در عهد صفوی را نشانۀ این بی توجّهی تلقّی نموده اند. از نظر این گروه همین بی توجّهی به فارسی موجب بیداری احساس غریزۀ ملّی ایرانی گشته است! این نگاه به صواب مقرون نیست و رفتن ادیبان ایرانی به هند یا عثمانی موجبات دیگری داشته است.
شعوبیه و رساله برتری زبان فارسی بر دیگر زبان ها به جز زبان عربی/علی بابازاده