فاخته زمانی مدیر سازمان حقوق بشری آداپ روز ۲۶ آوریل ۲۰۲۳ مصادف با ۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ در جلسه جنبی پارلمان اروپا که با دعوت پینا پیکیرنو معاون پارلمان اروپا برگزار شده بود سخنرانی کرد.
موضوع این جلسه، حقوق بشر در ایران با تمرکز بر « آینده ایران و حقوق اقلیتها و زنان» بود که علاوه بر شرکت دبیر هیئت مدیره آداپ،گروههایی دیگری از جمله کوئستان قادان(فعال کرد)، فریبا بلوچ(فعال بلوچ)، سیمین فهندژ(فعال بهایی)، شیما سیلاوی(فعال عرب)، تیمور الیاسی(مسئول انجمن حقوق بشر کردستان) و پگاه مشیرپور(شهروند ایرانی ایتالیایی) به سخنانی پرداختند.
خانم زمانی در سخنرانی اش ضمن تشریح وضعیت تورکهای آذربایجانی، قشقایی و تورکمن ها تاکید کرده است آذربایجانیها و سایر اقلیتهای اتنیکی همچنین در معرض نژادپرستی سیستماتیک در ایران قرار دارند.
ترجمه متن سخنرانی به شرح زیر است:
من می خواهم از معاون رئیس پارلمان اروپا خانم پیکیرنو برای میزبانی این کنفرانس بسیار مورد نیاز و توجه او به حقوق زنان و اقلیتها در ایران تشکر کنم. و همچنین می خواهم از برگزار کنندگان برای گرد هم آوردن همه ما تشکر کنم.
بیش از ۴۴ سال است که ما تکان دهندهترین اشکال نقض حقوق بشر علیه زنان را در ایران می شنویم. در ایران، زنان هر روز قربانی خشونت میشوند، اما سیستم قضایی ایران نه تنها چارهای برای این امر ارائه نمیدهد، بلکه اکثرا نیروی اصلی قربانی کردن زنان و دختران هستند. زیر سایه این رژیم، زنان ایرانی تنها در یک زمینه به برابری رسیده اند: حق برابر در زندانی شدن، تبعید، شکنجه و کشته شدن و اکنون در انقلاب ژینا، زنان و دختران سلاخی شده اند. ما به عنوان زنان اقلیت به دلیل زن بودن و اقلیت بودن در جمهوری اسلامی ایران به صورت مضاعف متهم و مورد تبعیض قرار می گیریم.
من همچنین اینجا هستم تا توجه شما را به نقض حقوق بشر آذربایجانیها و سایر گروههای ترک در ایران مانند قشقایی و ترکمن جلب کنم. از نظر جغرافیایی این گروهها در سه نقطه مختلف ایران زندگی می کنند. آذربایجانیها در شمال غرب، ترکمنها در شمال شرق و قشقاییها در جنوب ایران هستند.
قشقاییها و بسیاری از اتنیکها و اقلیتهای دیگر همچنان نگران حقوق سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خود هستند. دولت بسیاری از فعالیتها مانند رقصهای ملی، موسیقی سنتی که برای هویت قشقایی بسیار مهم است، به دلیل غیراخلاقی بودن یا ضد اسلامی بودن آنها ممنوع یا محدود کرده است. بسیاری از زنان قشقایی موظف هستند که پوششی را انتخاب کنند که سرشان را بیشتر بپوشانند و از این رو بخشی از لباسی که هویت آنها را نشان می دهد تغییر دهند یا به طور کامل لباس سنتی خود را کنار بگذارند. آنها همچنان با تصرف غیرقانونی زمین، کاهش مراتع، عدم وجود اصلاحات جامع ارضی، و فساد اداری و بیکفایتی دولتی مواجه هستند.
همچنین مانند سایر اقلیتهای اتنیکی، مقامات ایرانی به طور سیستماتیک حقوق اتنیک ترکمن در ایران را نقض می کنند. فعالان ترکمن گزارش می دهند که مقامات ایرانی در تلاش هستند تا هویت و گذشته این گروه را پاک کنند. گزارشها حاکی از آن است که دولت به زور زمینها را از ترکمنهای سنی می گیرد و زمینهای آنها را به شهرک نشینان شیعه می دهد. فعالان گزارش می دهند که در طول سالیان گذشته بسیاری از چیزهایی که در گذشته برای آنها نرمال بود، اکنون برای آنها ممنوع است، مانند ماهیگیری در دریا، و بازی سنتی ترکمنی. افرادی که این قوانین را زیر پا می گذارند دستگیر، شکنجه می شوند و به مدت دو یا سه سال بدون محاکمه یا تحقیق حبس می شوند و یا گاهی کشته می شوند.
آذربایجانیها بزرگترین اقلیت اتنیکی ایران هستند.
جمعیت آذربایجانیها در ایران می تواند حدود سه برابر جمعیت آذربایجانیهای کشور آذربایجان باشد. آذربایجانیهای هر دو سوی مرز دارای زبان و فرهنگ مشترکی هستند، اما در حالی که «آذربایجانیهای شمالی» از سال ۱۹۹۱ استقلال یافتهاند و توانستهاند از نظر فرهنگی و زبانی شکوفا شوند، «آذربایجانیهای ایران» در ۱۰۰ سال گذشته مجبور به تبعیت از سیاست فارسیسازی شدهاند که زبان و فرهنگ آنها را تهدید کرده است. آذربایجانیها گاهی چارهای جز همگون شدن(آسیمیلاسیون) ندارند. در غیر این صورت، آنها به حاشیه رانده شده و از پیشرفت اجتماعی آنها جلوگیری می کنند. کسانی که جرأت دارند علیه این سیستم صحبت کنند دستگیر و شکنجه می شوند، در زندانهای بدنام ایران مانند زندان اوین به مجازاتهای سنگین محکوم می شوند و یا گاهی کشته می شوند.
علیرغم درخواستهای مکرر فعالان حقوق آذربایجانی برای تنوع زبانی، فارسی تنها زبان آموزشی در سیستم آموزش است. مانند سایر زبانهای اقلیت، ترکی آذربایجانی در دادگاهها، اسناد ادارات دولتی و مدارس ممنوع است. حتی مغازههایی با نامهای ترکی آذربایجانی نیز اغلب مورد هدف قرار میگیرند و مجبور به «فارسی کردن» نامها میشوند.
به دلیل اینکه سیستم دادگاههای ایران فقط به زبان فارسی است، بسیاری از اعضای گروههای اقلیت به ناحق زندانی می شوند و گاهاً به خاطر جنایت هایی که مرتکب نشده اند به اعدام محکوم می شوند. سالها پیش ما پرونده سکینه آشتیانی را داشتیم که مصیبتی که سرش آمده بود و لیز خوردنش از زیر حکم مرگ با سنگسار به آزمونی موفق برای پاسخ جامعه جهانی به زنستیزی رژیم تبدیل شد.
آشتیانی، یک زن آذربایجانی که به فارسی صحبت نمیکرد یا متوجه اتهامات وارده به خوو نمیشد. او زندانی و مورد ضرب و شتم قرار گرفت، با شلاق عمومی تحقیر شد و سپس به سنگسار محکوم شد.
آذربایجانیها و سایر اقلیتهای اتنیکی همچنین در معرض نژادپرستی سیستماتیک قرار دارند. نژادپرستی در ایران نه تنها از دولت، بلکه از کل جامعه ایران سرچشمه می گیرد. این یک سیستم غیرانسانی ستمگری است که از سنین پایین شروع می شود و بر کل زندگی فرد تأثیر می گذارد. از رسانههای دولتی گرفته تا کتابهای تاریخ مدارس، دولت ایران به طور کامل وقایع را تحریف میکند و سایر اتنیکها مانند ترکها و عربها را اهریمنی جلوه میدهد و از آنها بهعنوان بیگانگانی یاد میکند که تاریخ تمدن بزرگ امپراتوری ایران را مختل کردهاند.با این حال طرد و نژادپرستی علیه اقلیتهای ایرانی تنها به مرزهای ایران محدود نمیشود. گروههای اپوزیسیون مرکزگرای ایران نیز در دایره این موضوع هستند. حتی نگرانکنندهتر این است که نژادپرستی با سطح تحصیلات فرد از بین نمیرود. نخبگان، اساتید، پزشکان و غیره همچنان این رفتار را انجام می دهند، زیرا این رفتارها برای آنها کاملا عادی و آشناست.
از آنجایی که بیش از نیمی از جمعیت ایران را گروههای اقلیت تشکیل میدهند، نژادپرستی نیاز فوری به رسیدگی دارد.
در این بخش آخر صحبتم، مایلم توجه شما را به بحران مداوم دختران جلب کنم.
همانطور که در بسیاری از کشورهای جهان نرخ ازدواج کودکان صفر است، مرکز آمار ایران به طور مداوم تعداد بالایی از ازدواجهای کودکان در ۱۰ سال گذشته را نشان می دهد. در نیمه اول سال ۲۰۲۰ رکورد تعداد ازدواجهای کودکان به ۱۶۳۸۲ رسید که بالاترین رکورد ثبت شده است. آمار ایران نشان می دهد که در هر ۲۴ ساعت یکصد ازدواج زیر ۱۵ سال در ایران ثبت می شود. ماده ۱۰۴۱ قانون مدنی ایران ازدواج دختر زیر ۱۳سال و پسر زیر ۱۵ سال را مشروط به «رعایت مصلحت به تشخیص دادگاه صالح» می کند. شرطی که به نظر می رسد تأثیر چندانی در مهار بحران مداوم ازدواج دختران قبل از رسیدن به سن قانونی نداشته است. آمار نشان می دهد که علیرغم کاهش نرخ کلی ازدواج در ایران، نرخ ازدواج کودکان افزایش یافته است. با این حال، وضعیت در استانهای مختلف بسیار متفاوت است. دادهها نشان می دهد که استانهای آذربایجان در میان استان هایی هستند که بالاترین نرخ را دارند. در صدر فهرست استان زنجان قرار دارد: از هر ۱۰۰ ازدواج ثبت شده در این استان، ۱۴مورد مربوط به عروس ۱۴ ساله یا کمتر است. بعد از استان زنجان، اردبیل و آذربایجان شرقی در رتبههای بعدی قرار دارند. این یک نقض شدید حقوق کودکان است. ما امیدواریم که توجه جامعه بین المللی را به وضعیت اسفناک این دختران جلب کنیم، با این امید که دولت ایران را متعهد به نظارت و اجرای قوانین برای پایان دادن به ازدواج کودکان و حمایت از حقوق کودکان کنیم.