لزومِ بکارگیری عنصر ملیت در آمار و سرشماریهای رسمی کشوری جهت توسعه
سرشماری و یا به عبارتی آمارگیری به منظور جمع آوری اطلاعات کمّی از ویژگی های جمعیتی جامعه برای برنامه ریزی های خرد و کلان آینده، ارزیابی روند توسعه و بهره برداری در تدوین سیاست های راهبردی و اجرایی کشور صورت میپذیرد و اطلاعات جمع آوری شده از طریق آن پس از تحلیل و بررسی های آماری در اختیار متولیان امر، قانون گذاران و مدیران بخش های مختلف کشور قرار می گیرد. بدون آمار دقیق از بخش های مختلف جامعه و ویژگی های هویتی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی مردم، برنامه ریزی، اجرایی کردن و ارزیابی روند توسعه پایدار، متوازن و فعال جامعه، امکان پذیر نیست.
در فرم های سرشماری ایران که در برگیرنده حدود ۶۰ سوال در بخش های مختلف می باشد، جای یک پرسش و آمار مهم خالی است و در طول بیش از هشتاد سال از الزامی، اجرایی و قانونی شدن سرشماری در کشور، از مساله مهمی به عمد و یا سهو، غفلت شده است.! توسعه پایدار، کارآمد، فعال، متوازن و عینی در جامعه، به عنوان هدف، مسئولیت و تکلیف اصلی حاکمیت، باید بر پایه ابزارهای درونی آن صورت پذیرد و قائم به ذات خویش باشد. زیرا توسعه ای که ریشه در خارج از جغرافیای سرزمینی، معنوی و فکری آن باشد، پیوستگی، تداوم و استقلال لازم را نخواهد داشت و نتیجه ای جز وابستگی سیاسی، اقتصادی و راهبردی برای کشور را رقم نخواهد زد.
مهمترین ویژگی درونی جغرافیای سیاسی و اجتماعی ایران چند ملیتی بودن آن است و این چند ملیتی بودن می تواند سکوی پرش و یا پاشنه آشیل آن در مسیر توسعه باشد.! و توسعه نیز بدون برنامه ریزی و برنامه ریزی بدون در دسترس بودن آمار دقیق، امکان پذیر نیست. تاکنون هیچگونه آمار دقیق از تعداد نفوس ملیت های ساکن در ایران وجود ندارد و در طول نزدیک به یک قرن از تصویب قانون سرشماری در ایران، تا کنون هیچگونه سرشماری رسمی در این خصوص انجام نشده است. و چرایی این اتفاق خود علامت سوال بزرگی است و به نظر می رسد در این مقطع زمانی و سیاسی – اجتماعی ایران و منطقه، تحقق این امر مهم، یک ضرورت راهبردی است.
۱. جنسیت، تابعیت، دین از ابعاد مختلف هویتی جمعیت هستند که در سرشماری های انجام شده، مورد پرسش و بررسی قرار گرفته اند. در کنار این مولفه های هویتی، چرا نباید مهم ترین بعد هویتی فرد که همان ملیت فرد است، در سوالات سرشماری نباشد!؟
۲. موفقیت سرشماری و آمارگیری در رسیدن به اهداف خود ، در علمی بودن، مستقل بودن از تنگ نظری های سیاسی، جناحی و امنیتی و متناسب بودن با واقعیت های روز جامعه است.
آیا سرشماری عنصر ملیت در جامعه ای چند ملیتی، چند زبانی و چند فرهنگی، یک ضرورت علمی از منظر علم آمار نیست!؟
۴. قانون اساسی ایران، در خصوص حقوق قانونی اقوام ایرانی (ملیت های ساکن در ایران ) تکالیفی را بر عهده حاکمیت و دولت ایران قرار داده است و برنامه ریزی، اجرایی کردن و موفق شدن این تکالیف، مستلزم در اختیار بودن آمار دقیق از میزان نفوس آنها و جغرافیای سکونتی آنهاست.!
۵. مرزهای سیاسی کشور، ملیت ها را به گروه های از هم جدا افتاده در دو سوی مرزها، سوی داده است لیکن در توقف، قطع و بی نیازی آنها از وابستگی ها، دلبستگی ها و ارتباطات، موفق نبوده است. تابعیت سیاسی برای هر فردی ایجاد حقوق، تکلیف و مسئولیت می نماید که رعایت حرمت آن تلاشی دو سویه را از سوی حاکمیت سیاسی و شهروندهای قانونی آن می طلبد. مدیریت اثربخش، کارآمد و ایمنِ این پراکندگی ملیتی، خواست مردمی و نیازمند اتخاذ سیاست های راهبردی، برنامه ریزی های دقیق و متناسب با واقعیت های روز جامعه است تا عنصر ملیت در شتاب بخشیدن به نقش خود در امر توسعه موفق عمل نماید و از تحمیل هزینه های سیاسی، اجتماعی و امنیتی به جامعه پیشگیری شود.
وجود آمار دقیق از ملیت های ساکن در ایران ما را در برقراری ارتباط با جهان خارج که از ملیت های یکسان برخوردار هستند و در تعریف همکاری ها و نقش آفرینی های مشترک در جهان و در کسب موفقیت، نفوذ و اعتبار سیاسی در خارج از مرزهای جغرافیایی، ما را یاری خواهد نمود. پیشنهاد می شود با توجه به اهمیت و کارکردهای این مساله، ضرورت آن و جبران غفلتهای چند دههی گذشته، در اولین سرشماری رسمی پیش روی کشور در سال ۱۴۰۵ شمسی، گزینهی ملیت در سوالات سرشماری و فرم آمارگیری وارد گردد.