لزوم گذر از مطالبات مجازی و ورود به اعتراضات خیابانی
بی مقدمه میروم سر اصل مطلب: بیشک جمهوری متعفن ظاهراً اسلامی ایران هیچ اعتنایی به مطالبات بر حق مردم آذربایجان مبنی بر نجات دریاچه ارومیه نخواهد کرد. این از بدیهیاتی است که باید قبول کرد و همچنین ساختار فکری مردم ما در مقابل این بیاعتناییها و تیشه به ریشهی ما زدنها منفعل عمل میکند و سریعتر شرایط و خفقان موجود در عرصه را میپذیرد. در پنجم شهریور قرار بر اعتراض به وضع وخیم دریاچه ارومیه شد، اما نتیجه ای حاصل نگشت. چرا که عرصه اعتراض بر معترضین از سوی قوای وحوش (جمهوری دیکتاتوری ایران نام) تنگ شد. باید جامعه تورک آذربایجان بپذیرد که نیل به هدف یک مرتبه اتفاق نمیافتد قدم اول برداشته شد همگان فهمیدند، بهتر از مردم حکومت فهمید و به رسالت خود که همان خفقان بود خوب عمل کرد.
قرار نیست با یک بار قرار گذاشتن به اعتراض در مقابل نظام شونیزم فارس به نتیجه رسید .موفقیت و نیل به هدف برداشت قدمهای کوچک ولی مستمر است. استمرار در اعتراض هرچند با تعداد اندک نتیجهای بزرگ را به همراه دارد. مثالی از فرانسه را برایتان میآوریم:هر وقت دولت فرانسه خواسته اهداف خود را با اضافه کردن تکلیف و بار سنگین به دوش مردم به پیش ببرد مردم فرانسه منفعل نبوده و با وجود تدابیر شدید امنیتی مدام در خیابانها حاضر میشوند. درست است که آنجا فرانسه و مهد آزادی هست، نسبتاً دولت و نیروهای حکومتیشان شعور دارند و با معترضین مثل این لجنزار ایراننام رفتار نمیکنند ولی شرایط سرکوب نیز به نسبت همان وضعیت در آنجا هم موجود است.
استمرار اعتراضی آنها در میادین هر شنبه لطمات دهشتناکی را برای دولت فرانسه ببار میآورد. تصور کنید نیروهای امنیتی با رسیدن روزهای هر شنبه یکی دو روز قبلتر باید آماده هر پیشامدی باشند. دولت اجباراً باید هزینههایی را صرف تجهیز، تدارکات و آماده نگه داشتن آنها کند. نیروهای امنیتی پس از گذشت ماهها و تکرار این سناریوی اعتراض، خود به صف و جمع معترضین از وضعیت اسفناک آماده باششان می پیوندند. هر هفته حکومت آماج رسانهها و انتقاداتشان میشود. حکومتهای دیگر بر این رفتار حکومت مردان فرانسوی خرده میگیرند؛ سازمانها و نهادهای بینالمللی مدام این رفتار آنها را محکوم مینماید. با پایان هر اعتراض کارکنان شهرداری ناراضی از شرایط کاریشان وضعیت موجود برای تمیزکاری از حکومت روی می گردانند. جناحهای سیاسی مقابل، حکومت را مورد حمله انتقادی خود قرار میدهند. این شرایط نتیجه را به نفع معترضین تغییر میدهد و این استمرار است که این نتیجه را همراه آورده است حال تورکهای آذربایجان نیز اگر به همین منوال عمل نمایند و روزی از هفته را بسان فرانسویها با قدمهای هر چند لرزان و تعدادی کم شروع کنند هر هفته دامنه اعتراضات گستردهتر شده و تعداد شهرها و ملتهای معترض فزونی مییابد. در این شرایط حکومت ملعون تهران چارهای جز تمکین از اراده ملت مظلوم نخواهد داشت. در این بین وجود شعارهای غیرتمند با عزت نفس برای احقاق حقوق، بالاتر از خود اعتراض است. این روزها به وفور شاهد شعارهای ذلیلانه و رذیلانه برخی از مردم غافل هستیم؛ مثل (گلین گئدک آغلایاق- اورمو گؤلون دولدوراق)! این چنین شعارهایی در شأن ملت ما نیست؛ بیشتر توهین است. با شنیدن این چنین شعارهایی مجوسان فارس و ایرانشهریها به شکستن غیرت ملت ت.رک آذربایجان بیشتر خوشحال میشوند. باید هدفمند و غرورانه شعارهای قاطع برای احقاق حقوق خود سر دهیم. شعارهایی که لرزه بر اندامشان بیندازد و ترس در دلشان ایجاد کند. استفاده از شعارهایی که در صورت عدم تحقق خواستههایمان از راه قیام و اسلحه، خواستههای خود را محقق میکنیم. این افعال زمینهی غرور و جرات را در ملت ایجاد میکند و حکومت منحوس ایران شرایط را بحرانی میبیند و از بیم طغیان قیام، منفعلانه با معترضین عمل میکند. پس لازم است که رهبران معترض شعارهایی را سر دهند که تداعی غیرت و حریت تورکی باشد.
نویسنده: حبیب ساسانیان – یاکاموز