لمپنیسم و کارکردهای آن در جامعه/سعید مینایی
هر چند لمپن در لغت، فردی بیکار، پست، چاقوکش، لات و ژنده پوش معنی میشود و در جامعه باید آن را در میان طبقات پایین شهر جستجو کرد، لیکن با توسعه علوم انسانی، رشد پیچیدگی های اجتماعی جامعه و تغییرات شگرف سیاسی و فرهنگی در گذر زمان، #لمپن و #لمپنیسم نیز دچار تغییر در معنا، تعریف و شکل شده و تنوع بسیار پیدا کرده است. به نظر میرسد برای درک بهتر و شناخت دقیق تر این مفهوم و مصادیق آن در جامعه، باید بیشتر از معنای لغوی آن، به ویژگی شناسی آن پرداخت تا در آسیب شناسی سیاسی و اجتماعی جامعه موثرتر، دقیق تر و موفق تر عمل نمود.
لمپنیسم قدمتی به اندازه تاریخ شهرنشینی و شکل گیری حاکمیت سیاسی و اجتماعی در جهان دارد! لمپن ها افرادی هستند که در هر حوزه ای که ورود کنند، در تولید کار و محتوا نقشی ندارند و بیشتر بازگو کنندهی سفارشی پیام های کارفرمایان خویش که بیشتر از میان صاحبان قدرت های رسمی و غیر رسمی جامعه هستند، می باشند، بی آنکه نگاهی اندیشه محور، اعتقادی و ایدئولوژیک به پیام ها داشته باشند و صرفا بدنبال منفعت طلبی فردی، برخورداری بیشتر اجتماعی و رشد فیزیکی در لایه های قدرت هستند. لمپن بدنبال ارزیابی تاثیرگذاری، راست آزمایی و چیستی پیام نیست و تنها بازگویی سفارشی، بلندی صدا و هیاهوی زیاد و رضایت کارفرما، برایش کافی است.!
لمپن ها در قید و بند حقیقت، قانون، اخلاقیات، ارزش های انسانی و اصول حرفه ای نیستند و تنها وابستگی به کانون های قدرت، خشونت عریان فیزیکی و کلامی و فرصت برای دیده شدن برایشان کافی است. لمپن ها وابستگی طبقاتی، فکری و عقیدتی ندارند و با هر سیستم حکومتی و ساختار فکری خود را سازگار می سازند. نگاه صاحبان قدرت به لمپن ها، صرفا ابزاری است و هیچ گاه از قربانی کردن آنها برای پیشبرد اهداف خود اِبایی ندارند و همچنین نگاه لمپن ها نیز به کارفرمایان خود، عاری از وفاداری است و تنها به دنبال مصونیت قانونی از بازخواست و مجازات هستند تا در پس پیمانکاری سیاسی و اجتماعی خود، به ناهنجاری های اخلاقی، کسب ثروت های نامشروع، تخلفات غیرقانونی و اعمال خلاف عفت و کامجویی های مقطعی خود ادامه دهند.
پوشش ظاهری، ابزارهای کاری و ادبیات گفتاری لمپن ها، متناسب با حوزه کاری و ماموریت های ابلاغی آنها متغیر است، یعنی یک لمپن سیاسی، رسانه ای، هنری، فرهنگی و یا خیابانی ممکن است با وجود اختلافات فاحش ظاهری، در باطن و محتوا شباهت های بسیاری داشته و ماموریت یکسانی در مسیرهای مختلف در پیش گرفته باشند.
عدم وابستگی طبقاتی، اجتماعی و فکری لمپن ها، شرایطی را فراهم میسازد تا از شکل و قالب و یا یک حوزه کاری مشخص به بخش های دیگر منتقل گردند زیرا از اتاق فکر و مرکز عملیاتی مشترکی هدایت می شوند، یعنی یک #لمپن_خیابانی میتواند در زمان های مشخصی در قامت یک فعال سیاسی و یا فرهنگی و یا سیاسی و یا یک مسئول نظامی و یا مدیر سازمانی فعالیت نماید اما نباید فراموش کرد که این تغییر ظاهری به معنای تغییر، تحول و یا پیشرفت، نیست بلکه این برخورداریها بر اساس میزان نزدیکی به کانون های قدرت، فرمان پذیری در ماموریت ها و توانایی های فردی احتمالی صورت میپذیرد. لمپنیسم حاصل نابودی هویت ملی، رشد ناهنجارهای اجتماعی، سقوط ارزش ها فرهنگی، قانونی و خانوادگی، سرخوردگیهای معنوی، و بی تفاوتی اجتماعی است. لمپنیسم خطری برای جامعه مدنی، جنبش های اجتماعی و اصلاحات سیاسی و فرهنگی در جامعه شناخته میشود زیرا صرفا برای ایجاد ترس و تشنج، ناامنی اجتماعی و ذهنی و ترویج جعلیات سیاسی و خرافات فرهنگی در جامعه کاربرد دارد. لمپنسیم و لمپنها همچون ویروسی، ایمنی جمعی اجتماع را تهدید میکند و هزینه های تغییرات اجتماعی، تحولات فرهنگی و اصلاحات سیاسی را بیشتر میسازد و در تاریخ معاصر بارها و بارها در مقاطع تاریخی ایفاء نقش نموده است. رشد آگاهیهای اجتماعی، تقویت شعور ملی، حاکمیت قانون، تقویت ارزش های فرهنگی و توسعه پایدار در جامعه میتواند در ایمن سازی جامعه از خطر این ویروس اجتماعی و مدیریت این جریان مخرب کمک کننده و سازنده باشد.
لمپنیسم و کارکردهای آن در جامعه