از زمان انتشار خبر مرگ قاسم سلیمانی و جلسه بلادرنگ شورای عالی امنیت ملی ایران با حضور رهبر جمهوری اسلامی اکثر مقامهای ایرانی وعده انتقام را بر عهده محور مقاومت گذاشتند.
حاتمی وزیر دفاع آن را بر عهده محور مقاومت گذاشت و دهقان مشاور عالی خامنه ای آن را نشدنی دانست چرا که هیچ کس و هیچ چیز هم وزن قاسم سلیمانی نیست.
حزب الله لبنان و حشدالشعبی و انصارالله هیچ کدام به وضوح از تصمیم برای انتقام سخن نگفته اند.
رئیس کمیته عالی انقلاب یمن، محمد علی الحوثی تاخیر ایران در واکنش به ترور سردار سلیمانی را به سود ایران ندانست چرا که ایران کشوری نیست که توانایی پاسخ نداشته باشد، وی گفته است :حوصله به خرج دادن در پاسخ، کمکی به ایران نمیکند.
این اظهارات در واقع جدا کردن راه حوثی ها از جمهوری اسلامی هم می شود برداشت شود.
علی فدوی، جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران گفت: ایران هر چه قدر که بتواند به شبهنظامیان حوثی در یمن کمک میکند، اما با توجه به محاصره یمن، “نمی شود با دست باز این کار را کرد”.
آقای فدوی در مصاحبهای با شبکه ۳ تلویزیون ایران گفت: “اگر انقلاب اسلامی میتوانست به آنجا رفت و آمد داشته باشد، فکر کنید ما میتوانستیم مثل سوریه به یمن برویم، وضعیت جنگ این طوری بود؟ این طور نبود.”
جانشین فرمانده کل سپاه در حالی میگوید ایران هر قدر بتواند از حوثیها حمایت میکند که آمریکا، عربستان و متحدانشان به شدت منتقد حمایت ایران از شبهنظامیان حوثی هستند.
اظهاراتی از این دست فرماندهان سپاه پاسداران در دو سال گذشته و حتی رهبر ایران کم نداشته اند، حتی آمریکا دو سال پیش با نمایش لاشه موشکی که آرم صنایع شهید باقری ایران (بزرگترین مجموعه ساخت سلاح وزارت دفاع ایران) را داشت، آن را موشک پرتابشده حوثیها به عربستان معرفی کرد اما آنچه که این اظهارات را اکنون مهم می کند حملات گسترده به تاسیسات نفتی آرامکو سعودی است.
در ابتدا اعلام شد حملات کار انصارالله یمن است حتی آنها قبول مسئولیت هم کردند اما بیش از حوثی ها همه انگشت اتهام را به سمت ایران نشانه رفتند.
جان بولتون مشاور امنیت ملی آمریکا گفت شواهد ادعایی نقش ایران در عملیات خرابکارانه علیه چند نفتکش در بندر فجیره امارات به سازمان ملل داده میشود. اتهامهایی علیه حوثیها نیز در همین زمینه مطرح شده است.
با متهم شدن ایران مجددا علی فدوی در عقب نشینی آشکار گفت : به دلیل “محاصره کامل” یمن، حمایت پررنگ از حوثیها برای سپاه ممکن نیست و “خودشان خودشان را اداره میکنند، جمهوری اسلامی اگرچه به تهدیدات کلامی خود ادامه می دهد اما رگه هایی از تکذیب و ترس در بعد از حملات آرامکو در سخنانشان دیده می شد.
شبهنظامیان حوثی اکنون قدرت را در صنعا، پایتخت یمن، و چند منطقه دیگر در دست دارند
عربستان سعودی به حمایت از عبدربه منصور هادی ائتلافی را علیه حوثیها وارد جنگ کرده است. این کشور حمایت ایران از حوثیها را “مداخله” در امور یمن میداند.
حوثیها نام غیررسمی گروه انصارالله یمن است که با محوریت چند روحانی شیعه زیدی در شمال یمن شکل گرفته است ، ایران اصلی ترین حامی آنها و عربستان بزرگترین دشمن آنهاست، همین مسئله باعث وقوع یک جنگ نیابتی در منطقه شده است و در واقع ایران و عربستان با واسطه گری حوثی ها به روی یکدیگر خنجر می کشند.
جنگ داخلی یمن تاکنون دهها هزار نفر کشته برجای گذاشته و این کشور فقیر را تا آستانه قحطی سوق داده است.
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران مرداد امسال ضمن حمایت از حوثیهای یمن خواستار گفتگوهای «یمنی-یمنی» برای مقابله با آنچه که «طرح تجزیه یمن» خواند، شد.
رهبر جمهوری اسلامی در نخستین دیدار خود با یک هیات بلند پایه حوثیها در تهران، «سعودیها و اماراتیها» را متهم کرد که «بدنبال تجزیه یمن هستند» و خواستار آن شد که حوثیها «با قدرت در مقابل این توطئه» بایستند و «باید از یمنِ یکپارچه، متحد و با تمامیت ارضی حمایت کرد».
حوثی ها پیشتر نیز به عربستان ، امارات و کشتی های عبوری عمدتا جزو ائتلاف عربی حملات موشکی و پهپادی نموده بودند اما در بعد از حملات آرامکو آمریکایی ها و سپس سعودی ها مستندا اعلام کردند حملات آرامکو نه از سمت جنوب – جایی که طبیعتا حوثی ها و انصارالله مستقر هستند – بلکه از سمت غرب و شمال غرب عربستان – یعنی از مسیر کویت و عراق – صورت گرفته است.
اکنون با گذشت چند ماه از حملات و مرور وقایع اگر حملات آرامکو را بار دیگر مورد نظر قرار دهیم به نظر می رسد حمله به آرامکو اگر چه با قبول مسئولیت حوثی ها مواجه شد اما به نظر می رسد حتی با اطلاع آنها هم انجام نشده است ، چرا که در بعد از آرامکو وحدت عجیب بین سپاه پاسداران و به روایتی ایران و انصارالله خدشه دار شد ، در بین حوثی ها نیز چند دستگی به وجود آمد و اطلاعات غیر رسمی هم از منابعی در نیروی قدس سپاه پاسداران رسیده است که حتی حوثی ها از ایران گلایه هم کرده اند که چگونه بعد از حملات آرامکو آنان را به درد سر انداخته اند.
به نظر می رسد «ماه عسل» ایران و انصارالله رو به پایان است و البته هر چه انصارالله از تهران دور می شود به مسقط و ریاض نزدیکتر می شود، چرا که از دو ماه پیش شیعیان حوثی یمن و دولت عربستان مذاکراتی را با میانجیگری کشور عمان آغاز کردهاند، بر اساس گزارشها، این مذاکرات به صورت ویدئو کنفرانس بین طرفین برگزار میشود.
خالد بن سلمان، معاون وزیر دفاع سعودی، نیز در زمان مذاکرات به مسقط پایتخت عمان رفت.
مهمترین فصل این گفتگوهای نیمه محرمانه آنجا بود که برایان هوک نماینده ویژه ایران در وزارتخارجه ایالات متحده خبر داد که : انصارالله به مقامهای سعودی اطمینان داده اند راهشان را از ایران جدا کرده اند.
با روشن شدن وضعیت انصارالله و ایران ، نه تنها دست اندازی و جنگ افروزی ایران لااقل در بخش عمده ای از خاورمیانه قطع می شود بلکه بزرگترین برگ برنده ایران نیز از دست می رود برگ برنده ای که ایران همواره در مقابل سعودی ها به کار می گرفت .
جمهوری اسلامی اگرچه مذاکرات حوثی ها عمانی ها را طبق سنت همیشگی اش با سکوت گذرانده اما مشخص است از این دیدارها خشمگین است و حتی در یک حرکت نمایشی در هفته های گذشته اقدام به امضای یک قرارداد رسمی تسلیحاتی بین خود و حوثی ها نمود که مشخص است علیرغم وجود محاصره یمن و تحریمهای بین المللی تسلیحاتی ایران این قرارداد فقط بر روی کاغذ خواهد ماند و فقط نمایان کننده تلاش ناراضیانی درون تهران و حوثی ها از گفتگوهای حوثی ها باکشورهایی همچون عمان و کویت است .
اکنون در هر دو فرض ایران و عربستان دست پائین ایران است :
اگر چه گفتگو میان ایران و سعودی همچنان دور از نظر نیست و حتی نشانه هایی هم از آن دیده می شود اما اکنون قطعا ایران در موضع برتر هرگز نخواهد توانست وارد این گفتگو شود چرا که سعودی ها خود توانسته اند حوثی ها را به میز مذاکره بکشانند و نیازی به نفر سومی همچون ایران نیست .
و همچنین اگر جمهوری اسلامی همچنان هم بر طبل جنگ افروزی هم بخواهد بکوبد باز کار برای او سخت است چرا که بعد از ازدست دادن حوثی ها ، به تنهایی قادر به این جنگ نخواهد بود و تجربه نشان داده نه حزب الله و نه حشدالشعبی دیگر بازوهای شبه نظامی جمهوری اسلامی هم علاقه ای به این «دردسر» ندارند.