مسلمانان چین و پراکندگی جغرافیایی آنها
ستمی که بر مسلمانان چین می رود بدون شک دل هر انسان با وجدانی را به درد می آورد و سکوت در مقابل این فاجعه انسانی به هر بهانه ای قابل توجیه نیست درد مسلمانان چین در سه سال اخیر با کودتای فتنه کرونا هراسی که توسط مشتی یهودی ماسون برده دار صورت گرفته است و احمق ها را بر سرنوشت جهانیان مسلط کرده تشدید گردیده و عرصه را بر مسلمانان چین بیش از پیش تنگ تر کرده است،
مسلمانان چین که بر طبق سرشماری سال ۱۹۳۶ میلادی بیش از ۱۰٪ جمعیت چین را شامل می شدند و اکثریت جمعیت ایالتها و استانهای سین کیانگ- اویغور،چینگهای، گانسو و نینگیسیا هویی را تا اوایل قرن بیستم را تشکیل می دادند.
با نگاهی به جداول آماری در اسلایدها که از کتاب ارزشمند «اقلیت های مسلمان در جهان امروز»از نویسنده عربستانی علی کتانی برگرفته شده است می توان به گستردگی پراکندگی مسلمانان در کشور چین در دهه های مختلف قرن بیست پی برد شواهد و قراین زیادی از قرن نوزده موجود است که نشان می دهد که نیمه شمالی چین ( خصوصأ حوزه آبریز رود هوانگهو اویغورستان و مغولستان داخلی) در گذشته سرزمینی با هویت اسلامی و تورکی و غیر چینی بوده است که با هجوم مهاجران جنوب چین که تحت حمایت قدرتهای غربی بودند ترکیب قومی و مذهبی آن مناطق دچار دگرگونی شده است.
هسته اولیه مناطق مسلمان نشین چین را چهار استان و ایالت سین کیانگ- اویغور، چینگهای ، گانسو و نینگیسیا هویی تشکیل می دهند و دو استان پرجمعیت هنان و شاآنسی در مجاورت آنها همچنین استان یونان از دیگر مراکز مسلمانان در گذشته بودند در این سه استان مسلمانان در حدود ۲۰٪ جمعیت را تشکیل می دادند( بر طبق سرشماری سال ۱۹۳۶ میلادی) ولی امروزه دولتمردان چینی مسلمانان چینی زبان را به عنوان مسلمان در آمارگیری ها قید نکرده و آنها را به عنوان هان یا چینی قید می کنند تا آمار جمعیت مسلمانان چین را کمتر از آمار واقعی آنها به جهانیان نشان دهند.
اصولأ بعد از به قدرت رسیدن مشتی متوهم کمونیست در چین که از کمونیسم فقط ضدیت با لیبرالیسم را درک می کردند و رسالت واقعی کمونیسم (عدالت گرایی و برابری طلبی) را فقط برای ویترین تبلیغات شان می خواستند آمارگیری بر اساس دین شهروندان قدغن بوده و فقط در آمارها قومیت شهروندان قید می شود در حالی که برای مسلمانان چین مذهب بخشی جدایی ناپذیر از هویت آنهاست و حفظ هویت قومی آنها بدون حفظ هویت اسلامی آنها میسر نبوده و خطر آسیمیله گی هویت قومی آنها را تهدید می کند.