مناظره اینجانب با دکتر قادر کیانی با مدیریت جناب سعید مینایی امشب، بیستم فروردین، راس ساعت 21:30الی23:00 برگزار خواهد شد.
موضوع مناظره در خصوص انقلاب مشروطیت ایران، علل و عوامل آن، آسیب شناسی و بررسی ناکامی آن انقلاب در تحقق اهداف و آرمانهایش…خواهد بود.
اشاره: برخی دوستان، نگرشی منفی نسبت به انقلاب مشروطیت دارند و معتقدند که این انقلاب، دسیسه و توطئه ایی از سوی انگلستان بوده برای تضعیف سلسله قاجاریه و در نتیجه، خارج نمودن قدرت از دست سلسله ترک قاجاری و افتادن آن به دست سلسله پهلوی…
به نظر من، این نوع نگرش، ناشی از کژفهمی و توهم توطئه و در نتیجه، حواله کردن آن رخداد عظیم به عامل بیگانه یعنی انگلستان است.
من معتقدم آن انقلاب، تلاشی مدرن و مترقی بوده برای تبدیل رعیت ایرانی به شهروند ایرانی. آن انقلاب می کوشید استبداد مطلق ایرانی را محدود کند و به زیر مهمیز قانون کشد، می خواست حاکمان خودکامه در ایالات و ولایات را که خود را مالک جان و مال و ناموس رعایا می دانستند و به احدی پاسخگو نبودند پاسخگو کند، می خواست دهها خودکامه های خونخوار و ریز و درشتی چون آصف الدوله(عامل فروش دخترکان قوچانی) را پاسخگو کند…
نمی توان به عظمت آن انقلاب و نقش پدرانمان در آن حادثه گرانسنگ پی برد مگر آنکه به اوضاع و احوال اسفناک آن دوره اشاره کرد، در اینجا تنها به دو مورد اشاره می کنم تا دوستان حدیث مفصل بخوانند از این مجمل:
ظل السلطان فرزند ناصرالدین شاه که مدت 34سال حاکم بلامنازع اصفهان بوده او در اوج اقتدارش، 17 ایالت یعنی ثلث ایران تحت فرمانش بود او قبل از مشروطیت، مثل آب خوردن آدم می کشت و اموالشان را مصادره میکرد.
«او در اصفهان، از تاجری پول زيادى قرض گرفت اما پس نداد تاجر به تهران پیش شاه رفت و شاه به ظل السلطان نوشت که پول تاجر را بدهد، تاجر بيچاره اميدوار به اصفهان برگشته دستخط شاه را به ظل السلطان داد، ظل السلطان با دیدن آن، بطور استهزا گفت: تو باید دل شجاع و بزرگى داشته باشی. به نوکرهایش گفت میخواهم دل اين شخص را ببینم. نوكرها شكم تاجر را پاره كرد و قلبش را در سينى پيش شاهزاده بردند».
و انقلاب مشروطه میخواست چنین دژخیمانی را مانع گردد!
انقلاب مشروطیت در آستانه سفر مظفرالدین شاه به فرنگ رخ داد در اوضاع ورشکسته که فقر و فلاکت بیداد می کرد گله ای از درباریان بخاطر خودشان که در رکاب بودند او را تشویق به این سفر بی حاصل کردند، سفری که برای ایران 22میلیون روبل آب خورد و چون خزانه خالی بود آنرا از روسیه وام گرفتند با بهره 5درصدی و تمامی عواید گمرکات را به عنوان وثیقه آن قرار دادند!. اما ظهیرالدوله که خود شاهزاده بوده و جزو ملتزمین شاه در این سفر بوده در خاطراتش در زمان عبور از زنجان در مورد فلاکت و بدبختی مردم که با چشم خود دیده می نویسد:
«بیچاره اهل خمسه از فقر و بدبختی غالبا سخت و بی اساتر عورت بودند آنها از توی پهن اسب، جو برچیده می خوردند و در این کار از یکدیگر سبقت می گرفتند»(خاطرات ظهیرالدوله…ص114)
و انقلاب مشروطیت می خواست بودجه کشور را تنظیم کند و شاه را ملتزم نماید تا در مقابل مخارجش، حساب پس دهد…
در مورد سوغاتی های مضحک این سفر، دوستان را حوالت می دهم به خاطرات تاج السلطنه دختر روشنفکر ناصرالدین شاه که منصفانه و با دردمندی تمام بدانها اشاره کرده است(صفحات65الی66).
هنگامیکه بدون سند و مدرک در پی دفاع همه جانبه و یا رد همه جانبه یک سلسله تاریخی برمی آییم، در اینجا دیگر شانس شناخت را برای همیشه از دست می دهیم، چون در اینجا ما از حوزه تاریخنگاری علمی خارج شده و در باتلاق حب و بغض و تعصبات دگماتیزمی گرفتار شده ایم…
در پایان قابل ذکر است که بنابر تصمیم مدیریت محترم برگزار کننده این مناظره، زبان آن ترکی خواهد بود، لذا دوستانِ علاقمند، می توانند ابتدا وارد اینستاگرام شده و از طریق پیج های آقایان جناب مینائی، مرادی مراغه ای و کیانی با آیدیهای زیر حضور به هم رسانند:
@seid_minayi
@ali_morady_maragheie
@ghader.kiyani
http://www.upsara.com/images/t948391_.jpg
علی مرادی مراغه ای