ناصرالدین شاه، آذربایجان و ترکان
سلطنت ناصر الدین شاه و صدارت امیر کبیر همزمان شروع شد. از همان اوان کار پیشرفت هایی در امور سیاسی و اقتصادی مملکت دیده شد.
شبکه تلگراف گسترش یافت ، تهران دارای نیروی پلیس مرتب شد .
خدمات شهرداری، گروه نظافت شهری ، بیمارستان ، ضرابخانه مرکزی ، سنگفرش خیابانها ، چراعهای گاز و تراموا های اسبی تاسیس شد .
تجارت برده ممنوع شد.
سیستم اداره کشور تنظیم شد .
مالکیت خصوصی محترم شمرده شد.
کشت محصولات جدید نظیر سیب زمینی تشویق شد.
مجازاتهایی نظیر زنده به گور کردن و قطع دست و پای مجرمین ممنوع شد.
یک انجمن مشورتی به نام مجلس مصلحتخانه و یک مجلس تجار در تهران و تبریز و دیگر شهر های مهم تاسیس شد.
دارالفنون تاسیس و گسترش داده شد.
اعزام دانشجو جهت یادگیری علوم جدیده ادامه یافت.
دو مدرسه نظامی، دو روزنامه رسمی یکی در باب نظامی و دیگری علمی، یک دارالترجمه و یک چاپخانه دولتی تاسیس شد ه بیش از ۱۶۰ عنوان کتاب جدید به چاپ رساند .
علاقه ناصرالدینشاه به حفظ آثار باستانی مضبوط است.
اولین سرود ملی قاجار و سلام ایران در دوره ناصرالدینشاه نوشته و اجرا شد .
ناصر الدینشاه قاجار به هنر خوشنویسى نیز علاقه فراوان داشته و آثار زیادی از وی هم در خوشنویسی و هم نقاشی بجا مانده است .
در سال ۱۲۹۳ ق ( ۱۸۷۷ ـ ۱۸۷۶ ) دارالفنون تبریز در رشته هاى طب و امور نظامى تأسیس شد.
اداره آذربایجان هر روز مشکلتر مى شد.
سابقاً براى اداره ى آذربایجان علاوه بر ولیعهد مستشارى تحت عنوان پیشکار تبریز فرستاده مى شد ولى با گذشت زمان این تدبیر نیز کارساز نشد. در تلگرافى که از صدر اعظم سپهسالار به ساعد الملک پیشکار آذربایجان تاریخ ۲۷ جمادى الثانى ۱۲۹۶ / ۱۵ ژوئن ۱۸۷۹ فرستاده شده موضوع تفویض اختیارات پیشکار به افراد بیشتر و تأسیس وزارتهاى مالیه، قشون ، خارج و عدلیه و غیره در آذربایجان پیش بینى مى شود .
صدر اعظم حتى از ناصر الدینشاه مى خواهد که آذربایجان از سایر ایالات موضوعه و ممتاز باشد و تهران به امور مالیّه و داخلى و نظامى آنجا مداخله نکند و مستشاران نظامى دول خارجى در تبریز مأموریت داشته باشند بى آنکه سیماى آنها و وزارت خارجه به کار آنها دخالتى داشته باشند.
ناصر الدینشاه از سویى خواستار رفرم ادارى و اصلاح امور مملکت و همگرایى با پیشرفت جهانى بود و از سویى مانع آزادى مردم مى شد. معیرالممالک نقل می کند: که وی خواستار اعطای آزادی و مشروطیت به مردم بود « ولی دادن آزادی به مردم نادان و بی سواد و رها ساختن عنان اراذل و اوباش تیغ در کف زنگی مست نهادن است و آرامش و امنیت کشور را به خطر انداختن .» و معتقد بود « روزی که تشخیص دهم مردم شایستگی داشتن حکومت مشروطه و لیاقت استفاده از آزادی را دارند اگر لازم شود از تاج و تخت نیز می گذرم و مشروطه را به آنان ارزانی می دارم».
با ورود پیانو به ایران در سال ۱۲۸۱، فاطمه خانم عصمت الدوله، دومین دختر ناصرالدین شاه، اولین زن ایرانی بود که نواختن پیانو را فرا گرفت.
علیرغم تلاش ناصرالدینشاه به رفرم در امور مملکتى ، اصلاح مملکت به تمام معنى میسر نشد و تلاشهاى وى با ترور وى در شاه عبدالعظیم توسط یکى از شاگردان سید جمال الدین اسدآبادى ترک تبار به نام میرزا آقاخان کرمانى نافرجام ماند و فرزندش مظفرالدین میرزا از تبریز عازم تهران شد تا تاج و تخت قاجاریه را تصاحب کند.
معیرالممالک معتقد بود خیالات وی در خلیفه شدن برای جهان اسلام و دارالخلافه خواندن تهران سبب شد تا دولت عثمانی برای قتل وی دسیسه کند.
دکتر توحید ملک زاده ۲۶ تیر ۱۳۹۷