نرخ منفی رشد جمعیت در شهرهای آذربایجان ایران، تهدیدی استراتژیک/سعید مینایی
به استناد آمارهای رسمی مراجع ذیصلاح کشور، نرخ رشد جمعیت در اکثریت شهرهای آذربایجان ایران، منفی و کاهشی است و در بسیاری از موارد پایین تر از میانگین کشوری و سطح جانشینی است. هر چند این رشد منفی یک چالش و مشکل حاد کشوری میباشد و ایران به سرعت به سمت سونامی سالمندی می رود ولی این مشکل در آذربایجان ایران، بحرانی مضاعف است و در واقع تهدیدی راهبردی و کلان در پیش روی آینده سیاسی – اجتماعی آن است.! رشد جمعیت برآیندی از رشد نرخ باوری و فرزندآوری، نرخ مهاجرت فرستی، نرخ مهاجرت پذیری، میران مرگ و میر و میزان طلاق و ازدواج است.
کاهش نرخ باوری و فرزندآوری درمیان زنان در شهرهای آذربایجان ایران، به دلایل مختلف فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، پزشکی و روانی یک حقیقت تلخ است که روز به روز روند نزولی آن شتاب بیشتری می گیرد. فرزندآوری در میان تورکان همواره در تاریخ یک ارزش فرهنگی و یک ضرورت اجتماعی بوده و نرخ باروری و فرزندآوری در میان آنان همواره بالاتر از میانگین جهانی بوده است که ضرورت دارد دلایل این کاهش نگران کننده بصورت مسئولانه و عالمانه بررسی شود. آذربایجان همواره تاریخ به دلایل غنی بودن از منابع خدادادی، آب فراوان، زمین های حاصل خیز، هوای مناسب و جذابیتهای صنعتی و بازرگانی، از مقصدهای مهم مهاجرت و لشکرکشی ها بوده است لیکن در یک قرن اخیر شهرهای آذربایجان شاهد نزولی بودن منحنی مهاجرت پذیری در مقایسه با مهاجرت فرستی بوده است و روز به روز این کاهش شدت بیشتری پیدا کرده بطوریکه مرز بحران را رد کرده است.!
محرومیت های اجتماعی و اقتصادی، محدودیت های سیاسی، کند بودن روند توسعه، نبود عدالت در توزیع امکانات، فرصت ها و برخورداری ها و آسیمیلاسیون فرهنگی را از دلایل اصلی تمایل به مهاجرت به شهرهای دیگر توسط تورک های ایران می توان عنوان کرد. در تمکیل این پروسه فاجعه وار باید به افزایش میزان مرگ و میر در اثر حوادث حین کار، تصادفات رانندگی، بیماری های مختلف و صعب العلاج از جمله سرطان، کمبود امکانات بهداشتی و درمانی و بحران های زیست محیطی و حوادث طبیعی نیز اشاره کرد که در کنار اثرگذاری منفی بر رشد جمعیت، از میزان جمعیت فعال جامعه و سرمایه های اجتماعی آن نیز می کاهد.
مساله مهم دیگر افزایش نگران کننده میزان طلاق و کاهش میزان ازدواج در جامعه ماست. در طول تاریخ و حتی در زمان های نه چندان دور، طلاق در جامعه تورکان امری بسیار مذموم، نهی شده و منفی شمرده میشد
و تشویق به ازدواج و شایسته گزینی امری مقدس و یک ارزش اجتماعی مورد پسندِ عموم بوده است که اینک به نظر میرسد به دلایل مختلف از جمله اعتیاد، تغییر اولویت های فرهنگی و اجتماعی، مشکلات اقتصادی، نبود فرصت های مناسب اشتغال و تغییر اولویتهای زندگی و بحرانهای آموزشی و پرورشی و سیاست های غیر کارشناسی و تبلیغاتی حاکمیتی و برنامه ریزی های غلط، در حوزه ازدواج و طلاق نیز مرزهای بحران را رد کرده ایم. مشوق های اقتصادی اتخاذ شده در جامعه ما و با هدف تشویق به ازدواج و فرزندآوری، اثربخشی و کارآمدی لازم را ندارند زیرا متناسب با نیازها و دارای پشتوانه کارشناسی نیستند و بیشتر جنبه تبلیغاتی دارند.! به طور مثال می توان گفت که مهمترین مشوق اقتصادی در این حوزه، ارائهی تسهیلات بانکی است که خود در عمل مشکلی بر مشکلات جوانان می افزاید.!
به نظر می رسد اگر بجای ارائه تسهیلات بانکی به جوانان، سرمایه های مالی و اعتباری کشور صرف تولید شغل و ایجاد درآمد پایدار برای جوانان شود، اثربخشی و کارآمدی مشوق ها بیشتر خواهد بود زیرا جوانی که خود شغل پایدار و درآمد ثابت داشته باشد، در فرصتی مناسب هم ازدواج خواهد کرد و هم برای خود مسکن خواهد ساخت.! یکی دیگر از دلایل موفق نبودن سیاست های رشد جمعیت، تاکید بر ابعاد اقتصادی آن و غافل شدن از دلایل فرهنگی و اجتماعی آن است. در جامعه ای که ازدواج و فرزندآوری به عنوان یک ارزش اجتماعی و لذت معنوی شناخته نشود، مشوق های اقتصادی، آب در هاون کوبیدن خواهد بود.! اگر کاهش نرخ رشد جمعیت در آذربایجان به روال فعلی ادامه پیدا کند، در چند دههی آینده بسیاری از شهرهای ما خالی از سکنه خواهد شد و تورکان اکثریت قومی را در جغرافیای سیاسی ایران از دست خواهند داد. بحران کاهش نرخ فرزندآوری و رشد جمعیت در آذربایجان، در کنار محرومیت از حقوق ائتنیکی و ملی، خشک شدن دریاچه اورمیه، توسعه نیافتگی فعال و پایدار و ورشکستگی آبی، از تهدید های استراتژیک پیش روی تورکانِ ایران است. آن هم تهدیدی بسیار جدی و نزدیک.