نقض زبان مادری کودکان؛ نوعی کودکآزاری سیستماتیک است
«رضایت به نقض زبان مادری کودکان، نوعی کودکآزاری سیستماتیک است»
یکی از مؤلفههای مهم حقوق بشر، رفع آزار از شهروندان – چه به طور سیستماتیک و چه جز آن- است که ممکن است از ناحیۀ خود شهروندان نسبت به یکدیگر و یا دولتها نسبت به شهروندان اعمال شود.
از مظاهر بارز و البته بسیار حساس شهروندآزاری، آزار کودکان است که بنا به آسیبپذیری بسیار آنان در برابر این آزارها، حمایت نهادینه شدۀ دولتی و غیر دولتی از آنها ضرورت دارد.
صرفنظر از خشونت علیه کودکان، وادار کردن و اجبار آنان به تکلم و یا تحصیل به زبان غیر مادری، که بنا به آرای روانشناسان متضمن رنجها و آزارهای روحی بسیاری برای کودکان است؛ از مصادیق بارز کودکآزاری سیستماتیک به شمار میرود. بررسیها و مطالعات روانشناختی میدانی نشان میدهد که تحصیل به زبان غیر مادری در نواحی غیر فارس کشور، از علل عمده افت تحصیلی و حتی ترک تحصیل در میان کودکان بوده است.
برخی منشورهای بینالمللی هم از تحصیل کودکان به زبان مادری خودشان، به مثابۀ یک «حق بشری» یاد کرده است که دولتهای عضو سازمان ملل باید آنها را محترم بشمارند.
آشکارا معلوم است که کودکان غیر فارس ایران، برای یادگیری متون درسی به زبان غیر مادری ناچارند چه آزارهای روحی ناخواستهای را تحمل کنند که نوعی نقض حقوق انسانی آنان محسوب میشود. همچنین روشن میشود که یادگیری آنان به زبان مادری، چقدر برایشان راحت و بدون آزار است.
موازین اخلاقی و انسانی و همچنین منطق حکم میکنند که باید از تحمیل آزارهای بیمورد به انسانها، مخصوصاً کودکان اجتناب شود تا برای همه شهروندان کشور وسایل ترقی فکری و فرهنگی در سطح برابر فراهم شود.
یک کودک تُرک حتماً از خود خواهد پرسید که به چه دلیلی یک کودک فارس حق دارد متون درسی خود را به زبان مادری خودش بخواند و آن را به راحتی درک کند، اما آنها از همین حقوق انسانی بیبهره باشند و در این راه سختیهای بسیار و حتی تحقیرهای زبانی و نژادی فراوانی را به جان بخرند، زیرا هیچگاه نمیتوانند به راحتی یک کودک فارس، فارسی بخوانند، فارسی بنویسند و فارسی را درک کنند؟!
از افراد پانفارسیست که مخالفان اصلی تحصیل کودکان به زبان مادری هستند، باید پرسید آیا وجدانشان در برابر این آزاری که بر کودکان غیر فارس کشور روا میدانند، راحت و آسوده است؟!
آنان وقتی ستم و آزار بر ضد ضعیفترین بخش جامعه را- که کودکان باشند، مورد تأیید قرار میدهند و آن را لازم میشمرند، به چه دلیل از کوروش روایتی به مثابۀ بنیانگذار حقوق بشر ارائه می دهند؟!
محمد حکیمپور