«نگاهی به وضعیت اجتماعی آذربایجان»
چرا افراد نالایق مدیران کشور میشوند!؟
مرحوم خسرو روزبه در کتاب اطاعت کورکورانه نوشته است:«وقتیکه رضاشاه توسط کودتای فراماسونرها به قدرت رسید نتوانست به تمرکز قدرت در تهران و یا تحکیم دیکتاتوری در راستای عمل به تعهدات خود نسبت به قرارداد ۱۹۱۹ عمل نماید. به استادش “اردشیر جی” گراندلژ فراماسونری و از پان فارسهای هندوستان پناه برد. اردشیر جی به او توصیه کرد؛ افراد پست و نالایق را بر پستهای کلیدی، حساس و مدیریتی بگذار تا روشنفکران و اهل قلم توسط آنها از میدان سیاست رانده شوند؛ آن وقت شما می توانی از دست رسانههای داخلی و آزادیخواهان اجتماعی خلاص شوی»!
حال سخن به درازا کشید. با حضور در ادارات کلیدی و رو در رو شدن با مدیران رده بالا، آدم متوجه عمق فاجعه میشود. بعنوان مثال وقتی جهت مجوز اعتراض به خشکاندن دریاچه اورمیه و آلودگی رود آراز به فرمانداری اردبیل مراجعه کردیم یکی از معاونین فرماندار اصلا نمیدانست آراز یا ارس رودخانه است یا اسم چه چیزی است! یا در فضای مجازی سخنان فرمانده لشگر آشورا را نگاه میکنی، میگوید:« ترکیه عامل خشکیدن دریاچه اورمیه شده است»!!! و یا…
نباید فراموش کرد که، چنین مسئولان سیاسی، اقتصادی، نظامی،.. همه از یک ارگان نظامی سیاسی مدرک گرفته؛ منسوب به پستهای کلیدی شده اند. در حالیکه یا بیسواد هستند یا نگاهشان مغرضانه است. مثلاً معاونت آقای فرماندار شاید غیر بومی و بی سواد باشد. ولی این دلیل نمیشود که مسئول رده بالای یک استان باشی و رود خانه مرزی استانی که در آن بعنوان معاونت فرمانداری گزینش شده ای را نشناسی! یا اینکه با وجود این همه اعتراضات رسانه ای مبنی بر آلودگی رودخانه و خطرات جانی آن بر مردم منطقه ای که یکی از مدیران زیربط شما هستی؛ بی توجه و لاقید باشی! اینها نه تنها بخشودنی نیستند بلکه لازمه محاکمه و جزا نیز میباشند. اما فرمانده لشگر حتما میداند که سرچشمه رودخانه های اطراف دریاچه اورمو همه در داخل آذربایجان است؛ او فقط ایده آنتی تورک و آنتی اسلامی خودش را به نمایش میگذارد! هر چند که خودش شاید تورکزاده باشد! برای مانقورتها مسئله ملی-هویتی ارزشی ندارد! آیا با چنین مدیریتی میتوان فکر کرد که سرنوشت یک کشور بهتر از این باشد؟! چنانچه وضعیت جاده های استان را اگر توصیف کنیم در برخی موارد بجز قتل گاه هیچ نامی نمی توان بر آنها گذاشت! زیرا در حالت کاملا غیر کارشناسانه و غیر استاندارد ساخته شده اند! در اوتوبانها و گذرگاهها بجای ساخت زیر گذر، رو گذر، کنار گذر… سرعت گیرهارا گذاشتند! در حالی که سرعت گیر برای هر راننده ایی یک توهین آشکار است! یعنی خطاب به راننده:«ای کسی که پشت فرمان نشسته ای، چون راه رفتن قانونی را نمی فهمی ما اجباراً جلو تو دیوار کشیدیم»!
سیستم آنتی تورک و آنتی اسلام پان ایرانیست چنان بلایی بر سر وضعیت اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، غذایی و ائکوسیستم آذربایجان آوردند که هر خانواده با یک مریض سرطانی، هوا و آب آلوده غیر بهداشتی مواجه شده اند. گویا ملت آذربایجان در معرض نسل کشی خاموش و سیستماتیک قرار گرفته است! با نگاه به این روند سالهای سال طول میکشد تا این ملت بخود آید و طبیعت نگون بخت خودش را بازسازی نماید به شرطی که چنگالهای خونین پان ایرانیست ضد آذربایجان از این دیار مظلوم قطع شود. چنانکه با از بین بردن سیستماتیک هویت، اعتقادات و تحمیل تورم لجام گسیخته اخلاق و شعور اجتماعی را نیز از بین برده اند. امروز تحت تاثیر تضییقات سیستم حکومتی آنتی تورک، جامعه بهشت گونه آذربایجان دچار کم آبی، سیستم غذایی آلوده، سیستم حمل و نقل آشفته، سیستم جاده های غیر استاندارد، سیستم آموزشی غلط و تحمیلی، سیستم اداری بدون ضوابط، سیستم قضایی نظامی، سیستم روابط مدیریتی گزینشی و تحت روابط ناعادلانه، سیستم مدرک دهی پولی و بی محتوا؛ تحکیم بیسوادی مدرکدار… دچار شده است. در این راستا اگر آگاهان مستقل به حرکت نیایند؛ در زمانی نه چندان دور نامی از آذربایجانی و ملت تورک در کشوری که نامش را ایران گذاشتند نخواهد ماند. آن وقت مانقورتهای نوکر صفت نیز چون دستمال کاغذی کثیف شده از درگاه پان ایرانیست به زباله دانی انداخته خواهند شد. این اصلی است انکار ناپذیر.
عقیل آذردخت (اردبیل-موللاباشی)