والله این مردم جن دارند!
اخیرا برخی از گروههای فرهنگی، ورزشی و هنری ، سیاسی… به هشتک «من وکالت میدهم» پیوسته و به شاهزاده پهلوی وکالت داده اند که آنانرا به رستگاری هدایت کند…! این مرا برد به یکصد سال پیش یعنی 9 آبان 1304 که رضاخان میخواست با گذراندن ماده واحده در مجلس، انقراض قاجاريه و ظهور پهلوی را رقم بزند که البته، فرماندهان لشکری، مدام از ایالتها و ولایتها بنام مردم، تلگراف به مرکز می فرستادند و خواهان لغو قاجار و سپردن امور به رضاخان میشدند…
والله این مردم جن دارند! مخبرالسلطنه مینویسد که« سيدابوطالب جن ميگرفت و پيش زنها احترامى داشت روزى باتفاق ظهيرالدوله بديدنش رفتيم، وارد که شديم ابدا اعتنا و خوش باشى نكرد، متوجه زنى بود كه آمده بود آقا جن اش را بگيرند، تا چند نوبت دست در سينۀ آن زن كرد و گفت جن تو خيلى حرامزاده است در ميرود، تا آخر، جن را از بغل آن زن گرفت در شيشه اى كرد، درش را محكم بست، آن زن يك اشرفى روى آستانه گذارد و رفت، آنگاه آقا رو به ما كرد، برخاست تواضع كرد و سفارش شربت و شيرينى داد. ظهيرالدوله گفت اين ديگر چه بازى است؟
گفت: «اين مردم جن دارند بعضى را شما ميگيريد بعضى را هم من، پس بگذارم همۀ جنها را شما بگيريد؟»
(خاطرات و خطرات…ص۸۸)
خانم یاسمین پهلوی ، همسر شاهزاده رضا پهلوی نیز در صفحه اینستاگرامش شعار داد که:
«مرگ بر سه فاسد ملا، چپی، مجاهد»
آدم از این ملکه مادر! تعجب می کند که یکصدسال پیش که 90 درصد ایرانیان بیسواد بودند که پدربزرگش رضاشاه قزاق بود، که اروپا ندیده بود، که از پادگان آمده بود، اما حداقل در ابتدای کار دم از جلب و تحبیب می زد و تنها پس از کسب قدرت، مشت بر دهنها زد و دندان روزنامه نگاران را شکست… اما این عروس او یعنی ملکه یاسمین در همان ابتدا شعار مرگ می دهد کسی که نزدیک به نیم قرن زیستن در اروپا، مهد دمکراسی و پلورالیسم... از همان ابتدا از مرگ سخن می گوید که گویی زندگی در مهد دمکراسی و فضای پلورالیزم، کوچک ترین تاثیری در ملکه نگذاشته که مثلا باید سمبل وحدت باشد و ادای مادر آحاد مختلف مردم ایران و…!
رضاشاه در اواخر کارش و پس از رسیدن به پشت بام، مخالفان را قلع و قمع میکرد که وقتی به او خبر می دادند که فلانی در زندان زنده است نهیب می زد که «مگر ده سال کافی برای مردن او نیست؟ مگر مهمانخانه ساخته ام» اما یاسمین خانم از همان اول کار، با شداد و غلاظ، دم از مرگ و تصفیه می زند! هنوز یک پیاله آب ندیده آماده شنا میگردد…! و وقتی آدم این شعار او را با پدربزرگش در ابتدای کارشان مقایسه می کند یاد این مثل ترکی می افتد که بابا: «پوخا گؤره تزه ک…!»
به نظر می رسد که از آن طایفه قجری حداقل یک عباس میرزا در آمد که پس از 30 سال مبارزه با روسها و شکست، از غیرتِ آن شکست آرزوی مرگ کند و دق کند، اما از این طایفه پهلوی نه تنها کسی درنیامد و خُردک شرری بجای نماند بلکه مصداق کامل سخن «تاليران» در انقلاب فرانسه شده اند که در خطاب به بازگشت اشراف فرارى كه خواهانِ امتيازات قبل از انقلاب بودند گفته بود: «آنها نه فقط چيزى نياموخته اند بلكه همه چيز را نيز فراموش كرده اند!»…
امروزه هیچ چیز غم انگیزتر از حال و روز فرزندانِ ایران نیست، فرزندانی که پدرانشان در 120سال پیش، میخواستند با انقلاب مشروطیت، طرحی نو در اندازند، قدرت را از عرش بر فرش کشیده و پاسخگو کنند اما امروزه در دنیای مک لوهان در این زمستان پر ملال، چنین به حضیض افتاده اند که حال و روزشان کم کم شبیه احوالِ مردم طوس میگردد در نامه تضرع آميز غزالی به سلطان سنجر…!
این مردم، همیشه خوب شتر را به پشت بام می برد، اما فقط نمی تواند آنرا پایین بیاورد!
و مشکل اصلی همین هست، چون تاریخ ایران نشان داده که طرف از طرق مختلف مثلا «وکالت دادن»، از طریق ماده واحده و از طریق نردبان رای و صندوق که به پشت بام می رسد دیگر نمی خواهد پایین بیاید! حتی با آن نردبانی که بالا رفته، نردبان را نیز با خود به پشت بام می کشد و آنقدر در آن بالا می ماند و از فساد سنگین میگردد که سرانجام سقفِ خانه بر سر صاحبان اش آوار میگردد!
✅عروس رضاخان(ملکه یاسمین)، هنوز خرش از پل نگذشته و به پشت بام نرسیده و از سیم خاردار کاملا رد نشده، خوب ماهیت و منویات خود و شوهرش را هویدا می کند!…
علی مرادی مراغهای