واژگان ترکی در شاهنامه فردوسی،جشن آهن و ترکان عراق/پرویز شاهمرسی
طبق پژوهش آقای سجاد آیدنلو تعداد 10 واژه اصیل ترکی در شاهنامه فردوسی موجود است. این واژه ها عبارتند از:
1- بگماز. 2- تاراج. 3- ترک. 4- تگین. 5- چالش. 6- خدنگ. 7- خاقان. 8- طغرل. 9- قربان. 10- منجوق.
اگرچه تعداد این واژگان نسبت به کل متن شاهنامه اندک هستند ولی میزان تکرار برخی از آنها مانند تاراج و خدنگ که حدود 50 بار در شاهنامه ذکر شده اند نشان می دهد که اولاً عمر حضور این واژگان در زبان مردم خراسان طولانی بوده و ثانیاً تاریخ ارتباط و تعامل زبانهای ترکی و فارسی به دورانی پیش از سروده شدن شاهنامه باز می گردد. همچنانکه واژگان دیگری نیز در شعر شاعرانی مانند بوشکو بلخی و بندار رازی و … به چشم می خورند.
ترکان عراق
ترکان عراق که به خودشان ترکمن یا ترکمان می گویند، بین نیم تا یک میلیون نفرهستند و به لهجه ترکی آذربایجانی سخن می گویند. در شمال عراق از شهر «تل عفر» تا قصبة «بدره» در جنوب شرقی عراق در 16 شهر، قصبه و صدها روستا سکونت دارند. شهر کرکوک مرکز ترکان عراق است و به همین جهت نیز لهجه ترکان عراق را لهجه ترکی کرکوک نیز می گویند. تل عفر، اربیل، آلتین کوپرو، کرکوک، داکوک، کیفری، مندلی، قارانیه و خانقین مهمترین شهرهای ترکان عراق است. در استان موصل نیز عده زیادی از ترکان زندگی می کنند. شعر و ادب در میان ترکان عراق، بستگی فراوانی با ترکان آذربایجان دارد. محمد فضولی، احمد جلایری، روحی بغدادی، بدری و نورس قدیم مهمترین شاعران ترکی عراقی هستند. محمد فضولی نقشی عظیم در رستاخیز ادبی و زبانی لهجه ترکی آذربایجانی دارد.
«دمیر بایرامی» (جشن آهن)
ترکان از نخستین اقوامی هستند که آهنگری آموختند. در همه لایه های تاریخ ترکان باستان، نشانه هایی از این قابلیت دیده می شود. آهنگران افرادی محترم در میان ترکان و سپس مغولان بودند. ترکان اوغوز به مناسبت بزرگداشت خروج از «ارکنه قون» همواره یک روز از سال را به عنوان «دمیربایرامی» جشن می گرفتند. آغاز این جشن چنین بود که تکه ای آهن گداخته را روی سندان طلایی می گذاردند. خاقان ترک با یک چکش طلایی بر آن می کوبید و کار آهنگران را تقلید می کرد. با این اقدام بزم و طرب آغاز می شد. حتی ایلچیان کشورهای بیگانه نیز در هنگام ورود به سرزمین ترکان، باید در منطقة مرزی، با چکش بر آهن می کوبیدند. بدین ترتیب تشریفات ورود آنها آغاز می شد.