ایجاد دولت صفوی در ایران به رهبری یک رزمجوی سیزده ساله ، یک برنامه اروپایی بود/محمد حکیمپور
تأسیس حکومت صفوی به رهبری یک رزمجوی سیزده ساله به نام «اسماعیل صفوی»، برنامه ای انگلیسی/غربی/مسیحی برای مشغول کردن امپراتوری ترک عثمانی با همسایه شرقی با هدف رهاسازی اروپا از چنگال «سلطان سلیم» امپراتور عثمانی بود که بزرگترین نیروی نظامی و سیاسی قرن هفدهم بود و بخش مهمی از جنوب و جنوب شرقی اروپا را هم تسخیر کرده و حتی تا مرکز و قلب اروپا پیش رفته بود. وین پایتخت اتریش هم دو سالی بود که در محاصره ترکان عثمانی بود.
شاه اسماعیل در واقع عامل انگلیسی ها برای مهار پیشروی عثمانی ها در جبهه های غرب عثمانی (جبهه اروپا) بود، آن هم با مشغول کردن عثمانی در جبهه شرق و چالدران با تشدید اختلافات و تفرقه مذهبی! این است که حکومت صفوی که خودشان ترک بودند، برای تمایز بیشترشان از عثمانی ها باید روی زبان فارسی تمرکز می کردند و نیز با اینکه خود خاندان صفوی و من جمله شیخ صفی سنی شافعی بودند، باید روی مذهب تشیع افراطی و غالی علیاللهی تمرکز و تأکید می کردند، آن هم از سوی شاه اسماعیلی که مادرش یک مسیحی متعصب بود و گفتهاند در تربیت مسیحی اسماعیل هم خیلی مُصرّ بود. نام مادر اسماعیل هم مارتا بود.
یک نکته جالب و مهم دیگر این است که صفویها به ضرب شمشیر و خشونت کوبنده خود، اکثریت مذهبی مردم ایران را که سنی بودند، با اقلیت شیعی آن جابجا کردند و اکثریت قومی آن را هم که ترک بودند، مغلوب اقلیت فارس کردند و این هر دو با هدف تضعیف دولت نیرومند عثمانی و قرار دادن جامعه ایران فارس و شیعی در برابر جامعه ترک و سنی عثمانی بود!
علت این نیز که امروزه پان فارس ها طرفدار صفوی ها هستند، نه این است که صفوی ها ترک بودند، بلکه این است که صفوی ها جنگی صد و پنجاه ساله با ترکان را راه انداختند، به عناصر فارس در ایران مجال نفوذ در قدرت سیاسی را دادند و به گسترش زبان فارسی و تضعیف زبان ترکی پرداختند. صفوی ها در حالی که هیچ تلاشی برای گسترش زبان ترکی نداشتند، بالعکس زبان فارسی را به اوج توسعه و شکوه آن رساندند، به طوری که با وجود ترک بودن خودشان و قاطبه کارمندان دیوانی، در اسناد حکومتی و دیوانی، زبان فارسی را زبان رسمی تعیین کرده بودند، آنها حتی در شبه قاره هند هم مشغول گسترش زبان فارسی بودند!
شاه عباس صفوی و دیگر شاهان صفوی در حالی که سنیهای مسلمان را قصابی می کردند و کافر می شمردند، ارامنه جلفا را از جلفای آذربایجان به پایتخت شان اصفهان بردند و مورد احترام قرار دادند و برادران شرلی انگلیسی هم شده بودند برادران مادرزاد شاه صفوی و در واقع همه کاره کشور آنها بودند و شاه مجری برنامه های آنها بود!
صفویها اگر چه روایتی افراطی و سکتاریستی از تشیع را از دل تاریخ و قلب جغرافیا برکشیدند و در مواجهه با ترکان سنی عثمانی آن را راهنمای عمل خود قرار دادند، لیکن مخترع تشیع نبودند و تشیع از قرن چهارم و پنجم هجری به مثابه یک مذهب توسط علمای جاهل و گمراهی چون کلینی و شیخ صدوق و ابن باویه و شیخ طوسی و سید مرتضی ساخته و پرداخته شده بود و ادعای رییس مذهب شیعه بودن امام علی و حتی امام صادق هم یک دروغ تاریخی متواتر بیش نبود..
غربیها و انگلیسیها در واقع بعدها از ظرفیت روحانیت شیعی فقط برای مهار عثمانیها استفاده کردند، البته در کنار قزلباشان که قبل از پیوستن به صفویها، اپوزیسیون عثمانی در آناتولی بودند و انگلیسیها توانستند با تجهیز آنان و بیرون آوردن آنها از داخل امپراتوری عثمانی، قزلباشان را مأمور به قدرت رساندن شاه اسماعیل در ایران کنند. قزلباشان در واقع ستون پنجم انگلیسی ها در داخل عثمانی بودند که البته به خاطر تضادهای مذهبی با عثمانی های سنی، ترجیح داده بودند در کنار مسیحیها قرار بگیرند و البته پاپ و مسیحیها نیز در تحریک آنها علیه عثمانیها کوشا بودند تا بلکه از درون جامعه عثمانی به آن ضربه بزنند.