سابقه تشکیل قهوهخانه در ایران، به دوره سلطنت طهماسب اول صفوی برمیگردد نخستین بار نیز، در پایتخت آن برهه زمانی صفویان یعنی قزوین برپا گردید. این نهاد، از خارج مرزها وارد ایران شده و به تدریج با آداب و سنن ایرانی عجین گردید. نخستین بار، دو برادر آلمانی که برای آموزش ارتش به ایران آمده بودند، این نهاد را افتتاح کرده و در آن قهوه فروختند.
بعد از ورود چای به ایران و نحوه کشت و برداشت چای، چای در قهوه خانه ها جای قهوه را گرفت ولی نام قهوه خانه برای همیشه ماندگار شد. نهاد قهوهخانه در مواقع حسّاس، نقشهای برجستهای در تاریخ معاصر ایران ایفا کرد. چنانکه فریدون آدمیت، قهوهخانهها را به عنوان یکی از کانونهای تجمّع مردم در زمان مشروطه عنوان نموده است. ادوارد براون نیز نوشته است که در بسیاری از قهوهخانهها، نقالان حرفهای به جای نقل داستانهای اساطیری شاهنامه، مشغول محظوظ کردن مستمعین با اخبار سیاسی هستند.
البته این وجهه ی مثبت قهوه خانه ها یعنی تبادل فکر و بحث های سیاسی به مذاق پهلوی خوش نیامد و بنابر اظهاری رژیم پهلوی برای تهی کردن آن، از وجهه مثبت به عنوان یک پایگاه مخالفت با ساختار سیاسی وقت، در سوق دادن آن به سوی ابتذال نقش مهمی داشت.
دومین عامل کم رونق شدن قهوه خانه ها به این علت بود که چون قهوه خانه ها که در یک دوره زمانی، تقریبا طولانی، بار وسایل ارتباط جمعی همچون رادیو و تلویزیون را به دوش میکشید، با دگرگونیهای ایجاد شده، سراشیب انحطاط را پیمود و به دنبال آن، هنرها، نمایشها و بازیهای قهوهخانهای نیز روبه زوال رفت.
به شخصه هیچ وقت تجربه ی نشستن در قهوه خانه هایی به سبک و سیاق قدیمی را نداشتم تا اینکه افتتاح کافکافه در اورمیه این امکان را برایم فراهم کرد و باعث شد این حس را تجربه کنم. محیطی بسیار زیبا که می طلبد چند ساعتی به دور از دغدغه های روزمرگی برای بحث و تبادل افکار و خواندن شعر همراه با چای وقت صرف کرد.
محراب مقصودزاده