تقریبا همزمان با آغاز حمله روسیه به اوکراین الهام علی اوف رئیس جمهور آذربایجان به روسیه سفر و امضای تفاهمنامه ۴۲ ماده ای خروجی اولیه از این نشست رهبران سیاسی دو کشور انتشار یافت.
متعاقبا شاهد تحلیل های متعدد و متفاوت بودیم که بیشتر در دو حوزه حالت نموداری داشت:
_اظهار نگرانی
که طیف طرفدار این مورد بیشتر وانمود می کردند با امضای این قرارداد آذربایجان عملا تحت قیمومیت روسیه قرار می گیرد و الباقی وااسفاسرایی ها و بعضا محکوم کردن ها….
_ابتکار سیاسی الهام علی اوف
نویسندگان حرکت ملی آذربایجان جنوبی و ۴۰ میلیون تورک ایرانی با انتشار یادداشت های متعدد از این قرار داد با عنوان “شاهکار سیاسی الهام علی اوف” یاد و عنوان می کردند.
طبیعی است ما از مکالمه رهبران این کشورها در پشت درهای بسته خبر نداریم اما سه هفته بعد از این سفر الهام علی اوف می توانیم نتایج میدانی آن را در منطقه به شرح زیر مورد ارزیابی قرار دهیم و بعد بر مبنای این تجربیات عینی قضاوت بکنیم:
۱_ روسیه در باتلاق اوکراین زمینگیر شده و عملا در شرایط آچمز آنهم در مقابل دیدگان نزدیک به ۸ میلیارد جمعیت جهان قرار گرفته است پوتین نمی تواند به خاطر ابهت تاریخی امپراطوری روسیه فرمان عقب نشینی دهد و نه بخاطر بدنه علیل، پوسیده و پوشالی ارتشی که دارد می تواند پیشرفتی در جبهه اوکراین داشته باشد و سربازانش بخاطر یک وعده غذا در حال دزدی از مرغ و تخم مرغ روستائیان اوکراین می باشند و جهانیان متوجه شدند که شکم سربازان روس سریعتر از پاهایشان در حال حرکت به جلو هستند و بدین خاطر سربازان روس بیشتر ترجیح می دهند به اسارت نیروهای اوکراینی دربیایند. تا از امتیاز اسیر بودن در سه وعده غذایی بیشتر استفاده بکنند.
۲_ در مقابل می بینیم که ارتش جمهوری آذربایجان در جریان نبرد ۴۴ روزه قاراباغ فقط در سه هفته اول ۶۰ درصد از مناطق اشغالی را آزاد و آنقدر فرم بدن سربازان ارتش آذربایجان آماده عملیات های مختلف در جبهه ها و در نبردهای سخت می باشد از مکانی که می بایست با هلی کوپتر به ارتفاع می رفتند تکاوران آذربایجان همچون عقاب ها پرواز و موفق به آزادی شوشا شدند.
۳- بخواهیم و یا نخواهیم هم اکنون این چشم انداز در مقابل افکار عمومی در گستره بین المللی قرار گرفته است:
جهانیان در دو سال اخیر شاهد دو رویارویی مستقیم ارتش کشورها در منطقه قفقاز(آذربایجان_ارمنستان) و در اروپای شرقی(روسیه_اوکراین) بودند و هستند میزان آمادگی ارتش آذربایجان با روسیه قابل قیاس نبود و نیست و این ارتش آذربایجان است که می تواند ضامن تامین امنیت و صلح در منطقه و حتی در اوکراین باشد و بعید نیست در آینده از ارتش آذربایجان با رضایت روسیه و اوکراین جهت برقراری صلح در اوکراین دعوت بعمل آید. چون روسیه و اوکراین هر دو به آذربایحان اعتماد دارند و مطلق ارتش قدرتمند و معاصر آذربایجان قادر به تامین صلح است.
۴_ ایران و ارمنستان که در ۳۰ سال گذشته تبدیل به دشمنان سنتی آذربایجان در منطقه شده بودند با پی بردن بر این اصل که ابهت روسیه بیشتر پوشالی بوده و این کشور در هر زمینه به تحلیل رفته و در آستانه فروپاشی است با جمهوری آذربایجان از در دوستی وارد و در صدد امضای قراردادهای کلان صلح و اقتصادی برآمده اند.
۴_ هم اکنون چشم جهانیان با محوریت اروپا بر لوله های انتقال انرژی جمهوری آذربایجان دوخته شده است که با فوق آینده نگری مرحوم حیدر علی اوف در اواسط دهه ۱۹۹۰ میلادی عملیاتی گشت(هدیه پدر به آذربایجان) و همچنین دالان زنگه زور(هدیه فرزند به آذربایجان) که با ابتکار سیاسی الهام علی اوف وارد مفاد صلحنامه قاراباغ شده بود این دالان علاوه بر توران در حال تبدیل شدن به گلوگاه تنفسی میان شرق و غرب می باشد و خود ارمنستان و ایران هم اعلام کرده اند حاضر و مایل هستند در احداث و بازسازی دالان زنگه زور در کنار آذربایجان حضور مثبت و سازنده داشته باشند.
۵_ نیروهای موسوم به صلحبانان روسی از قاراباغ خارج و ترویجا و تلویحا جای خود را به نظامیان آذربایجان می دهند.
۶_ پیشتر از آذربایجان به دروازه شرق تعبیر می گشت بعد از وقایع اخیر می بینیم آذربایجان با لوله های انتقال انرژی و با دالان زنگه زور ذوالدروازتین یعنی صاحب دو دروازه در جهان است هم دروازه شرق و در عین حال با کریدور زنگه زور دروازه غرب هم می باشد.
7_مهمتر از همه فرو رفتن هر روز و هرچه بیشتر روسیه در باتلاق اوکراین این نکته اساسی را ثابت می کند که روسیه منهای سلاح اتمی یک قدرت مقوایی و کاغذی بیش نیست. و ملل دربند این کشور با استارت برای مبارزات استقلال طلبانه خودشان می توانند ارتش علیل این کشور را براحتی شکست بدهند.
در پایان:
پیشنهاد داریم و پیشنهاد می کنیم رهبران روسیه و اوکراین جهت جلوگیری از حادث تراژدی و فاجعه بزرگ انسانی در اوکراین از نظامیان و ارتش آذربایجان جهت برقراری صلح دعوت بعمل بیاورند.
جان کلام و شاهرگ محتوای این یادداشت: وقتی دئتایلاهای خروجی و حوادث میدانی پساسفر الهام علی اوف به مسکو را بررسی می کنیم متوجه می شویم نمودار نظامی،سیاسی و اقتصادی برای آذربایجان روند صعودی و برای روسیه روند نزولی بخود گرفته است و ما باید با اساس قرار دادن این عینیات و صغری و کبری ها به قضایا بنگریم فلذا ضمن احسن گفتن بر نویسندگان حرکت ملی آذربایجان جنوبی و نویسندگان تورک در ایران، تیتر یادداشت ها و مقالات آنان را تکرار می کنیم:
“شاهکار و ابتکار سیاسی الهام علی اوف”
بدون شک تبدیل شدن آذربایجان به “لیدر دولت و جهان دولت” ممکن نبود چون ابهت، قرائت تاریخی و ساختار پوشالی روسیه این اجازه را به دیگر کشورها نمی داد. لازم بود روسیه در باتلافی فرو برود تا پتانسیل دیگر کشورها کشف و عینی بگردد و این امر و این اصل بعد از این سفر الهام علی اوف محقق گشت.
شک نداشته باشیم که آذربایجان در بهترین شرایط تاریخی قرار دارد و برماست در هر نقطه جهان قدم های خودمان را با لحاظ منفعت و صلاح دولت آذربایجان برداریم.
ما خوشبخت ترین نسل دو قرن اخیر آذربایجان هستیم که در حال مشاهده و تجربه روزهای خوشبختی دولت و کشور مستقل آذربایجان هستیم.
حسن کریمزاده صاحب دیوان