در عصر زرد و عصر زوال بشر هستیم، بی هیچ تردیدی …
عصری که در آن همه چیز بشدت زرد است. روانشناسی زرد، عرفان زرد، فلسفهی زرد، شعر زرد، موسیقی زرد، هنر زرد، سیاست زرد، روابط زرد، انسان زرد و روابط انسانی زرد …
گویی بشر پس از دو سده اندیشهورزی و هنرورزی و سیاستورزی و فلسفهورزی حرفهای در قرن نوزده و بیست، به تعطیلات رفتهاست و تاب هیچ جدیتی را ندارد. حال آنکه خوب میداند حیات بشری امری جدی و به شدت جدیست. گویی بشر در این عصر در تمام حوزهها، برای خودش یک بدل کاریکاتوریک ساخته تا کمی بخندد و بیاساید. شما تصور کنید در سرزمینی که هزار سال قبل فارابی و ابنسینا فلسفهورزی میکرد، امروز مهران مدیری و دکتر انوشه و رائفیپور فلسفهبافی میکنند، و رامبد جوان الگوگری میکند … (این اسامی صرفا مشت نمونهی خروار هستند)
نظام سرمایهداری اما عاشق و شیفتهی بشر زرد و عصر زرد است، چرا که یک انسان زرد قبل از هر چیز یک مصرفکننده است، و به مصرف کنندگی خود میبالد، در این عصر، مصرف به ارزش تبدیل میشود، طوری که آفریننده و تولیدکننده از آفرینندگی خود شرم میکند، در حالیکه مصرف کننده به مصرف خود فخر میفروشد، چه بسیارند پدرانی که تولید میکنند و حقیر شمرده میشوند و فرزندانی که مصرف میکنند و مصرف کردنشان به عنوان الگویی پرافتخار معرفی میشود. پدری را تصور کنید که گندم میکارد و داس در دست دارد، و فرزندی را تصور کنید که با همان پول آیفون خریده، فضای مجازی کدام یک را تاب میآورد و کدام یک را برجسته میسازد؟
در عصری زندگی میکنیم که شاید پایان زمین و پایان بشر باشد، مگر زمین چقدر تاب مصرف دارد؟ چقدر تاب دروغ و دغل و بیمایگی و ابتذال دارد؟ در عصری زندگی میکنیم که شریف از شرافت خود به تنگ است و وقیح از وقاحت خود بهرمند. عالم از علم خود در حجب است و جاهل از جهل خود بر منبر. صادق از صدق خود پریشان است و کذاب از کذب خود متنعم.
مفاهیم قلمبه سلمبهای همچون نسبیگرایی، عقیدهی شخصی، دموکراسی، زندگی مدنی، حقوق بشر و نظایر آن صرفا به این منظور دستکاری و مونتاژ شدهاند که بشر را از هر آنچه در این قرنها اندوخته بود تهی سازند، بی هیچ تردیدی، نظام سرمایهداری کوچکترین اعتقادی به این مفاهیم ندارد، نمونهاش دلارهای نفتی عربستان و آمریکا، نمونهاش طالبان و آمریکا، نمونهاش تهران [که عریانترین، وقیحترین و زشتترین تصویر نظام سرمایهداری بر گسترهی جهان است].
پ.ن: هدف از این پراکنده گوییها و پراکنده نویسیها فقط ابراز انزجار از وضع موجود است.
پ.ن دوم: سقوط آزاد.
فرمان فرضی