آذربایجان جنوبی و یا ایرانبایجان؟
چالشها و واقعگرایی استقلالطلبی و فدرالیسم در میان ترکان ایران
در طول دو قرن گذشته، تاریخسازی مجعول بر پایه ایران باستان و ملیگرایی فارسمحور، توانسته است گفتمان هویتطلبی دیگر ملل غیرفارس ساکن ایران را سرکوب کرده و آن را با برچسب «تجزیهطلبی» مرعوب سازد. این روند باعث شده که استقلالطلبان و فدرالیستهای ترک با چالشهای متعددی روبهرو شوند. اما آیا در شرایط کنونی امکان موفقیت این جریانها وجود دارد؟
چالشهای اصلی تفکر استقلال و فدرالیسم
۱- آسیمیلاسیون گسترده: یکی از مهمترین موانع در مسیر استقلالطلبی یا فدرالیسم، آسیمیله شدن بخش عمدهای از جمعیت ترکزبان ایران است. سیاستهای تحمیلی زبانی و فرهنگی از سوی حکومتهای مرکزی در ایران، موجب شده که بسیاری از ترکان هویت ملی خود را بهدرستی درک نکنند.
۲- ضعف تشکیلات و سازماندهی: احزاب و تشکیلاتی که در این راستا فعالیت دارند، به دلیل محدودیتهای امنیتی، عدم انسجام فکری و کمبود حمایت مالی، هنوز به سطح تأثیرگذاری لازم نرسیدهاند.
۳- برچسب تجزیهطلبی و سرکوب شدید: حکومت ایران هرگونه مطالبه هویتطلبانه را با انگ تجزیهطلبی سرکوب کرده و تلاشهای فرهنگی و سیاسی را در نطفه خفه میکند.
۴- نبود پشتوانههای اقتصادی و مالی: عدم حمایت سرمایهداران ترکزبان از حرکتهای هویتطلبانه، یکی از عوامل ضعف در اجرای پروژههای کلان در این زمینه است. در حالی که نخبگان و سرمایهداران فارسزبان در حوزه سیاست و اقتصاد نفوذ گسترده دارند، ترکها همچنان در این حوزه ضعف دارند.
۵- عدم تربیت کادرهای تخصصی و علمی: موفقیت هر جنبش نیازمند نیروهای متخصص در حوزههای مختلف است. در حالی که بسیاری از فعالان هویتطلب از احساسات و شور ملی بهره میبرند، نبود نیروهای کارآمد در حوزههایی چون مدیریت بحران، جامعهشناسی، اقتصاد، زبانشناسی، روانشناسی و بازاریابی، روند پیشرفت این تفکر را کند کرده است.
راهکارهای مؤثر برای پیشبرد تفکر استقلال و فدرالیسم
۱- آگاهیبخشی و مهندسی افکار عمومی: برای موفقیت در این مسیر، لازم است که جامعه ترکزبان ایران به شکل علمی و مردمی با مزایای استقلال یا فدرالیسم آشنا شود. این آگاهیبخشی باید به دور از شعارهای احساسی و با تکیه بر مطالعات جامعهشناسی و اقتصادی صورت گیرد.
۲- سرمایهگذاری بر روی نخبگان جوان: فعالان هویتطلب باید سالانه گروهی از جوانان مستعد را انتخاب کرده و آنها را برای تحصیل در دانشگاههای معتبر خارجی در رشتههای مرتبط با مدیریت بحران، جامعهشناسی، اقتصاد، تاریخ، زبانشناسی، روانشناسی و بازاریابی حمایت کنند.
۳- نفوذ در بدنه حاکمیت: یکی از استراتژیهای مهم برای تغییرات بنیادین، نفوذ تدریجی در ساختارهای حکومتی ایران است. نخبگان ترک باید با برنامهای هدفمند وارد عرصه سیاست، اقتصاد و رسانه شوند تا بتوانند در درازمدت مسیر تحولات را هموار سازند.
۴ -حمایت از سوی کشورهای برادر: جمهوریهای ترکیه و آذربایجان میتوانند نقش مهمی در حمایت از این جنبش ایفا کنند. با توجه به منافع منطقهای این دو کشور، حمایتهای آنها در زمینههای فرهنگی، اقتصادی و حتی دیپلماتیک میتواند بسیار مؤثر باشد.
۵ -در نظر گرفتن شرایط جهانی: برای موفقیت در این مسیر، لازم است که ابرقدرتهای جهانی متقاعد شوند که در صورت تغییر ساختار قدرت در ایران و حاکمیت مجدد ترکان، منافع آنها تأمین خواهد شد و تهدیدی برای نظم جهانی ایجاد نخواهد گردید.
نتیجهگیری
با توجه به شرایط فعلی، استقلال و یا فدرالیسم در ایران بدون برنامهریزی بلندمدت، تربیت نخبگان، جذب سرمایه و ایجاد شبکههای تأثیرگذار در جامعه، دشوار به نظر میرسد. اما با اتخاذ رویکردی علمی و استراتژیک، و با درک صحیح از نیازهای جامعه ترکزبان ایران، میتوان در یک بازه ۱۰ تا ۲۰ ساله تغییرات بنیادی ایجاد کرد. آینده این جنبش به توانایی آن در مهندسی افکار عمومی، جلب حمایت اقتصادی، و ایجاد شبکههای تأثیرگذار وابسته است./پایان
نویسنده: حبیب ساسانیان (یاکاموز)- 14.03.2025