کمکهای مالی ژاپن به احیای دریاچه ارومیه: خدمت یا خیانت؟
زمان مطالعه: 7 دقیقه 37 ثانیه
دولت ژاپن از سال ۲۰۱۴ میلادی (۱۳۹۳ شمسی) تاکنون، در قالب همکاری با برنامه توسعه سازمان ملل متحد (UNDP) و سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (FAO)، مجموعاً بیش از ۱۸ میلیون دلار به پروژههای مرتبط با احیای دریاچه ارومیه و دیگر تالابهای ایران کمک مالی کرده است. این کمکها عمدتاً در قالب پروژههای نرمافزاری، آموزش جوامع محلی، بهبود کشاورزی پایدار و مدیریت منابع آبی هزینه شدهاند، که از قرار زیر هستند:
۲۷ اسفند ۱۳۹۳ (۱۸ مارس ۲۰۱۵): یک میلیون دلار
تا سال ۱۴۰۱: مجموع کمکهای مالی ژاپن به پروژههای احیای دریاچه ارومیه به حدود ۱۰ میلیون دلار رسید.
آذر ۱۴۰۳دکابر (۲۰۲۴): دولت ژاپن مبلغ ۶۹۰ میلیون ین (معادل حدود ۴.۵ میلیون دلار) برای ارتقای مدیریت تالابها و افزایش تابآوری اقلیمی در تالابهای دریاچه ارومیه، شادگان، پریشان و انزلی اختصاص داد.
در فروردین ۱۴۰۴(آوریل ۲۰۲۵) مبلغ ۳/۳ میلیون دلار
با وجود نیت خیرخواهانه دولت ژاپن در حمایت از پروژههای احیای دریاچه ارومیه، برخی نکات قابل تأمل است:
۱. محدودیت در اثربخشی: تمرکز بر پروژههای نرمافزاری و آموزشهای محلی، بدون توجه کافی به مشکلات ساختاری و سیاستهای کلان مدیریت منابع آبی در ایران، ممکن است اثربخشی این کمکها را محدود کند.
۲. عدم شفافیت در هزینهکرد: گزارشهای مشخصی درباره نحوه هزینهکرد دقیق این کمکها و میزان تأثیرگذاری آنها بر بهبود وضعیت دریاچه ارومیه منتشر نشده است.
۳. نگرانی از سوءاستفاده: در صورت عدم نظارت کافی، امکان سوءاستفاده از این کمکها برای اهدافی غیر از احیای دریاچه، مانند بهرهبرداریهای معدنی، وجود دارد.
پیشنهاد میشود موارد ذیل را جهت نیل به مقصد غایی در نظر داشته باشند:
-ارائه گزارشهای دقیق و شفاف درباره نحوه هزینهکرد کمکهای مالی و میزان تأثیرگذاری آنها بر بهبود وضعیت دریاچه ارومیه.
– ایجاد سازوکارهای نظارتی بینالمللی برای اطمینان از استفاده صحیح از کمکهای مالی در راستای اهداف تعیینشده.
– تمرکز بر اصلاحات ساختاری در مدیریت منابع آبی و سیاستهای کلان، بهعنوان پیشنیازهای اساسی برای احیای دریاچه ارومیه.
در حالی که کمکهای مالی ژاپن به پروژههای احیای دریاچه ارومیه نشاندهنده تعهد این کشور به مسائل زیستمحیطی است، اما برای اطمینان از اثربخشی این کمکها، نیاز به شفافیت، نظارت مؤثر و توجه به اصلاحات ساختاری در مدیریت منابع آبی ایران وجود دارد.
با بررسی اجمالی خبر حمایت مالی ژاپن جهت احیای دریاچه ارومیه از رسانههای رسمی و معتبر داخلی و خارجی ایران، و سایت رسمی سفارت ژاپن در تهران، تا به امروز مبلغ کمکهای نقدی ژاپن به دولت ایران از تاریخ دهم اردیبهشت ۱۳۹۳ تا بیست و سوم فروردین ۱۴۰۴ مجموعاً به مبلغ هیجده میلیون و هشتصدهزار دلار بوده است.
با توجه به اینکه قرار بوده در حدود ۳ هزار روستای پیرامونی دریاچه اورومیه را از محل کمکهای دولت ژاپن بصورت نرمافزاری روی فاکتور انسانی آموزش دهند تا در دراز مدت، روند خشکیدن دریاچه را کُند کنند. (چون طرحهای نرم افزاری روی فاکتور انسانی مهم است)، اگر نظارت درست و حسابی از جانب ژاپن صورت میگرفت، برابر نظریه کارشناسان مربوطه، حداقل ده درصد مفید واقع میشد. با شناخت و نظر مثبتی که مردم آذربایجان جنوبی از ژاپن دارند، ضمن تقدیر از نیات خیرخواهانه کشور آفتاب تابان، اما با توجه به نتیجه فاجعهبار و برعکس آن، لازم است نکاتی چند به محضر مسئولان وزارت امور خارجه ژاپن عرض شود:
۱-فراموش نکنیم که، سیاستهای سانترالیستی فاشیست فارسمحور و ایرانگرایی شدید در صد سال اخیر توسط دولتین ایران (اعم از شاهنشاهی پهلوی و جمهوری اسلامی)، به غلط موجودیت ملت تورک آذربایجان و دیگر ملل غیرفارس را برخلاف وفاق ملی مفروض داشتهاند. بر همین مبنا، عزم و اراده جدی دولتین ایران، برمبنای نسلکشی خاموش غیرفارسها بوده است.
بدان منظور؛ آنان (دولتهای فارسمحور یک قرن اخیر) با لطایفالحیل، جهت یکسانسازی قومی- ملی و برساختن دولت-ملت واحد ایران با تکیه بر زبان و فرهنگ فارسی، از هیچ کوششی دریغ نکردهاند. از آن جمله:
الف- ممنوعیت تحصیل و تدریس ۷۵ زبان زنده غیرفارسی در مدارس و دانشگاههای کشور موسوم به ایران به استثناء زبان ارمنی
ب- ایجاد تصنعی بیکاری و قحطی در مناطق پیرامون و در نتیجه کوچ دستهجمعی ملل و اقوام غیرفارس از مناطق پیرامون به مرکزی که قبلا در مرکز، بستر لازم برای کارآفرینی را فراهم کردهاند. بدین ترتیب غیرفارسها عملا در مناطق فارسنشین مرکزی به تدریج حل و آسیمله زبانی-فرهنگی شده و میشوند.
ج- وقتی مقاومت سرسختانه تورکان آذربایجان را در این زمینه مشاهده کردند، با بستن سدهای متعدد (در حدود نود دهنه)، دریاچه اورومیه را عمداً شروع به خشکاندن کردند. حاصل این عمل ضد انسانی و ضد محیطزیستی این بود که دولت فاشیست فارس ایران، با یک تیر چندین نشان را زد.
– تغییر شرایط مساعد اقلیمی با خشکیدن دریاچه اورومیه، سبب راهافتادن توفانهای موسمی ریزگرد نمکی، هم باعث خشکیدن مزارع و باغات روستائیان ساکن پیرامون دریاچه شد.
– هم بیماریهای پوستی و گوارشی حاصل از تنفس هوای نمکین باعث شیوع و گسترش سریع سرطان و مرگ و میر اهالی شده و میشود.
– در نتیجه اهالی علیرغم میل باطنی، مجبور به ترک دیار آباء و اجدادی خود میشوند. ادامه این روند سیاست زمین سوخته را تداعی میکند.
– از طرف دیگر، با خشکاندن دریاچه اورومیه، منابع و ذخایر عظیم مواد معدنی گرانقیمت از قبیل لیتیوم، سدیم، پتاسیم، نمک و … سود هنگفتی را نیز صاحب میشوند.
بنابراین، شایسته است که، مسئولان مربوطه دولت و ملت کبیر ژاپن، در مورد جزئیات اختصاص مبلغ فوقالذکر از دولت ایران مستندات را درخواست کنند و جهت تنویر افکار عمومی، روشنگری شفاف را در اسرع وقت در دستور کارخویش قرار دهند.
اما جهت روشن شدن زوایای پنهان ماجرا، نکاتی هرچند غیرمرتبط را به دولتمردان محترم و عاقل ژاپن یادآوری مینماییم.
مسئولان محترم وزارت امورخارجه ژاپن لابد میدانند که، جمهوری اسلامی ایران، در قفقاز، سوریه، یمن، فلسطین، عراق، لبنان و… حداقل ۵۰ میلیارد دلار خرج بی خودی کردهاند تا با راه اندازی جنگ فرقهای در خاورمیانه، بازار سلاح غرب را گرم نگه دارند، در حالی که طبق برآورد کارگروه ستاد احیای دریاچه اورومیه، با ۱۰ درصد آن مبلغ؛ یعنی پنج میلیارد دلار آمریکا، براحتی میتوانستند دریاچه اورمیه را احیاء کنند.
پس ایران مشکل بودجه جهت احیاء دریاچه اورومیه را نداشته و ندارد.
در پایان ضمن تقدیر و تشکر از طرف آحاد ملت تورک آذربایجان جنوبی (مخصوصاً ساکنان پیرامون دریاچه اورومیه) و مردم ایران از حسن نیت مسولان محترم ژاپن، یادآور میشویم که، کاری نکنید تا به جای ثواب، مردم منطقه پیرامون دریاچه اورومیه را بیشتر از این کباب کنید.
چون بعید نیست که بیشتر آن مبلغ جهت تهیه ماشینآلات سنگین معدنکاری برای تسریع تاراج ذخایر خفته در بستر دریاچه اورومیه توسط دولت ضد مردمی ایران به کار گرفته شود و شما نیز ندانسته شریک جرم شوید و در تاریخ به عنوان لکهننگی بر پیشانیتان ماندگار شود.
نویسنده: حبیب ساسانیان (یاکاموز)