کتاب “انقلاب مشروطیت” از سری مقالات دانشنامه ایرانیکا است که توسط گروهی از نویسندگان و زیر نظر احسان یارشاطر تالیف شده است. به بهانه درگذشت دکتر یارشاطر نگاهی نقادانه به این کتاب را لازم دانستم. در این کتاب مباحث مربوط به ترکها و آذربایجان بصورتی زیرکانه و نرم سانسور، بایکوت و بعضا تحریف شده است. این مهم از این حیث بسیار زننده است که آذربایجان و ترکهای مرکزی اصلیترین کانون داخلی مشروطه و دولتهای عثمانی و تزاری نیز اصلیترین کانون خارجی مشروطه بودند. تقریبا همه فعالان این سه حوزه داخلی و خارجی را ترکها تشکیل میدادند و با تحریف و بایکوت آنها تمامیت انقلاب مشروطه چیزی بیشکل و بدقواره خواهد میشود.
کوچکنمایی احزاب و ادبیات آذربایجان
این کتاب در فصل احزاب سیاسی دوران مشروطه به جای پرداختن به احزاب فعال در آذربایجان تنها به جمله « در آذربایجان هم شماری احزاب سوسیالیست فعالیت داشتند، اما از آنجا که در مجلس حضور نداشتند، در اینجا به آنها پرداخت نمیشود» اکتفا نموده، باقی فصل را به بررسی احزاب فعال در سایر مناطق ایران اختصاص داده است. در فصل سیر مشروطه خواهی در ادبیات هم کوچکترین اشارهای به ادبیات ترکی آن دوره نمیکند. این در حالیست که همه صاحبنظران به نقش ادبیات ترکی و شاعران آن دوه آذربایجان در رواج ایده مشروطه خواهی اذعان نمودهاند. احمد کسروی در صفحه 194 تاریخ مشروطه در مبحث گسترش افکار جدید و تحریک تودهها، به نقش شعرهای آزادی خواهانهای که به زبان ترکی در روزنامههای ارشاد، تازه حیات و ملانصرالدین منتشر میشدند و اشاره نموده است. یحیی آرینپور در کتاب “از صبا تا نیما” (جلد 2،ص 36-46) مینویسد که طنز منظوم و طنز منثور فارسی در دوره مشروطه تحت تاثیر روزنامه ترکی ملانصرالدین و اشعار علیاکبر صابر بوده است.
سانسور مطبوعات ترکی آذربایجان
این کتاب ضمیمه مفصلی با عنوان کتابشناسی نشریات عصر مشروطیت دارد ولی نشریات ترکی چاپ شده در آن دوره جایی در این کتابشناسی نیافتهاند. برای مثال از میان پنج نشریهای که سیدحسینخان عدالت در تبریز منتشر کرد در این کتابشناسی به نامهای عدالت و حدید برخورد میکنیم که هر دو به زبان فارسی هستند و سه جریده دیگر سیدحسینخان عدالت به نامهای آنادیلی، صحت و صحبت که هر سه به زبان ترکی منتشر شدهاند دراین فهرست غایب هستند. نشریههای آنادیلی و صحبت در موضوعات فرهنگی و خبری و بصورت هفتگی منتشر میشدند و صحت ماهنامهای تخصصی در موضوع بهداشتی و پزشکی بود. این غیبت نمیتواند ناشی از بیاطلاعی نویسندگان ایرانیکا در خصوص این نشریات باشد زیراکه عدالت فردی برجسته و شناخته شده بود و جریدههای او با استقبال گسترده مخاطبان مواجه میشد. از طرف دیگر توقیف هفتهنامه ترکی صحبت به اندازهای جنجالی بود که همه پژوهندگان انقلاب مشروطه با آن آشنایی دارند. این هفتهنامه به خاطر درج مقالهای طنز با عنوان “کج قابیرقا” ( دنده کج) و پرداختن به حقوق و آزادی زنان و دفاع از تردد زنان بدون روبند در کوچه و بازار باعث بلوای بزرگی شده بود. در این کتابشناسی نام برخی از جریدههای ترکی آن دوره قید شده است؛ ولی نویسندگان ایرانیکا به زبان انتشار آن نشریات هیچ اشارهای نکردهاند که از میان آنها میتوان به نشریه ترکی فروردین به سردبیری میرزامحمود اشرفزاده اسکندانی و نشریه ترکی-فارسی فریاد به سردبیری میرزامحمود غنیزاده سلماسی که هردو به مدیریت میرزاحبیبالهخان آقازاده در اورمیه منتشر میشدند برخورد میکنیم که ذکری از زبان نشر آنها دیده نمیشود. این رویکرد در مواجه با روزنامه ترکی-فارسی آذربایجان و روزنامه ناله ملت (فارسی با اشعار ترکی) که هر دو به مدیریت میرزاآقا بلوری در تبریز منتشر میشدند نیز دیده میشود که اشارهای به زبان نشر آنها نشده است. این در حالیست که روزنامه آذربایجان به سردبیری علیقلی صفروف ممتازترین روزنامه آن دوره بوده است. جریده ترکی ملاعمو به مدیریت احمدکاتب بصیرت و سردبیری میرزاحسن سعیدسلطان نیز در این فهرست چنان سرنوشتی داشته است.
لغات و اصطلاحات جانبدارانه
اصطلاحات بکار رفته در این کتاب و چگونگی پرداختن نویسندگان کتاب به آن عبارات کدهای خوبی برای پی بردن به آموزههای ذهنی نویسندگان ایرانیکا است. این کتاب در مباحث مربوط به ترکها از اصطلاحات جانبدارانه و مغرضانه استفاده کرده است. در صفحه 83 از مبارزه مشروطه خواهانه مردم آذربایجان با عبارت تحقیرآمیز “غائله تبریز” یاد میشود. در صفحه 85 نام محمدامین رسولزاده به صورت محمدعلی رسولزاده قید شده است. طبق معمول بازار اتهام و افترا نیز در این کتاب پررونق است. در صفحه 138 بدون ذکر منبع و یا ارائه سند نوشته شده است که « احزاب علمیه و اعتدالیون به خاطر وحشت از پان-ترکیسم در آذربایجان، همچنان به عثمانیها روی خوش نشان میدادند» این جمله چنان مورد پسند نویسنده مقدمه کتاب قرار گرفته است که نویسنده مقدمه نیز در صفحه 24 کتاب با تکرار دوباره آن جمله تاکید میکند که ” این مسئله کاملا درست است.” در صفحه 35 کتاب هنگام اشاره به منطقه قفقاز از لغات باکو، ارمنستان و گرجستان در کنار هم استفاده شده و ترجیح دادهاند نام یک شهر را جایگزین لغت آذربایجان نمایند و در مواجه با ناسیونالیسم ترکی نیز از عبارت “پان-تورانیسم” استفاده شده در حالیکه برای ناسیونالیسم فارسی عبارت ” ناسیونالیسم هشیار ایرانی” بکار رفته است