نام اورمیه درطی تاریخ به اشکال مختلفی ضبط شده است. قدیمی ترین شیوة ثبت شده مربوط به سه هزار و پانصد سال قبل به شکل اورمیاته urmeiate می باشد. این نام در کتیبه های مختلفی در بین النهرین ثبت شده است. با توجه به این موضوع، مینورسکی از دانشمندان روسی اورمیه را کلمه ای سریانی قید کرده است که به دلایلی کاملا واضح نادرست است.
اورمیه با توجه به فونوتیک نبودن زبان و الفبای عربی درمتون اسلامی و در نوشته های تاریخی- جغرافیایی ابن خردادبه ، ابوعلی مسکویه ، اصطخری و یاقوت حموی به صورت اُرمیه نوشته شده است. با توجه به اصلاحات ایجاد شده در الفبای عربی برای کلمات فونوتیک ترکی شکل امروزین این کلمه « اورمیه » می باشد. در نسخه های کتاب سیرت جلال الدین مینک بورنیمربوط به قرن هفتم کلمه اورمیه به شکل « اُرمی » آمده است. جالب اینکه امروزه نیز اهالی نام شهر را بعضا اورمی/ اورمو می گویند.
عثمانی ها نیز کلمه اورمیه را بسیار شبیه به کلمه روم ها دانسته و آن را « رومیه » می نوشتند و به اشتباه چنین می پنداشتند که اورمیه منسوب به روم شرقی است.
بنابراین در طی تاریخ در کلیه متون محلی و اسلامی و خارجی نام این شهر همچون تلفظ خود اهالی به شکل « اورمیه » ثبت شده است. فقط در دورة معاصر به سبب ادعای ارضی جیلوها و آسوری ها به منطقه غرب آذربایجان و با ادعای اینکه نام اورمیه کلمه ای سریانی است مرحوم تمدن برای برطرف کردن این ادعا نام شهر را به عمد به شکل نادرست اورمیه ضبط نموده و به توصیه وی و همفکرانش در کلیة ادارات دولتی نام صحیح اورمیه به شکل اورمیه ضبط و ثبت گردید که این مشکل تا امروز باقی است.
2-در بعضی متون زرتشتی ها نام دریاچة اورمیه «چ آ چست» به معنای درخشنده و شفاف آمده است . در شاهنامة فردوسی با استفاده از نام اساطیری اوستا این کلمه به صورت خنجست ضبط شده است. استرابون رومی در اوایل میلادی نام دریاچه را «کاپا اوتا» «kapauta» نوشته است. این نام در بعضی منابع اسلامی به شکل کبوذان و کبودان آمده است. بطلمیوس نام دریاچه را مارگیانا ضبط کرده و ابوالفدا نام دریاچه را « بحیرة تلا» ذکر کرده نام های دیگر مانند «شاهی ، طروج و بحیره الشراه» هم نوشته اند.
نوشته های فوق در هیچ دوره تاریخی به هیج وجه توسط اهالی بومی اورمیه تلفظ نگردیده و نمی گردد . متاسفانه در علم تاریخ معضلی به نام تحریف اسامی جغرافیایی وجود دارد که در طی آن هرکس بنا به ملاحظاتی نام مخصوص به خود را به آن می دهد. مثلاً متون زرتشتی کلاً متونی اساطیری است نه تاریخی . یعنی ابتدا افسانه ها به اشکال مختلف و با توپونیم های مختلف خلق شده و سپس توسط نویسندگان مختلف عمدتا با اغراض سیاسی در جست جوی مکان این اسامی اساطیری نام این مناطق جغرافیا بر روی مناطق جغرافیایی گذاشته شده است. کلمه «چ آچست» که برای راحتی تلفظ به غلط و به عمد «چی چست» نوشته می شود یا حتی کلمه مجعول«خنجست» از این نوع است.
نام هایی که توسط یک نویسنده یا یک طرز تفکرخاص تکرار می گردد از نظر سندیت اعتبار چندانی ندارد از جمله کلمات کایا اوتا و مارگیانا هم ناشی از اختراعات رومی ها و تاریخ دانانشان می باشد که وجهه تاریخی ندارند.