نظام های استبدادی در سایه ایدئولوژی های عوام پسند به بسیج توده ها علیه رقبا اقدام و با حذف مخالفان، بر قدرت و عمر خود می افزایند.(همچون برندگان انقلاب کمونیستی شوروی و اسلامی ایران)
اما ایدئولوژی بسیج گر، دایره گزینش افراد جدید را محدودتر میکند. نخبگان و متخصصین صادق کنار میروند، مخالفان و منتقدان حذف و سرمایه های انسانی و مادی از کشور خارج میشوند. عامه مردم هم یاد می گیرند برای یک استخدام ساده دروغ بگویند و ..
در نتیجه اشخاص فاسد و فرصت طلب با ریاکاری و تظاهر به اصولِ مطلوب مستبدان، در سیستم جذب میشوند.
و افراد هرچه فاسد تر و ریاکارتر، به مرکز قدرت نزدیک تر و منافع شان بیشتر.
تدریجا اولیگارش های فاسد و مافیاهای حکومتی دولت را ناکارآمد و کشور را ورشکست می کنند…
با نگاهی به وضع آشفته اقتصاد، تورم، تبدیل دومین کشور گازی به وارد کننده گاز و برق و … می توان فهمید که این سیستم در سراشیبی برگشت ناپذیر قرار گرفته است.
اما بخاطر نبود اپوزیسیون سالم و قدرتمند که پایبند به اصول دموکراتیک و قائل به حقوق ملت ها باشد، طغیان ها به احتمال زیاد “فعلا” مهار خواهند شد. تا اینکه چرنوبیل ایران ضربه نهایی را وارد کند: #بحران_مطلق_آب
طبق برآوردهای جهانی تا سال 2030 بخش بزرگی از مناطق مرکزی، جنوبی و شرقی گرفتار خشکی مضاعف خواهند شد.
نتیجه؛ #مهاجرت نزدیک به 25 میلیون نفر به مناطق پرآب تر از جمله طبرستان لرستان و …است.
این رخداد به طغیان در مناطق خشک شده و مناقشه اتنیکی در مناطقِ میزبان خواهد شد.
بعبارتی بحران آب به #طغیان فرودستان برای نان بشکل مداوم(و نه مقطعی) و سراسری(نه محلی) منجر خواهد شد.
در شرایطی که درآمدی از صدور گاز و برق حاصل نمیشود، کاهش آب در سدها به کاهش تولید برق خواهد انجامید. همزمان 30 درصد نیروگاه های حرارتی هم که هم اکنون آخرین سالهای عمر خود را سپری می کنند، عملا از کار خواهند افتاد و بحران شدید برق و انرژی رخ خواهد.
نهایتا دولت مرکزی فلج و کشور ورشکست خواهد شد.
تحت چنین شرایطی دولت مرکزی دیگر توان اعمال زور علیه ملل تحت استثمار را نخواهد داشت و “این ملل فرصتی تاریخی خواهند داشت برای اعمال حق تعیین سرنوشت”
اما “فعلا” سیستم توانایی مهار طغیان ها را دارد و اقدام های قبل از موعد، بسیار هزینه بر خواهند بود.
خلاصه کلام:
اینکه ملل دیگر در شرایط “فعلی” چگونه حرکت می کنند، انتخاب آنان است. اما امید و آرزوی من این است که نخبگان و فعالان آذربایجان عجولانه رفتار نکنند، اما در عین حال منفعل نیز نباشند بلکه با بسترسازی گسترده در سطح جامعه،ایجاد شبکه ارتباطی گسترده، شکل دهی تئوری جایگزین مبتنی بر منافع ملی آذربایجان و “اجماع در تفکر و اتحاد در عمل”، خود را برای حوادثی که احتمالا طی 5-10 سال آینده رخ خواهد داد آماده نمایند.
353
خبر قبلی