همچون ما و میلیونها انسان غیر فارس که وادار شدیم زبان مادری را ببلعیم. به قول دکتر براهنی، این بزرگترین خیانت بود در حق ما ملت های غیر فارس.
براهنی در حالیکه در دانشگاه استادیار بود، بخاطر استفاده از واژگان ترکی در یکی از مقالات زبان شناختی اش به زندان افتاد.
هر کدام از ما نیز به اَشکال مختلف بخاطر دفاع از زبان و فرهنگ ملی خود در معرض انواع اتهام ها، تبعیض ها و محرومیت ها بوده ایم. با این وجود نه آن شاعر و ادیب بزرگ زبان و سرزمین مادری اش را فراموش کرد، نه ما.
رضا براهنی در کتاب “ رازهای سرزمین من” از گرگ سبلان سخن می گوید گرگی بسیار باهوش، قدرتمند و تیز که به مردم محلی آسیب نمی زند اما نیروهای اشغالگر روس و آمریکایی را تکه تکه می کند. به همین خاطر هم به “گرگ اجنبی کُش” معروف است.
گرگ به عنوان توتم و جانور مقدس جایگاهی خاص در اساطیر ملل تورک دارد براهنی هم با هوشمندی تمام در فضای سانسور و خفقان حاکم بر ادبیات کشور، این نماد مقدس آذربایجان و ملل تورک را به تصویر کشیده است.
او در نوشته های دیگر خود نیز به زبان و فرهنگ ملی آذربایجان می پردازد و هرگز ریشه و اصل خود را فراموش نمی کند. بلکه سیاست تبعیض زبانی را مورد انتقاد جدی قرارداده، خواهانتحصیل زبان مادری بعنوان زبان اول و تدریس یک زبان واسط مثلا فارسی در کنار زبان مادری میشود.
براهنی نویسنده ای نابغه و در عین حال بسیار فعال بود و از اعضای اصلی کانون نویسندگان.
از جمله آثار دکتر براهنی
اشعار : آهوان باغ (۱۳۴۱) جنگل و شهر (۱۳۴۳) شبی از نیمروز (۱۳۴۴) مصیبتی زیر آفتاب (۱۳۴۹) گل بر گسترده ماه (۱۳۴۹) ظل الله (۱۳۵۸) نقابها و بندها (انگلیسی) (۱۳۵۶) غمهای بزرگ (۱۳۶۳) بیا کنار پنجره (۱۳۶۷) اسماعیل(۱۳۶۶)
خطاب به پروانهها و چرا من دیگر شاعر نیمایی نیستم؟ (۱۳۷۴)
رسول معینی راد