بزرگترین مرثیه پردازان ادبیات ترکی:
ملا محمد فضولي بغدادي:
ملا محمد فضولي بغدادي(885-963ق)از بزرگترين شاعران ادب ترکی در تاريخ آذربايجان، از نخستين شعرای شيعي است كه در مدح و رثاي چهارده معصوم «ع» مراثي و مدایح ماندگار سروده است. او علاوه بر اشعاز فراوان رثایی همچنین اولیت مقتل ترکی « حديقة السعداء » را در ده باب تأليف كرده که به واقعه كربلا اختصاص يافته است،چند بيت از آن تركيب بند عاشورایی معروف وی:
تدبير قتل آل عبا قيلدين اي فلك!
فكر غلط، خيال خطا قيلدين اي فلك!
برق سحاب حادثه دن تيغلر چكيب
بير بير حواله ي شهدا قيلدين اي فلك!
بير رحم قيلما دين جگري قان اولانلارا
غربتده روزگاري پريشان اولانلارا!
نظام الدين محمد توفار قانلي :
نظام الدين محمد توفار قانلي (متوفاي 1170 ه.) اشعار جانسوزي در رثاي امام حسين (ع) و يارانش دارد و فرهنگ عاشورايي شهادت و فداكاري در راه دين خدا و مبارزه با دشمنان حق را جانمايه اشعار كربلايي خود قرار داده است.
سيد فتاح مراغه اي، متخلص به اشراق :
سيد فتاح مراغه اي، متخلص به « اشراق » از شاعران قرن دوازدهم هجري، به دو زبان فارسي و تركي در ماتم شهداي كربلا مرثيه اي زيبايي سروده است. كتاب « رياض الفتوح » او شامل مثنوي هاي فارسي در همين موضوع است.
حاج خداوردي خويي، متخلص به « تائب » :
حاج خداوردي خويي، متخلص به « تائب » (متوفاي 1201 ه.ق.) از شاعران تواناي مرثيه است و در ماتم سالار شهيدان امام حسين (ع) و يارانش سوگ سروده هاي ارزشمندي به دو زبان تركي و فارسي دارد.
آخوند ملاحسين مراغه اي« دخيل » :
دخيل يكي از مشهورترين و بزرگ ترين شاعران نوحه سراي آذربايجان در قرن سيزدهم هجري است. كليات وي نگاهي شاعرانه و عاطفي به واقعه ي طف بويژه در تصوير و توصيف ميدان كربلا دارد و با مهارت و ظرافتي شايسته و با استمداد از تخيل سيال و قوي خود، به شرح جزئيات حادثه عاشورا پرداخته است.
چند بیت رجز از زبان حضرت علي اكبر خطاب به لشكر يزيد:
سيزده اگر يزيد بد اختر نشاني وار
گوندن ايشيقدي بيزده پيمبر نشاني وار
اولماز حريف كيمسه منه، منده بي خلاف
عباس نامدار دلاور نشاني وار!
ميرزا محمد تقي قمري دربندي :
ميرزا محمد تقي قمري دربندي (متولد 1235 ه.ق) يكي ديگر از مشاهير عرصه ادبيات عاشورايي آذبايجان است. كليات اشعارش تحت عنوان كنزالمصائب – كه تماما در مدح و منقب و مرثيه اهل بيت «ع» است – ده ها بار در تبريز و ديگر بلاد شيعه نشين به چاپ رسيده است. اين سه بيت از يكي از قصايد كربلايي اوست:
ماه محرم اولدو گنه گٶيلر آغلادي
دٶشدو جهانه غلغله عالملر آغلادي
اولاد حيدرين چكن آه و فغانينه
كرب و بلاده مؤمن و هم كافر آغلادي
شاما طرف اولاندا روان كاروان غم
يئر آغلادي، گٶي آغلادي، نه كشور آغلادي!…
ميرزا ابوالحسن راجي تبريزي :
ميرزا ابوالحسن راجي تبريزي (1292 – 1242 ه.ق)، هم از غزل سرايان بزرگ تاريخ ادبيات آذربايجان است و هم از معروف ترين شاعران اهل بيت (ع). بيش از صد سال است كه نوحه ها و مرثيه هاي او در شهرها و روستاهاي آذربايجان در ايام محرم خوانده مي شود. قسمت اعظم ديوانش را اشعار عاشورايي تشكيل مي دهد.
حاج رضا صراف تبريزي :
حاج رضا صراف تبريزي (1325-1271 ه.ق) يكي از بزرگ ترين شاعران غزل سراي آذربايجان است و كساني چون فضولي بغدادي را مي توان با او مقايسه كرد. نوحه ها و مراثي صراف در سوگ آل محمد «ص»، همانند غزل هايش بسيار پر احساس و مشهور خاص و عام است. بيشتر اشعارش مربوط به واقعه كربلاست.
وصف حال عصر تاسوعا:
گل گلزار رسالت بو گئجه
شمردن ايسته دي مهلت بو گئجه
يا تماييب آل علي صبحه كيمي
شيعه يا تسين نئجه راحت بو گئجه
شهدالر آدينا كلك قضا
يازادي فرمان شهادت بوگئجه…
اصغر دلريش:
اصغر دلريش، از شاعران توانا و پركار نوحه سراي آذربايجان در نيمه دوم قرن سيزدهم و اوايل قرن چهاردهم هجري است. ديوان اشعارش به صورت سنگي در تبريز چاپ شده و بعدها چند بار به صورت افست به طبع رسيده است. برخي از ابيات عاشورايي او به قدري مشهور شده كه بيشتر مردم، آن را از برمي خوانند و در واقع به شكل شعار عاشورا و ترجيع تعزيه خوانيها در آمده است. از جمله، اين بيت:
حسينه يئرلر آغلار گؤيلر آغلار
رسول مصطفي (ص)، پيغمبر آغلار
ميرزا علي حكيم لعلي :
ميرزا علي حكيم «لعلي»، طبيب، اديب و شاعر طنزپرداز بزرگ و نوحه سراي برجسته آذربايجان، در سال 1252 ه.ق. در «ايروان» متولد شد و سالها در تبريز به طبابت و سرودن شعر پرداخت و زندگي كرد و بالاخره در سال 1325 ه.ق در «تفليس» از دنيا رفت. لعلي با اشعار طنز خود لبخند را بر لبها مي نشاند و با نوحه هاي آتشين و جانسوزش دلها را در ماتم آل طه «ص» آتش مي زد
وصف حال علی اصغر(ع) :
آلدي اله تير و كمان حرمله
سالدي حريم حرمه ولوله
حلق علي اصغري ائتدي نشان
چكدي او دم و حديله بير هلهله
سو يئرينه حرمله پيكان وئرير
گؤر نئجه بي رحم دي بو حرمله
قاسم بيگ ذاكر :
قاسم بيگ ذاكر، شاعر و مبارز قرن سيزدهم هجري است كه سال ها با فئودال هاي مناطق گنجه مبارزه كرد و حتي چندين سال به باكو تبعيد شد. نوحه ها و مراثي او در سوگ شهداي كربلا مشهور است. اين دو بيت، مطلع يك شعر سينه زني از اوست كه از زبان امام حسين (ع) خطاب به پيكر خونين علي اكبر (ع) سروده است:
دور اياقه ائيله مه خواب اوغول
قورو يئرده ياتما يارا ليسان!
اورگيمده قالمادي تاب اوغول
قورو يئرده ياتما ياراليسان!
– برخيز اي فرزندم، مخواب،
خورشيد بانو ناتوان :
خورشيد بانو ناتوان، دختر مهدي قلي خان از شاعره هاي بلند آوازه آذربايجان در سال 1253 ه.ق (1837 م) در شهر « شوشا » – از شهرهاي جمهوري آذربايجان – به دنيا آمد. او به دو زبان فارسي و تركي شعر مي سرود. خورشيد بانو، زندگي غم انگيز و توأم با ناكامي داشت، از اين جهت سايه ي حزني در اشعارش ديده مي شود. مرثيه ها و سوگ سرودهاي وي در ماتم امام حسين (ع) و شهداي كربلا، از مشهورترين اشعار عاشورايي تاريخ ادبيات آذربايجان است. اين بيت مطلع يكي از اشعار سينه زني اوست:
سؤيله حسينه اي صبا، كرب و بلايه گلمه سين
گلسه دوشر بو دشتيده درد و بلايه، گلمه سين!
عباسقلي باكيخانوف قدسي:
عباسقلي باكيخانوف قدسي، شاعر، عالم، نويسنده و دانشمند شيعي قرن سيزدهم هجري، كه آثارش را به زبان هاي تركي، فارسي و عربي مي نوشت. « مرآت الجمال » ديوان اشعار فارسي اوست و كتاب « گلستان ارم » را در زمينه دستور زبان فارسي نوشته است. كتاب « رياض القدس » او به نظم و نثر مسجع و ادبي تركي، يكي از كتب مقتل است كه به واقعه كربلا اختصاص دارد.
سيد عظيم شيرواني :
سيد عظيم شيرواني، از ديگر شاعران بزرگ غزل و طنز آذربايجان و بنيانگذار مدرسه به سبك جديد در شهر « شاماخي » جمهوري آذربايجان است و در سال 1304 ه.ق (1888 ميلادي)، در همان شهر وفات يافت. او در خانواده اي روحاني و عالم پرور پرورش يافته و بزرگ شده بود و با علوم و معارف ديني و ادبيات فارسي و عربي و تركي به خوبي آشنايي داشت. مراثي و نوحه هاي سيد در ماتم جدش، بسيار زيبا و جانسوز است. با
ميرزا اكبر طاهر زاده صابر :
ميرزا اكبر طاهر زاده صابر (1329 – 1278 ه.ق / 1911 – 1862 م) شاگرد سيد عظيم شيرواني و بزرگ ترين شاعر اجتماعي و طنزپرداز آذربايجان در دوره مشروطه و صاحب كتاب « هوپ هوپ نامه » و صاحب سبك در شعر اجتماعي و انقلابي. در چاپ هاي نخستين هوپ هوپ نامه بود، ولي بعدها در چاپ هاي باكو، اشعار عاشورايي وي از ديوانش برداشته اند.
«مشهدی اصغر ذهنی» متخلص به «ذهنی»:
از به نامترین و تأثیرگذارترین شاعران آذربایجان، در محله¬ی امیرخیز- که محل پرورش بسیاری از ادبا و فضلا بوده است.ذهنی بر خلاف اینکه به دنیای شعر و شاعری دیرتر قدم نهاد، اما خیلی زود ثابت کرد که استعداد شاعری در وی هدیهای الهی ست
زبان حال لیلی در انتظار حضرت علیاکبر(ع):
انتظارم بارالها! مونس جان گؤزلرم
بیر عزیز جان و دل، بیر جان و جانان گؤزلرم
دود آهیمله ایشیقلی گون گؤزومده تار اولوب
قالمیشام ظلمات غمده ماه تابان گؤزلرم
روزگاریم چوخ پریشاندیر، پریشان حالیله
رشتهی عمروم کیمی زلف پریشان گؤزلرم
غنچهی خونینه حسرت منتظر بولبول کیمی
گول وجودی خنجر و تیر ایله شانشان گؤزلرم
صافی- کریم آقا (1284ـ1348ق):
«کریم آقا صافی»، از سرآمدترین و معروفترین مرثیهسرایان آذربایجان و تبریز و از خانوادی «حاج جعفر دایی» است. او در
1284 قمری در تبریز به دنیا آمده است. صافی، از جمله شاعران صاحب اندیشه دوران خود و مردی درستکار و وطندوست بود
و اشعارش در ادبیات آذربایجان از نظر غنایی صاحب مرتبه و جایگاهی رفیع است صافی به غیر از اشعار رثایی و آیینی، غزلهایی عاشقانه، انقلابی و سیاسی نیز سروده است.بعنوان مثال شعر معروف معترضانه او در ماجرای به دار کشیده شدن ثقهالاسلام:
ای وطنه بذل ائله یین نقد جان
ملّته دار اوسته وئرن امتحان
یادا سالاندا وطن آغلار سیزه
صافی شیرینسخن آغلار سیزه
چكدیلر داره سنی منصور وار
تاپدی شرافت سن ایله چوب دار!
یادا سالاندا وطن آغلار سیزه
صافی شیرینسخن آغلار سیزه
حسینی سعدی زمان (1289ش):
سید رضا حسینی (سعدی زمان) در سال 1289 شمسی در خیابان منجم تبریز به دنیا آمد. او پس از اتمام دوران ابتدایی به فراگیری
ادبیات عربی، فارسی و علوم و معارف اسلامی پرداخت و همزمان در ادارهی ثبت اسناد تبریز مشغول به كار شد. از همان اوایل جوانی به حلقهی تدریس استادان علوم انسانی و دینی راه یافت و در تاریخ، منطق كلام، علم معانی، بیان و لغت مطالعات گستردهای…
به انجام رسانید. نخستین بارقههای شاعری از 14 سالگی در وی مشاهده میشد که با انتشار نخستین آثارش تحت عنوان «كَنزالحسینی» اعجاب همعصران خود را برانگیخت.
نمونه شعر وی:
علیاكبر! نئجه لیلا سنین تك گولدن آیریلسین؟
جفای خاریله مشكلدی گول، بولبولدن آیریلسین
گؤزوم یاشی آخار دریا كیمی دایم بو سوداده،
سینیق كشتی كیمی جسمیم قالیب ذخار دریاده
وصالین بیر سینیق فُلكه، علی ساحلدی دونیاده
یئتبدیر ساحله ایمدی، نئجه ساحلدن آیریلسین؟