تعارض مدنی با هویت ملی!
با رصد تکاپوهای اتنیکی در ایران، فکر میکنم، شکلی از تعارض در اکثر تحلیلها و تفاسیر مغفول مانده است: تعارض مدنی با هویت ملی.
این پدیده اگرچه بهشکلی پربسامد و پررنگ در قالب فکری اغلب اتنیکهای ایران وجود دارد اما بهندرت به آن پرداخته میشود. اما تعارض مدنی با هویت ملی چیست؟
برای سادهسازی ماجرا، از یک مثال استفاده میکنم: بسیاری از عربهای اسرائیلی خود را با ملیت عرب یا فلسطین مرتبط میکنند، در حالیکه در عین حال شهروند دولت اسرائیل هستند، که با ملیت فلسطین در تضاد است. این تعارض زمانی بیشتر برای فرد به مخمصه تبدیل میشود که نوعی از کینه، غیریتسازی، برساختهگرایی و برچسبزنی بین هویت ملی و هویت مدنی وجود داشته باشد.
بیتردید بخش زیادی از سیاستگذاران فرهنگی ایران که طرفدار یکسانسازی هستند، تصوری واهی دارند که تلاش میکنند هویت قومیتهایی غیر از قومیت فارس را انکار کنند چرا که سالهاست در ایران اقوام دچار تعارض مدنی شدهاند.
طرفداران همسانسازی قومی در ایران غافل هستند که این نوع برخورد امنیتی، آپارتایدگونه و غیراخلاقی، منجر به واگراییهای بیشتر میشود و هویت ملی را به کینه ملی تبدیل میکند.
بخش زیادی از پژوهشهای جامعهشناسی و روانشناسی نشان میدهند که غیریتسازی باعث بروز دشمنی میشود. البته وجود همین دشمنی و کینه، در واقع بهرسمیت شناختن دیگری است. پس سیاستگذاران فرهنگی ایران الزاما باید با درک صحیح اوضاع، از دامنه غیریتسازی بکاهند و با نگاهی وسیع به حقوق زبانی همه اتنیکها، توجه کنند.