توجیهاتِ احمقانه و منافقانه ی حامیان ارمنستانِ غاصب
️ حامیان ارمنستان در ایران مینویسند: در صورتیکه استان زنگهزور(سیونیک ) در ارمنستان جایی که موجب جدایی منطقه نخجوان از آذربایجان شده و منطقه مرزی ایران و ارمنستان است، به تصرف آذربایجان درآید، از یک سو ارتباط ایران با روسیه، قفقاز و اروپا قطع میشود و موقعیت ژئوپولتیکی ایران به خطر میافتد واز سوی دیگر آذربایجان به ترکیه وصل شده و ترکیه و ناتو به دریای خزر دسترسی پیدا میکنند و نفوذ اسرائیل هم افزایش می یابد و …
️ و اما چند سوال؟
۱- از چه زمانی ارتباط ایران با روسیه وقفقاز و اروپا ازطریق ارمنستان صورت میگرفته که هیچکس از آن مطلع نیست؟ چنین ترددی در این مسیر سنگلاخی و هزینهبر و نا امن نبوده است تا قطع هم شود! نگارندگان چنین تحلیلهای غیر مستند برای تنویر افکار افراد کم سوادی چون بنده، عنایت کنند آماری از تردد تریلرها و کامیونهای ایرانی وغیر ایرانی به اروپا از مسیر ارمنستان ارایه نمایند و با آمار مشابه از مسیر ترکیه به اروپا و آذربایجان به روسیه و گرجستان و دریای سیاه مقایسه کنند .
مگر نه این است که ایران همواره از طریق دریای خزر یا آذربایجان با روسیه وشرق اروپا و گرجستان وبخش عمده قفقاز و دریای سیاه مرتبط بوده و از مسیر ترکیه نیز با اروپا تعاملات حمل ونقلی داشته است و دارد؟
و درحال حاضر که راه روسیه در سایه زیاده خواهیها و اشتباهات استراتژیک پوتین و کرملین به اوکراین و اروپای شرقی و منطقه بالکان و بالتیک مسدود است، ایران از کدامین راه زمینی با اروپا مراوده تجاری و غیره دارد؟
۲ – مگر ترکیه بیش از ۶۰ سال نیست که عضو و پایگاه ناتو است؟ چرا تاکنون هیچ مدعی کارشناسی از این موضوع سخنی بر زبان جاری نمیکرد اما اینک ندای وای بر ما سر میدهد؟
۳- مگر ترکیه با اسرائیل مناسبات رسمی چندین ساله ندارد؟ مگر کشورهای عربی و همسایه ایران با اسرائیل روابط رسمی یا غیر رسمی ندارند؟ یا دست کم تنش زدایی در روابط با اسرائیل نکرده و نمی کنند؟ مگر کشورهای همسایه ایران با ناتو در قالب قراردادهای انفرادی و پیمان مشارکت برای صلح همکاری نمیکنند؟
۴- ژئو پولیتیک کشورها ایجاب میکند براساس منافع مشترک همکاری کنند. ترکیه برای رسیدن به دریای خزر فقط به مسیر زنگهزور یا سیونیک نیاز ندارد. ترکیه با ارمنستان ۶۰۰ کیلومتر مرز دارد و به یقین در آینده ای نه چندان دور با برقراری روابط دو کشور، این مرز گشوده خواهد شد و ترکیه برای ارتباط با آذربایجان و دریای خزر و آسیای مرکزی حتی از نخجوان هم بی نیاز خواهد شد.
۵- شرایط حادث شده کنونی که تازگی ندارد. در پرتو سیاست خارجی غیر واقع بینانه و غیر عملگرایانه و غیر کارشناسانه و بدون توجه به ماهیت نظام بین الملل ،فرصتهای زیادی از جمله صادرات و ترانزیت انرژی و محورهای حمل ونقل و ارتباطات ازدست رفته و تریلیونها دلار به کشور و مردم و نسل آینده زیانهای جبران ناپذیر واردشده است.!
موقعیت ژئوپولتیکی و ژئو اکونومیکی ایران ایجاب میکرد امروز این کشور با صدور گاز خود و ترانزیت گاز ترکمنستان و آذربایجان به اروپا و کشورهای خارج نزدیک خود به هاب انرژی منطقه و محور کریدورهای نوستراک و تراسیکا تبدیل گردد و علاوه بر انتفاع مادی از منظر امنیت ملی نیز یک عنصر اساسی محسوب میشد!
میخواهم بگویم که زنگ خطر تهدیدات ژئوپولیتیکی را حتی در درون سیستم جمهوری اسلامی تعداد معدودی از جمله این نگارنده کوچک و کم سواد از سی سال پیش به صدادرآوردیم، اما گوش شنوا وچشم بینایی در حوزه تصمیم گیری یافت نشد! زنگ زنگهزور بیش از بیست سال پیش ازاین به صدا درآمد شما نشنیدید و فرصتها را به تهدیدات تبدیل کردید .صدای زنگ زنگهزور را خطوط لوله انرژی باکو-تفلیس-جیهان و باکو-تفلیس-ارضروم به صدا در آورد .قبل از انعقاد قراردادها و شروع عملیات اجرایی آنها ما هشدار دادیم اما از ما بهتران فرصت طلب رانتخوار وقعی نهادند. اگر همان زمان صدای کارشناسان واقعی شنیده و اقدام میشد امروز ایران و آذربایجان و ترکیه ،سه کشور همسایه و مسلمان متحد یکدیگر بودند و ایران در کنار روسیه و ارمنستان غیر مسلمان برای ایجاد اتحاد لرزان که آینده ای هم نخواهد داشت مساعی جمیله مبذول نمیداشت!
۶- البته نگارنده صرفا به سهم خویش بر واقع بینی و عملگرایی و شفافیت و عدم فریبکاری و کذب گویی و پرهیز از صرف هزینه های گزاف از بیت المال بی صاحب ملت در راستای منافع ملی کشور تاکید دارد.
۷- بهترین راه تامین منافع ملی پرهیز از تنش و اعمال دیپلماسی پویا برپایه عقلانیت و واقعبینی وعملگراییست وادامه مسیر کنونی ناصواب و بی ثواب خواهد بود.
☆ ۵فروردین ۱۴۰