تور اهانت
توهین و اهانت هر چند رفتاری تحقیرآمیز است ولی اکثراً معکوس عمل کرده و اهانت شونده را در اقداماتش مصممتر از قبل میکند و نیز وی را در مقام مدافع حق قرار میدهد.
در دنیای سیاست وقتی به رفتار مبارزاتی مخالفان دیکتاتورها مینگریم، یک نکتهی بسیار مهمی عیان است. مبارزان اغلب (چه خواص و چه عوام) خواسته و ناخواسته در تور اهانت گرفتار شده و در زمین دیکتاتورها بازی میکنند. در واقع دیکتاتورها بازی این چنینی را بسیار دوست دارند و همواره از سخیف بودن گفتاری و کرداری گفتمان مخالفانشان استقبال میکنند. آنها حتی خانهای برای تور اهانت در جدول پلانها و برنامههایشان در سیستم خود در نظر میگیرند و به عنوان یکی از سوپاپ اطمینانهایشان برای مواقع لازم آماده نگه میدارند. به نوعی، صفحهی شطرنج سیاست جامعه اگر در سیطرهی دیکتاتور است. پس تمامی جوانب جداول هم در طرحهایشان سنجیده شده است. شاید بعضیها در گام اول، با خواندن این مطلب احساس کنند که، این نوشته دژ دیکتاتورها را تسخیرناپذیر میپندارد. اما هدف از این نوشته، تحیل قدم اشتباه راه آزادی است و از این رو، سرپوش گذاشتن به نقاط تاریک درافتادن با هیولای دیکتاتوری را لازم به چالش کشیدن میدانیم.
در میدان سیاست، نکتهای بسیار مهم وجود دارد: اگر میخواهی برنده شوی، اولاً باید افکار عمومی را جلب کنی و ثانیاً باید رقیب را مجبور به اشتباه کنی. یعنی هر چه قدر رقیب اشتباه بیشتری کند و تو کم اشتباه کنی، افکار عمومی را بیشتر به دست خواهی گرفت.
اصولاَ در کشورهای با جوامع دیکتاتورخصلت، افراد جامعه خصوصاً طبقهی پایین آن همواره با خصوصیات اخلاقی و رفتاری از قبیل قهرمان پرستی، تصمیم هیجانی و عجولانه گرفتن، سطحی نگری، و عدم دور اندیشی، فضا را برای موجسواری پوپولیستها مهیا میکنند و به آنها این امکان را میدهند تا با نردبان تودهی هیجانی قلهی سیاست را فتح کرده و در ادامهی راه هم با این رویه که باعث صعود افراد ریاکار و ناکارآمد به جایگاه تصمیمسازی و تصمیمگیری کشور میشود، مسیر دوباره به بنبست رسیده و انقلابی دوباره به راه میافتد. این چنین است که عقدههایی که در کورهی فشار و تحقیر رشد کردهاند، توده و حتی بعضی خواص و نخبهها را به تور رادیکالیزم اهانت میکشاند و اگرچه به طول عمر دیکتاتور میافزاید، در اصل دیکتاتوریزم را سلسهوار میگرداند. در هر صورت، هر کس متینتر باشد، آخر سر افکار عمومی را به خود خواهد کشاند، چه متانت راستین باشد و چه نمادین و ریاکارانه.
یاشار ائلچیخان