حمله سایبری به تاسیسات هستهای نطنز و تداوم تنش بین اسرائیل و ایران در منطقه – دکتر امید شکری
بحث امنیت عرضه انرژی و زیرساختار انرژی، همواره نقش مهمی در سیاست امنیت ملی و امنیت انرژی همه کشورها داشته است. در این بین، در کشورهای تولید کننده انرژی اهمیت این امر دو چندان میشود. هر گاه زیرساختار انرژی کشورهای عمده تولید کننده انرژی مورد حملات نظامی (پهپادها- سایبری و…) قرار میگیرد، نه تنها ظرفیت تولید و صادرات انرژی این کشورها کاهش مییابد، بلکه به بازار انرژی نیز شوک وارد میشود و به اعتبار این کشورها در بازار جهانی انرژی به عنوان تامین کننده مطمئن انرژی، خدشه وارد میشود.
حمله اخیر به تاسیسات هستهای نظنر، جدا از تاثیرات مهم ژئوپلتیکی، نشان داد که در سالهای اخیر ایران نتوانسته است در بُعد امنیت زیرساختار انرژی، بهویژه تاسیسات هستهای، موفق عمل کند. این حمله در حالی صورت گرفت که وزیر دفاع آمریکا از اسرائیل دیدار میکرد و ایران در روز ملی فناوری هستهای، خبر از پشرفت جدید در دانش هستهای داده بود. زمان این حمله نیز حاوی پیام خاصی از سوی دولت اسرائیل است. برخی از کارشناسان امور منطقه بر این باورند که هدف اصلی حمله اخیر، مذاکرات دولت بایدن با ایران برای حل مشکلات موجود و رسیدن به توافق جدید بوده است، و اسرائیل با این حمله نشان داد که بهرغم توافق احتمالی ایران و آمریکا، تلآویو از تمامی ابزارهای موجود برای حفظ امنیت ملی خود و اخلال در برنامه هستهای و موشکی ایران بهره خواهد گرفت.
حمله به تانکرها و کشتیها
پس از خروج آمریکا از برجام، ناامنی و حمله به تانکرها و نفتکشها در تنگه هرمز و حمله به تاسیسات نفتی و پالایشگاهی منطقه افزایش یافت. افزایش حملات، خطر عمدهای برای امنیت انرژی و امنیت ملی کشورهایی بود که نفت و الانجی مورد نیاز خود را از طریق تنگه هرمز تامین میکردند. تداوم حملات باعث شد تا ناوگان چند کشور برای حفاظت از تانکرها راهی منطقه شوند.
استفاده ایران از آبراه هرمز برای ارسال محوله سوخت به دولت سوریه باعث شد تا توجه به تنگه هرمز و منطقه در کل افزایش یابد. حمایت ایران از دولت سوریه و حزبالله لبنان، در تضاد با منافع ملی اسرائیل بوده است و این کشور بارها کوشیده است تا مانع رسیدن محمولههای نفتی ایران به سوریه شود. به گزارش وال استریت ژورنال، اسرائیل از اواخر سال ۲۰۱۹ تاکنون دستکم ۱۲ کشتی را که بیشتر آنها حامل نفت ایران به سوریه بودند، مورد هدف قرار داده است. وال استریت ژورنال به نقل از مقامهای آمریکایی مینویسد که این حملات از اواخر سال ۲۰۱۹ آغاز شده است و کشتیهای ایرانی و نیز کشتیهای دیگری که حامل محمولههای نفت و سلاح ایران بودند، مورد حمله قرار گرفتند. دولت اسرائیل بر این عقیده است که ارسال نفت به دولت سوریه و نیز فروش نفت ایران در بازار خاکستری، باعث تداوم حمایت مالی و نظامی از حزبالله و دولت سوریه است.
مذاکرات وین و نارضایتی اسرائیل
بایدن پیش از انتخابات هم اعلام کرده بود که به برجام برخواهد گشت. طی هفته گذشته، مذاکرات غیرمستقیم بین نمایندگان ایران و آمریکا در وین برگزار شد. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، در نخستین واکنش به مذاکرات غیرمستقیم آمریکا و ایران در وین گفت که اسرائیل تنها به حفاظت خود در برابر کشوری که قصد نابودی اسرائیل را دارد، مقید است. حساب رسمی توییتر دفتر نخستوزیری اسرائیل روز چهارشنبه ۱۸ فروردین به نقل از بنیامین نتانیاهو نوشت: «قرارداد هستهای با ایران که به آن مجوز بینالمللی برای پیشرفت به سوی رسیدن به زرادخانه بمبهای اتمی داده بود، دوباره بر سر میز مذاکره است. ولی تاریخ به ما آموخته است که این قراردادها با کشورهای تندرو، بسیار بیارزش هستند.»
تداوم حمایت از گروههای نیابتی
حمایت از گروههای نیابتی نقش مهمی در سیاست خارجی ایران ایفا میکند. حتی در شرایط تحریم و کاهش فروش نفت که مهمترین منبع درآمد ارزی ایران بود، تهران به حمایت خود از گروههای نیابتی ادامه داد و حتی برای برخی از آن گروهها در منطقه کارخانه موشکسازی نیز احداث کرد. اسرائیل بارها نارضایتی خود را از سیاست ایران در حمایت از گروههای نیابتی، بهویژه در لبنان، ابراز کرده است، و بارها نیز به تاسیسات نظامی نیروهای مورد حمایت ایران در سوریه حمله کرده است. جنگ داخلی سوریه باعث شد تا نفوذ ایران در سوریه و منطقه افزایش یابد، و این امر خطری برای امنیت ملی اسرائیل بوده و هست. نباید انتظار داشت که پس از توافق احتمالی ایران و آمریکا، حمایت ایران از این گروههای نیابتی کاملا قطع شود. شاید دامنه کمکها محدود شود، اما ایران برای حمایت و تجهیز این گروهها و تنظیم و تداوم سیاست منطقهای خود میلیاردها دلار هزینه کرده است و نمیخواهد این برگ برنده را بهراحتی از دست بدهد. در این بین، اسرائیل هم به سیاست کنونی خود در قبال گروهای نیابتی مورد حمایت ایران ادامه خواهد داد.
حمله سایبری به تاسیسات هستهای نطنز
روز یکشنبه مطبوعات ایران و منطقه خبر از بروز حادثهای در تاسیسات اتمی نطنز دادند. آن حادثه، به فاصله کمتر از ۲۴ ساعت پس از برگزاری مراسم روز ملی فناوری هستهای در ایران و اعلام راهاندازی مجدد «مرکز مونتاژ سانتریفیوژهای پیشرفته» رخ داد. آن حمله یا حادثه در حالی رخ داد که لوید آستین، وزیر دفاع آمریکا، برای دیدار با مقامهای اسرائیلی به بیتالمقدس سفر کرده است. او بلندپایهترین مقام آمریکایی است که پس از روی کار آمدن جو بایدن از اسرائیل دیدن میکند. برای روشنتر شدن جزییات حادثه نظنز، باید منتظر اعلام رسمی دولتی ایران بود؛ هر چند در حمله سال گذشته به تاسیسات هستهای نطنز، جزییات میزان انفجار و تاثیر آن بر عملکرد برنامه هستهای ایران رسما اعلام نشد.
با توجه به اظهارات برخی از مسئولان ایرانی، میتوان به میزان تاثیر این حادثه در بعد امنیت ملی ایران پی برد. جدا از نتیجه مذاکرات ایران و آمریکا، اختلافات ایدئولوژیک ایران و اسرائیل تداوم خواهد یافت. با توجه به تاثیر تحریمها در اقتصاد ایران و اثر بدتر کرونا بر وضعیت عمومی کشور، نباید انتظار داشت که تهران در کوتاهمدت پاسخ قاطعی به این حمله سایبری بدهد، یا حملهای احتمالی به منافع اسرائیل و تاسیسات هستهای آن سازمان دهد.
از آن جا که دولت ایران از لحاظ روابط بینالمللی در نقطه قوت خود نیست، اسرائیل میتواند چنین حملههایی، یا حملات سنگینتر سایبری به تاسیسات هستهای و برنامه هستهای ایران را تداوم بخشد. حتی احتمال حمله موشکی محدود به تاسیسات هستهای ایران نیز وجود دارد، اما نباید انتظار داشت که جنگ تمامعیاری بین دو کشور درگیرد. تنشها در منطقه به صورت محدود ادامه خواهد یافت، چرا که ایران در کوتاهمدت و میانمدت، سیاست منطقهای و برنامه موشکی و هستهای خود را ادامه خواهد داد. در عین حال، از نفوذ اسرائیل در برخی حوزههای مهم ایران نیز نباید غافل بود.