با طبقه ای از حاکمیت روبرو هستیم که سواد، مدرک و تألیف کتاب را به گند کشیده اند!
آیا تاکنون شنیده اید بگویند: «دکتر ترامپ،… دکتر بایدن،… دکتر اوباما،.. دکتر نتانیاهو،… دکتر اردوغان،… دکتر صدّام حسین،… دکتر ملک فیصل،… دکتر »…!!!
امّا، تا بخواهید ما دکتر های داریم!
«دکتر روحانی،… دکتر قالی باف،… دکتر احمدی نژاد،… دکتر ولایتی،… دکتر محسن رضایی،… دکتر …»
میخواهید دلیل این امر را بدانید؟!
▪ نقدی بر مدارک تحصیلی مسئولین جمهوری اسلامی
اوایل انقلاب، مسئولان، خاکی و متواضع بودند و به هم خواهر و برادر می گفتند و عناوین «دکتر و مهندس» را متعلّق به طاغوتیها، یا مذهبیهای لیبرال و غرب زده می دانستند. عنوان دکتر، در رشتههای غیرپزشکی، چیزی مثل کت و شلوار و کراوات بود!
مسئولان انقلابی کمی که جا افتادند، شدند حاج آقا و حاج خانم! امّا بعد از جنگ، «حاجی» کم کم از مد افتاد! به لطف دانشگاه آزاد و بعضی دانشگاه های وابسته به حکومت، حاج آقاها و حاج خانمهای سابق مدرک گرفتند و یک دفعه شدند دکتر!
هم زمان، مسئولان اُوِرکتها را در آوردند، و کت و شلوار پوشیدند و ریشهای انبوه، آنکادره و کوتاه شد! در تحوّلی دیگر، مسئولان از محلّات فقیر نشین و متوسّط نشین شهرها، به محلّات اعیان نشین، مانند خیابان آفریقا، سعادت آباد، زعفرانیّه، و نیاوران کوچ کردند!
عنوان دکتری، حالا دیگر جزو لوازم اصلی پیشرفت در هرم سیاسی شد! یک عدّه با رانتِ سیاسی و بده-بستان، بدون کنکور و حضور در کلاس، و بدون زحمتِ درس خواندن، شدند دکتر!
ابتذال مدرک از همین جا شروع شد. با اظهارنظرهای احمقانه مدّعی شدند که از دانشگاه تهران با معدّل 18 دکترای اقتصاد گرفته و آبروی این دانشگاه معتبر بر باد رفت !
یک عدّه زرنگ، رفتند به کمک دلّال ها، ازدانشگاههای درِ پیتیِ تاجیکستان، بلاروس، هند و فیلیپین، با چند صد دلار مدرک اصلی خریدند!
یک عدّه هم با شعارِ «کی به کیه؟» همین جا مدرک جعلی از اکسفورد و … با دو/سه هزار دلار خریدند و از مزایای مادّی و معنوی آن برخوردار شدند!
فعلاً عضویّت در هیأت علمی دانشگاهها هم بین مسئولان، تبدیل به یک ارزش سیاسی شده است، که لازمۂ آن علاوه بر مدرک دکترا و استفاده از پارتی برای ورود، «مقاله سازی و کتاب سازی» به منظور ارتقاء رتبه است! تهیّۂ مقاله و کتاب سازی، تبدیل به یک صنعت شده است!
عدّه ای هم با معادل سازیِ مدرکِ حوزوی، آخوندِ دکتر شدند!!! شما وزیر که باشی یا نمایندۂ مجلس، می توانی یک عدّه را اجیر کنی تا برایت مقاله بسازند، کتاب سرهم بندی کنند و مزدشان را هم از کیسۂ دستگاه خلافت بگیرند!
خانم سوسن کشاورز، 3 کتاب برای «حاجی بابایی» ساخته است: خانم سویزیزی یک کتاب و آقای «یوسف نوری» هم یک کتاب، و بقیّه را هم به کمک جمعی از مؤلفان ساخته است! چقدر بد که فردی با مدرک جعلی مهندسی عمران، رئیس سازمان نظام مهندسی و نیز رئیس کمیسیون عمران مجلس نهم می شود!
معمولاً در دعواهای جناحی برخی از این مسائل عنوان می شوند.
همین حالا اگر مدارک فوق لیسانس و دکترای نمایندگان مجلس یازدهم «راستی آزمائی» شوند، باید انتخابات مجدّد برگزار کرد!
وضع طوری شده که افراد با سواد و دارای مدرک واقعی، که با کوشش علمی به عنوان دکترا دست یافته اند، از این که به آن ها «دکتر» بگویند، خجالت می کشند! دکترهای قلّابی و رانتی، به «آلاف و اولوف» می رسند؛ در حالیکه دکترهای واقعی، مخصوصاً در رشتههای علوم انسانی، که اهل ریا و تظاهر نیستند، برای پیدا کردن کار به «این در و آن در» می زنند و به نتیجه هم نمی رسند. اگر هم کاری پیدا کنند، حقوقشان تناسبی با سواد و تخصّصشان ندارد! حتّی برخی مجبورند که برای بقاء، خودشان را به خنگی بزنند و از تخصّصشان استفاده نکنند!
ما با یک طبقۂ حاکم روبرو هستیم که همۂ ارزشهای واقعی، از سواد و مدرک و تحقیق تا استادی دانشگاه و مقاله نویسی و تألیف کتاب را به گند کشیده اند!
شیرزاد عبدالهی