ریش و ریشه…!/صدها مقاله و کتاب نوشته اند در علل عقب ماندگی ایران، در ناکامی انقلاب مشروطیت و در اینکه چرا تلاشهای 150ساله ایرانیان برای نوسازی، آزادی، دمکراسی و قانونخواهی به نتیجه نرسیده و هنوز هم پس از 120سال قانونخواهی و دویدن بدنبال آن، امروزه نیز برای رعایت قانون، همیشه باید پیش چشم مردم و مقامات، تابلوی دارلانتقام مختار را نصب کرد تا ترس و وحشت، آنانرا وادار به رعایت نظم و قوانین کند!
این هم یک نوشته تلگرامی و تلگرافی است در این موضوع…
زمانی مجله طنز باباشمل در سرمقاله ای با عنوان «شیربرنج» در مورد میزان درک ایرانیان از آزادی و مشروطه چنین نوشت:
«یکی به کورمادرزاد گفت: هیچ تا به حال شیربرنج خوردهای؟
جواب داد: نه، اصلاً من نمیدونم شیربرنج چه شکلیه.
گفت: یه چیز سفیده.
کورمادرزاد پرسید: سفید چیه؟
گفت: سفید، رنگ غازه.
کورمادرزاد پرسید: غاز چه شکلیه؟
یارو انگشتهاش رو راست کرد و نوکاش رو به هم چسبوند و مچ دستش رو کج کرد، دستش رو شکل غاز نمود و دست کوره را گرفت و مالید به دست خودش، و گفت: غاز یه همچو شکلی داره.
کوره، همین که دستش به دست گُنده و زِبر یارو خورد، خودش رو عقب کشید و گفت: نه جانم! من شیربرنج به این کلفتی نخوردهام… حالا به جون همه تون، اونایی هم که خواستن به ما کور و کچلها، مشروطه و حکومت ملی رو حالی کنن، همین کار رو کردن و درست همون قدر ما از مشروطه و آزادی سردرآوردیم که اون کوره از شیربرنج…»!
(مجله باباشمل،15تیر1323،شماره61،ص6)
وقتی قیمت نفت بالا می رود و پول از سر کول مان می بارد چه نیازی به فکر کردن، تلاش و حرکت است؟ و چه نیازی به پاسخگویی و نیاز به مالیات مردم…!
نگاهی به تاریخ می افکنم:
در سال ۱۹۷۵م، وقتی قیمت نفت اوج گرفت شاه چنان دچار کیش شخصیت شد که حتی آرا و نظرات اقتصاددانان را هم به سخره گرفته، گمان میکرده که قوانین اقتصادی را هم می توان منقاد و مطیع فرامین سلطنتی کرد!.
در آن زمان دیگر نیازی به مشورت با متخصصی نمی دید به تحقیر از دمکراسی ورشکسته دنیای “چشم آبی ها” میپرداخت و در گفتگویی با اوریانا فالاچی حتی ادعا میکرد که با خدا رابطه ای مستقیم دارد!.
پس از انقلاب نیز روشن ترین مثال در زمان آقای احمدی نژاد رخ داد وقتی قیمت نفت از ۱۶۰دلار گذشت آن ارتباط با خدا و غیب، این بار به شکل هاله نور آمد و آقای پرزیدنت، ادعای مدیریت جهانی کرد! میگفت:
«بیش از 100 سیاستمدار دنیا در گفتگو با من این توقع یعنی مدیریت جهان را بیان کردند و آنها می گویند ایران پتانسیل مدیریت جهان را دارد…»
البته هر موقع بندِ ناف مان به نفت، اندکی به تزلزل می افتد آنوقت دولتها از هارت و پورت می افتند پی میبرند که مالیات از مردم چیز خوبی است و لزوم ساماندهی نظام مالیاتی از شهروندان محترم! …
اینجا و در این کشورها، پترودلارها باعث شده این جوامع، شبیه گورِِ کافر شوند :
ظاهرت، چون گور کافر پر حلل وز درون، قهر خدا عزوجل
تفاوت کشورهایی چون کشور ما و همسایگانی که براساس چاه نفت، کشور شده اند و در زمان صعودِ پترودلارها، دارای رنگ و لعابی از آخرین رفاه و مصرف میگردند در مقایسه با کشورهای مدرنِ دارای زیرساختهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و برخوردار از نهادهای مدنی، به این دوتا آقاخرگوش و هویج هایشان شبیه است:
ببینید که یکی بدون ریشه است اما در سایه دلارهای نفتی، چگونه مغرورانه بخاطر ظواهر شیک و پیک و برگهای پرپشت ظاهری، دست در کمر، ژستی گرفته برای مدیریت جهانی!
اما آن دیگری که سیر طبیعی را پیموده با شگفتی به همسایه نگاه میکند…! و اینست”ریش و ریشه…!”
ریش و ریشه…!علی مرادی مراغه ای