زبان و تفکر در روایت دکتر محمد رضا باطنی
یکی از کتابهای بسیار مهم در فهم “نسبت” تفکر و زبان در ایران اثر سترگ استاد محمد رضا باطنی است. عنوان کتاب “زبان و تفکر: مقالات زبانشناسی” است که توسط نشر آگه به چاپ دهم هم رسیده است. چاپ دهم کتاب در زمستان ۱۳۹۰ می باشد. این کتاب مشتمل بر ۱۶ فصل و یک پیشگفتار می باشد و استاد محمد رضا باطنی بحثی در باب “گسترش جغرافیایی زبان فارسی” دارند که از منظر سیاستگذاریهای زبانی در ایران بسیار کلیدی و قابل تامل است. او می گوید:
“اگرچه فعلا زبان فارسی زبان رسمی کشور ایران است ولی در بسیاری نقاط ایران زبان مادری مردم نیست. بدیهی است اگر ما بتوانیم شیوه ای اتخاذ کنیم که به تدریج و با نرمش زبان فارسی <<زبان مادری >> همه کسانی گردد که در قلمرو جغرافیایی ایران به دنیا می آیند و زندگی می کنند، قدم مهمی در راه وحدت ملی خود برداشته ایم زیرا وحدت زبان عامل بسیار مهمی در پیوستگی و وحدت ملی است” (باطنی، ۱۳۹۰. ۷۱).
در اینجا مشاهده می کنید که باطنی به دنبال راهی است که زبان های غیر فارسی را در ایران محو کند و در این بین زبان ترکی مهمترین زبانی است که او آن را مخل وحدت ملی ایران می داند و این بسیار عجیب است که یک زبانشناس که در اروپا تحصیل کرده است چنین ضد تنوع زبانی و مخالف زیست فرهنگی بخشی از هموطنان خویش است!
حال پرسش اینجاست که آیا این صورتبندی دکتر باطنی در باب امحاء نرم زبان مادری با منظر تئوریک ایشان که درباره نسبت “تفکر و زبان” در فصل “رابطه زبان و تفکر” ارائه داده است همخوانی دارد یا خیر؟