زن، زندگی، آزادی و استقلال اقتصادی زنان
«زن، زندگی، آزادی» یعنی: فرصتهای برابر شغلی، داشتن استقلال مالی و اشتغال به کار با برخورداری از مزایای بیمه و تامین اجتماعی حق زنان
بر اساس گزارش مجمع اقتصاد جهانی تنها ۲۰ درصد از زنان در بازار رسمی کار مشغول به کار هستند و بر اساس گزارش مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۹، ۵۹درصد زنان غیر شاغل ایران در بخش «غیر رسمی» مشغول به کار هستند؛ مشاغلی چون فروشندگی در بوتیکها و مغازهها ، دستفروشی، کارگری در کارگاههای کوچک اقتصادی زیر ده نفر، منشیگری، خود اشتغالی در اینستاگرام و صفحات مجازی، تولیدات دستی و هنری و کارگری و مشاغل خدماتی و … جزء این دسته از مشاغل هستند.
از مهمترین تبعات منفی اشتغال در بخش «غیر رسمی» کار با درآمد ناچیز و بسیار پایینتر از قانون کار، عدم برخورداری از خدمات بیمه، تامین اجتماعی و حمایت مراجع قانونی است. در صورت اشتغال زنان در بخش خصوصی، غالبا زنان نمیتوانند درآمد مورد نیازشان را برای تامین مایحتاج زندگی فراهم آورند و به دلیل نداشتن بیمه همواره با احساس عدم امنیت شغلی مواجه میشوند؛ شرایطی که در صورت نیاز مبرم زن به درآمد آن باعث فرصتطلبی و استثمار بیشتر زنان میشود؛ ساعات طولانی کار، فشار کاری سنگین، خطر خشونت جنسی توسط کارفرما، دشواریِ گرفتن مرخصی، از دست دادن کار به علت زایمان و … همگی از مصائب کار در بخش خصوصیِ غیر رسمی است.
از طرف دیگر ، زنان در صورت خوداشتغالی و ایجاد مشاغل کوچک خانگی هم با موانعی سخت و دشواری چون کمبود سرمایه لازم برای ایجاد درآمد مورد نیاز برای تامین زندگی، نداشتن فضای مناسب برای عرضه محصول، فروش پایین و … مواجه میشوند.
با توجه به وضعیت نابهسامان اقتصادی خانوادهها و تورم افسار گسیخته، افزایش تجرد قطعی زنان و بالا رفتن آمار طلاق، افزایش زنان سرپرست خانوار، تغییرات به وجود آمده در سبک زندگی، نیاز به درآمد متناسب با هزینههای زندگی و برخورداری از بیمه و … باعث شده است که زنان در مقایسه با مردان با فقر بیشتری مواجه باشند.
از عمدهترین دلایل بیکاری و فعالیت زنان در بخش غیررسمی کار، وجود تبعیضهای جنسیتی ساختارمند است؛ نابرابری در قوانین جذب نیرو، دسترسی نابرابر به دارایی به دلیل قوانین تبعیضآمیز در ارتباط با سهم الارث زنان از پدر و همسر، موانع حقوقی در قوانین مدنی ایران که اختیار اشتغال را از زنان میگیرد و آن را به پدر و همسر او واگذار میکند، فرهنگ مردسالاری موجود در جامعه که برای مردان و زنان نقشهای جنسیتزده تعریف میکند و همه بار سنگین نانآوری را بر دوش مردان میاندازد و برای استقلال مالی زنان هم اعتباری قائل نمیشود، مردسالاری حاکم بر سیستم جمهوری اسلامی که جایگاه اصلی زنان را فقط در پستوی خانهها میداند و نمیخواهد که زنان فراتر از نقش «مادری» و «همسری» عمل کنند، اقتصاد بیمار و فروپاشیده جمهوری اسلامی و …همگی باعث شده که زنان در مقایسه با مردان از سهم بسیار کمتری از بازار رسمی کار برخوردار باشند؛ به گونهای که ایران حتی در مقایسه با کشورهای خاورمیانه پایینترین آمار اشتغال را داشته باشد؛
مطابق با آمار مجمع جهانی اقتصاد، تنها ۲۰ درصد زنان ایرانی به طور رسمی مشغول به کار هستند. این در حالیست که میزان اشتغال زنان در ترکیه بالاتر از ۳۰ درصد و در امارات بیشتر از ۵۰ درصد است. مطابق با آمار مجمع جهانی اقتصاد ، ایران با رتبه ۱۵۰ از ۱۵۶ کشور دنیا در کنار کشورهایی چون سوریه، عراق و یمن بالاترین میزان شکاف جنسیتی را در جهان دارد.
در حالیکه به طور متوسط آمار اشتغال رسمی زنان در سطح جهانی از ۵۰ درصد بیشتر است و در کشورهای آسیای شرقی و اروپای غربی بیشتر از ۸۰ درصد زنان مشغول به کار رسمی هستند، مسئولان جمهوری اسلامی مقتدرانه ایستادهاند تا با قداستسازی عامدانه و فریبکارانه از نقش «مادری» و «همسری» که منشا آن همان تفکر بیمار جنسیتزده است، زنان را در همان پستوی خانه نگه دارند تا به زعمشان جامعه را از شر «بدن شهوتانگیز» زن در امان نگهدارند.
رها سلیمی