با کالبد شکافی حوادث اخیر در ایران و به تبع آن در حرکت ملی آذربایجان شاهد حقایقی هستیم که کتمانش جز خود فریبی با عواقب گمراه کننده بازدهی دیگر نخواهد داشت:«زن؛زندگی و آزادی» شعار لعاب شده تروریستی می باشد که عبدالله اوجالان سرکرده تروریست های پ.ک.ک مبدع آن بوده و امروز در اعتراضات ایران تبدیل به ترند شده است و متاسفانه تشکیلات های حرکت ملی هم زیر شعار مذکور وارد فعالیت شده اند.
هر چند تحت روشنگری مرکز تحقیقات آذربایجان در کانادا از ماه ها قبل نویسندگان آذربایجان به دفعات نوشته اند که شیشه عمر جمهوری اسلامی با رهبری زنان شکسته خواهد شد و عجیب تر اینکه تشکیلات ها عوض اینکه برای آثار نویسندگان بعنوان منبع معرفی بکنند ترجیح می دهند به مانیفست یک تروریست رجوع کنند.
برای همین با طرح کم و کیف این حوادث و تحرکات موذیانه ایران در مطبوعات بر علیه آذربایجان از آسلان عیسی بیلی رئیس تحقیقات آذربایجان در کانادا سوال کردیم و وی با حوصله طی چندین وویس برای ما روشنگری کردند که ما بطور خلاصه اینجا قید می کنیم.
در خصوص فعالیت تشکیلات های آذربایجانی زیر شعار «زن؛زندگی و آزادی» آسلان بئی چنین توضیح دادند:
اگر از نقطه نظر امنیتی و استخباراتی به ترکیب فعالین منسوب به حرکت ملی در خارج را حلاجی بکنیم براحتی متوجه می شویم رژیم شعوبی آخوندی غیر مستقیم و با مدیریت از راه دور امکاناتی در اختیار بعضی فعالان گذاشته است که از ماهیت مسئله بی خبرند و براحتی در مسیر خدمت به رژیم مدیریت می شوند و در مقابل صاحبان اندیشه در حرکت ملی هم با ترفندهای متعدد و حتی با ترورهای بیولوژیکی به حاشیه رانده شده اند؛ که بنده هم قربانی همین ترورها می باشم طبیعی است در چنین جوی این آقایون تحت لوای دشمنان تورک سخنرانی خواهند کرد بدون اینکه متوجه عمق جنایت شان بشوند اگر دقت کرده باشید سیاسیون کرد بسیار پخته عمل می کنند و براحتی عبدالرحمان قاسملو قاتل مردم و عامل غائله سولدوز را شهید خطاب می کنند و این فعالان منسوب به حرکت ملی فقط منتظر هستند میکروفون به ایشان بدهند بدون اینکه متوجه عمق فاجعه سیاسی رفتارشان بشوند فلذا جهت روشنگری به این دسته از فریب خوردگان و آحاد ملت تورک در جواب بخش دوم سوال شما مبنی بر تحرکات مطبوعاتی ایران می گویم هم اکنون شاهد هستیم فرمانده مرزبانی ادعا می کند در مرز خداآفرین گروه های تروریستی دستگیر کرده اند ؛همزمان در تبریز از نیروهای وابسته خودشان را با ضربات چاقو به قتل می رسانند؛ رئیس ستاد مشترک از جنگ علنی با آذربایجان سخن می گوید، از خنثی سازی بمب خبرسازی می کنند و شانتاژهای از این دست…
اگر به تاریخچه خرابکاری ایران در جمهوری آذربایجان نگاه مختصری نداشته باشیم جواب به این جنگ سازی و جنگ آفرینی ایران چندان راحت هم نخواهد شد:
_تخریبات
_خرابکاری
_ترورهای متعدد
_تشکیل گروهای تروریستی حسینیون
_حوادث ناردالان
_سعی در شکل دهی به مخالفت خط سومی در آذربایجان(دولت موسوم به کریمه)
و….
اینها عناوین فعالیت های خرابکارانه ایران در سال های گذشته در آذربایجان است و ایران سعی در ایجاد گروهی از نوع حزب الله در قفقاز بود اما موفق نشد و علت آنهم این بود که چون مرحوم حیدرعلی یئو در بخش ایران سیستم اطلاعاتی کا گ.ب کار کرده بود و رژیم شعوبیه آخوندی را بهتر می شناخت لذا سیستمی تعریف کرده است که این ترورهای نرم افزاری جمهوری اسلامی خودبخود خنثی می شود. جمهوری اسلامی هم به این نتیجه رسیده است که با این متدهای خرابکارانه اش ره به جایی نخواهد برد و نهایت ماهیت حقیقی خود را نشان می دهد و با بهانه زنگه زور سعی در ایجاد جنگ و اختلاف افکنی میان شمال و جنوب آذربایجان است و با بهانه بمب گذاری در تبریز؛ دستگیری تروریست ها در مرز و حتی با کشتن عمدی آذربایجانیان سعی در ایجاد دشمنی از نوع و مدل کره شمالی و جنوبی دارد و نیز برای فرار از بحران داخلی می خواهد جنگی دیگر تحمیل مردم کشور خود بکند.
پروپاگاندای مطبوعاتی ایران نمایانگر آنست که کفگیر ترور این کشور در جمهوری آذربایجان به ته دیگ رسیده و دیگر قفقاز به لبنان و عراق تبدیل نخواهد شد. ما بعنوان مرکز تحقیقات طی ماه های گذشته با انجام مطالعات موردی از این ترفند جمهوری اسلامی پرده برداشته بودیم که در آرشیومان موجود است و در برنامه های مختلف تلویزیونی بارها هشدار داده بودیم و راهکار هم ارائه کرده بودیم که مدیریت درگیری های اخیر توسط تبریز قهرمان ماحصل مرکز تحقیقاتی ما می باشد اما چه سود که مسئولان تشکیلات های حرکت ملی می گویند مرغ همسایه غاز است آنهم شعار یک بمب گذار در مدارس یعنی عبدلله اوجالان ترجیح دادند و این یک خطای استراتژیک غیرقابل بخشش است و کاش در وجدان خود سوال طرح می کردند:
چرا این جریانات اعتراضی در صد شهر ایران همزمان با دست درازی این کشور به زنگه زور رخ داد؟
و اما در جواب سوال آخر شما که چه باید کرد و راهکار مرکز تحقیقات شما برای ادامه مبارزات جوانان چیست؟
بارها با نام مرکز تحقیقات برای جوانان مراجعه و مضاعفا تاکید کرده ایم که رهبری این حرکت باید به زنان سپرده شود که هر دو گزاره امروز تحقق می یابد زنان رهبر هستند و جوانان در کف خیابان.
من از اینجا از الیت ها و طبقه روشنفکر تمامی ائتنیک ها در ایران را مخاطب قرار می دهم که با مراجعه به نهاد خانواده در شهرهای خود از آنان بخواهید در چنین شرایط حساس پشتیبان جوانان باشند. درب خانه خودشان را به روی آنان باز بگذارند؛ جوانان خون خود را در طبق اخلاص گذاشته اند ما هم باید نان در سفره گذاشته و از این جوانان در خیابان ها و در داخل خانه پذیرایی بکنیم. این جوانان تاریخ ساز دیگر راه بازگشت ندارند چون در آنصورت رژیم سفاک آنان را دستگیر و اعدام خواهد کرد پس پشتیان واقعی از این جوانان باشیم این رژیم جانی با انرژی این جوانان سرنگون و خوشبختی ابدی نصیب ملت ها در ایران خواهد شد.
همچنین ایمان دارم و به جوانان آذربایجان مراجعه می کنم ای جوانان عزیز حرکتی که شما امروز آغازگر آن و جهت دهنده در ایران هستید الهام بخش بهار انسانیت در خاورمیانه است ماموران قدار و سفاک جمهوری اسلامی فارس برای شما گلوله اما شما به آنها گل می دهید اینست درس انسانیت جوانان آذربایجان به جهانیان؛ ما با شما هستیم و به تاریخ سازی شما ایمان داریم.
و سخنی با تشکیلات ها هم دارم اگر این حوادث تحت “جنبش زنان در ایران” تعریف و تحلیل می شود مرکز تحقیقاتی تحت رهبری بنده از ماه ها قبل از نویسندگان خواسته بودم تا از لزوم رهبری زنان بنویسند و آنان هم نوشته بودند.
اگر خیابان ها امروز در تسخیر جوانان است کافیست به متن و کلام مراجعه ما به جوانان در سال های اخیر توجه بکنید. می بینیم دو عنصر تشکیل دهنده اعتراضات اخیر شاهرگ فعالیت های مرکز تحقیقاتی ما می باشد اما وجدان شما را چه شده است که به شعار اوجالان تروریست اهمیت می دهید و آن را منبع معرفی می کنید اما ما را بایکوت می کنید؟ دور نیست آن روزی که این شیرزنان و جوانان آذربایجان جواب شما را هم خواهند داد.