سلطان محمد فاتح، فتح بیزانس، رنسانس و باقی قضایا:
اهل سنت روایتی را از پیامبر اسلام(ص) نقل کردهاند که در آن اشاره به فتح قُسطَنطنیه و تمجید از سپاه و فرمانده فاتح آن شده است: «بیشک قسطنطنیه فتح خواهد شد، چه نیکو امیری است آن امیر و چه نیکو سپاهی است آن سپاه».
سالهای سال فرماندهان بسیاری سعی کردند همان سرداری باشند که پیامبر در این حدیث نوید داده اما تقدیر بر این بود که این قرعه به نام سلطان محمد دوم عثمانی رقم بخورد.
تصرف شهر قسطنطنیه توسط ترکان عثمانی به رهبری سلطان محمد دوم در روز ۲۹ مه سال ۱۴۵۳ میلادی اتفاق افتاد و سلطان محمد دوم پس از این پیروزی «محمد فاتح» نام گرفت. سقوط قسطنطنیه، پایان امپراتوری بیزانس را بعد از(۱۱۰۰ سال) رفم زد و کنستانتینو پل(شهر کنستانتین)به اسلام پل(شهر اسلام)همان استانبول کنونی و پایتخت امپراطوری عثمانی تغییر نام و کاربری داد. فتح قسطنطنیه پایان یک ماجرای طاقت فرسا و افسانه ای برای مسلمانان بود و در عین حال شروعی غیر قابل پیش بینی برای جهان را رقم زد. و خط سیر تاریخ جهان را دگرگون کرد.
با افتادن تنگه بسفر و مسیر دریای سیاه و مدیترانه به دست عثمانیان، مسیر بازرگانی اروپا با مشرق زمین به کلی مسدود شد و اقتصاد جنوا و ونیز و پرتغال و اسپانیا و بسیاری از ممالک دیگر با بحران جدی مواجه شد اروپاییان که به لحاظ نظامی در برابر ترکان درمانده شده بودند دست به کار شدند تا مسیرهای جدیدی را برای تجارت با مشرق زمین پیدا کنند. این دوره از تاریخ اروپا که به عصر اکتشافات دریایی معروف است منجر به کشف قاره آمریکا توسط کلمب (۳۹ سال بعد) دور زدن واسکوداگاما از دماغه امید نیک (۴۴ سال بعد) و سفر دور دنیای ماژلان (۶۸ سال بعد) که منجر به سرازیر شدن ثروت عظیم حاصل از غارت و استعمار جهانهای مکشوفه به اروپا گردید و همه اینها از نتایج آنی و بلند فتح استانبول بود.
همچنین ضربه عاطفی اروپاییان از حادثه سقوط قسطنطنیه که منجر به ایجاد جنبش علیه مسلمانان و نهایتا سقوط کامل اندلس اسلامی گردید (۳۹ سال بعد) و تبعاتی که این موارد در خط سیر جهان داشت ما را به اهمیت این فتح الفتوح واقف می سازد.
مساله مهم تر اینکه بسیاری از روشنفکران و دانشمندان یونانی و غیر یونانی این شهر را قبل و بعد از محاصره به مقصد ایتالیا و سایر مناطق غربی ترک کردند. این دانشمندان که کتابها و دانش زیادی با خود داشتند و موجب اشاعه این کتب، علوم و ادبیات در سرزمینهای مقصد خود شدند. تکمیل صنعت چاپ در سال ۱۴۵۷ میلادی، کمک بزرگی به انتشار این آثار کرد و در نتیجه نهضت ادبی بزرگی در دنیای آن زمان ایجاد شد که به نهضت انسانگرایی(اومانیسم) معروف است. علاوه بر اینها مسلمانان در آن روزگار در اوج پیشرفتهای علمی اعم از پزشکی. جغرافیا،ستاره شناسی، ریاضیات، شیمی و… قرار داشتند این تجربیان و دانش خود را به اروپاییان انتقال دادند.
این واقعه به رشد رنسانس کمک کرد و سقوط استانبول را نقطه عطفی در پایان قرون وسطی و آغاز رنسانس قرار داد. در حقیقت به نوعی منافع سقوط بیزانس برای اروپاییان بیشتر از ترکان عثمانی بود. اما بخش تراژدیک قضیه اینجا بود که فتح استانبول عطشی سیری ناپذیر برای فتح مناطق بیشتری از غرب را در جان پادشاهان عثمانی انداخت و طبیعی بود که به دلیل ضعف نظامی اروپا در برابر ترکان پاپ ها روم باید چاره ای برای این خطر روز افزون می اندیشیدند. آنها نمیتوانستد رودر رو با این اژدهای دمان مقابله کنند پس سعی کردند از پست سر و درون به او ضربه بزنند. برای پشت سرش امپراطوری صفوی را پرو بال داده و سلسله جنگهای برادر کشی عثمانی-صفوی را ترتیب دادند که فاجعه ای همچون”چالدران“را در تاریخ رقم زد و از درون مارهای خوش خط و خالی همچون”خرم سلطان”را روانه دربار عثمانی کردند که با نقشه های شومش توانست هرچه سیاستمدار نخبه و مغز متفکر دربار عثمانی همچون ابراهیم خان صدر اعظم و… تا شاهزاده مصطفی را از دم تیغ سلطان سلیمان قانونی بگذراند. پروسه ای فرساشی که در نهایت به زوال و سقوط امپراطوری منجز شد. نامه هایی که آن زمان خرم سلطان برای پاپ نوشته هم اکنون در موزه واتیکان نگهداری میشود.